پری دخترعمه

0 views
0%

سلام اسم من مثلا نیما می باشداسمه دختر خاله ی منم هم مثلا پریاول هاشو زیاد کش نمیدم نه خوش هیکل ام نه کیره 18 سانتی دارم نه دروغ راسته کارمه یه پسر معمولی 23 ساله که این داستان براش 3 ساله پیش افتاده و میخواد واسه کاربرهای این سایت بنویسه…این اتفاق برمیگرده به ساله تابستون سال 89 من دانشجو بودم ترم تابستون یعنی اخره بد بختی چون ترم قبل اش مشروت بودم واسه جبران برداشته بودم درس پاس کنم خوب بگذریم این پری هم از من 2 سال کوچیکتر بود اندام زیاد باحالی نداره اما چهره ی جذابی داره بچه گی ها کمی شیطونی داشتیم اما دیگه چند سالی بود به روی هم نمی آوردیم انگار اتفاقی پیش نیومده بود…تا اینکه اونم اومد Facebook و این استارت ماجرا بود من و با هم بعضی وقتها چت میکردیم خوب دختر خاله ام بود واسه هم نوشابه باز کردن و تعریف و تعارف و اینجور حرف ها تا اینکه حرف از خاطره های بچه گی شد و من با یکمی شیطنت درست دست گذاشتم رو اون خاطره داخل پارانتزی هاااااااا ( به قول خودمون دکتر بازی ) خلاصه من گفتم این دختره خجالت کشید بیچاره یه پنج دیقه مکث کرد بعد جواب داد خوب حق ام داشت اما اشکال نداشت روش وا می شد خوب گذشت و گذشت و حرف ها یواش یواش به طرف سکس بیشتر می رفت از جک گرفته تا بحث های سکس تو فیس و چت تو یاهو و اخرهای ماجرا هم سکس چتدیگه کاملا تشنه ی هم شده بودیم داشتم واسش بال بال میزدم نمی دونم شایدم اونم بدش نمی اومد باهام سکس کنه دنبال یه فرصت بودم که من باید ایجاد اش می کردم خوب بالاخره اون دختره و غرور اش …. می دونین که یکم باید ناز کشید تا اینکه روز معود برام رقم زده شدماجرای اسباب کشی اخ من عاشق اسباب کشی ام خوب کش ندم قرار بود بریم هردومون کمک خاله ی بزرگ ام واسه اسباب کشی من هم تو مخم داستان های علمی تخیلی گرفته تا تهدید رو می کشیدم خدایش بد جوری به سکس نیاز داشتم اما حس می کردم اون تو واقعیت بهم بی میله این حرف ها تو ذهنم بود و خیلی پرت که رسیدم در خونه ی خاله ام رفتیم و شروع به کار کردیم من دیگه یواش یواش نا امید می شدم که باز کمک رسید خاله ام گفت پری رو بردار این وسایل شکستی رو با ماشین ببرین اونجا و موکت ها رو اماده کنین تا ما اسباب ها رو با کامیون بیارم من باز هم با امیدی که داشتم ترس هم بود ولی این دیدم که چشم پری هم برق زدراهی شدیم و رسیدم خونه یه خونه خالی که یه گوش اش موکت بود که از قالی شویی برگشته بود… من رفتم طرف موکت ها اروم برگشتم خیلی ساکت بود بهش نگاه کردم گفتم چته گف هیچی گفتم بگو گفت قده جلبک هم مغز نداری دیدم راست میگه اروم رفتم طرف اش دستشو گرفتم و بغل اش کردم تن اش گرم بود واقعا حس خوب بهم دست داد قده سکس برام با ارزش بود فقط از لذت و هوس و کمی چاشنی عشق خودمونو بهم می مالیدم لب هامون نا خود آگاه به هم گره خورده بود و میبوسیدیم من شالشو بادستم کشیدم از رو موهاش پایین دستم داخل آبشار موهای خرمایی رنگ اش بود دست دیگم رو کمرش خیلی خوب بود آروم می بوسیدم اش و اونم صورت منو ناز می کرد با دست اش و کیرم روی کس مالیده میشد از رو شلوار بد آروم دستم رو بردم پایین تر مانتوشو دادم بالا و دستم کردم تو شلوار اش کونشو می مالیدم و دستم کشیده میشد رو خط کون اش زیاد بزرگ نبود اما خیلی نرم بود اون هم دست اش از رو شلوار رو کیرم بود اروم خواستم شلوار رو در بیارم ولی نذاشت خیلی حالم گرفته شد ولی باز به همون حس قانع شدم دیگ داشت آروم با صدای ناز اش آه آه می کرد خیلی تو گوشم دیوونه کننده حس میشد اروم دکمه شلوارشو باز کردم کمی دادم پایین شورت سفید اش معلوم بود ولی کمی وسط اش خیش شده بود که وقتی دست میزدم روش لیز بود رفتیم طرف موکت ها بدونه اینکه باز کنیمشون ولو شدیم روشون منم شلوارمو در آوردم و افادم روش باید عجله میکردم کیرمو از رو شرت اش مالیدم رو کس اش ولی طاقت نیاوردم شورتشو دادم پایین برگردونمش و مالیدم از پشت رو کون اش بین سفید و سبزه بود رنگ اش و کمی از موهای کس اش رسیده بود به سوراخ کون اش اما جوری حشری بودم که فکرم به اونجاها نمی رسید که خوشم بیاد یا نه اروم آروم اب کیرم مالیده میشد وسط کون اش و سوراخ اش کیرم رو سوراخش بود فقط عقب جلو میکردم و اروم آروم سرشو حل میدادم جلو و آه آه میکرد نه نیما نه فقط بمال منم صدای نازشو میشنیدم و بیشتر روانی میشدم که سرشو حل دادم تو یه اااااااااااااایییییییییییییییی جانه گفت و من تو همون حالت یکم هم کردم توش و همنقدر عقب جلو کردم بعدش دیگه داشتیم نفس نفس میزدیم و صدای ای نیما درد داره و در بیار فقط می شنیدم با ای ی ی ی ی ی و اووووووف های پری … دیگه کامل توش بود و منو اون داشتیم حال میکردم خیلی حس نابی بود انگار کیرم رو می میکیدن و گرمای وجودشو حس میکردم داشت ابم می اومد در نیاوردم با حس پرشی تو کیرم ریختم تو کون اش و بی حرکت موندم بهم گفت بلندشو نیما منم بلند شدم بغلم کرد و بوسیدم فقط نگاش میکردم الان اش م که الانه از عقب باهاش سکس دارم و تقریبا جز اون اب کسی سکس ندارممرسی که وقت گذاشتیننوشته نیما

Date: November 25, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *