دانلود

پسره جلو دوست دخترش پسرو میکنه

0 views
0%

پسره جلو دوست دخترش پسرو میکنه

سلام و عرض ادب خدمت تمامی دوستان همجنسگرا …
دلم میخواد از تجربه شیرین سکسم با یه مرد بزرگ واقعی براتون تعریف کنم ..
۳۳ سالم هستش و تقریبا ۳ سال بوود که هیچ رابطه ای نداشتم ..قبل از اون با یه دوست قدیمی بودم که تقریبا ۱۵ سال بود ماهی یا هر ۳ ماه سکس داشتم .. و بنا بر دلایل شخصی دیگه رابطمون ادامه پیدا نکردش .. تقریبا ۲ سالی میشه تو شهوانی عضو هستم و انجمنهای مختلف گی رو دنبال کردم ..به جرات میتونم بگم اکثرا یا فیک هستن یا فقط فاعلهای وحشی و بی کلاس .. یا اشخاص خود ارضا که دنبال فانتزیهای خیالی و پووچ هستن .. شکر خدا با هیچ کدوم به توافق چت و یا تلفنی هم نرسیدیم چه برسه به قرار و سکس !! هفته گذشته که تاپیک زده بودم دوستی پیام داد .. شرایطم رو خونده بوود و جالب که پس از چند تا پیام شماره تلفنش رو داد .. صحبت کردیم و صدای گرم و صمیمی و همچنین خیلی مودب بوود .. قرار گذاشتم باهاش و خیلی محتاطانه رفتم سر قرار ..ساعت ۵ عصر حوالی ایستگاه مترو نواب ..مشخصاتم رو الکی دادم بهش تا از نزدیک ببینم قضیه واقعی هستش یا نه … از طرفی هم استرس شدید داشتم … تقریبا ساعت رو ۵ بوود که تماس گرفت و گفت درب شمالی مترو ایستاده .. ماشین رو پارک کرده بودم تو خیابان اذربایجان .. رفتم روبرو درب مترو و سیگار هم روشن کردم و شروع کردم الکی با موبایل حرف زدن ..دیدم بنده خدا دقیقا مشخصاتش رو درست گفته .. حدود ۵۰ سال ..قد کوتاه و تا حدودی لاغر با لباس اسپرت معمولی … موهاش هم کم پشت و یه چهره کاملا مردونه … یه چند دقیقه اطرافش راه رفتم .. دلم رو زدم به دریا و رفتم جلو … خودم‌رو معرفی کردم و دستم رو بردم جلو .. جا خورده بوود میگفت صدات درسته ولی چهرت و تیپت رو‌جور دیگه گفته بودی ..یه لبخندی زدم و‌ گفتم شرمنده تاخیر کردم … بریم یه دوری بزنیم … تا نزدیکیهای ماشین اومدیم و‌گفتم اهل گردش هستی ؟؟ گفتش كه مشکلی نیست .‌درهای ماشین رو باز کردم و تعارفش کردم .مقداری با تاخیر سوار شد .‌ حرکت کردیم .‌. تو مسیر از همه‌جا حرف زدیم جز سکس .. منم که نه شیو کرده بودم نه امادگی داشتم چون واقعا فکر میکردم این هم سر کاریه !! بعد نیم ساعت گفت فکر کنم اعتماد نداشتی بهم .. مقداری توضیح دادم براش از جو سایت .. اون‌هم موافق بوود که کاملا اعضا داستان دارن اینجا … جای دوستان خالی رفتیم ستارخان و بزور ابمیوه خریدم .. خیلی تکلم زیبا و مودبی داشت … بعد از خوردن ابمیوه باهاش قرار گذاشتم تا برم منزلش … ادرسش رو رو بهم داد محدوده خیابان شاهپور ..یه مقدار جا خوردم از محدوده زندگیش و همینطور تو دلم احساس نگرانی میکردم … برش گردوندم ایستگاه مترو نواب و تشکر کردم بابت همراهی و اشنایی .. قرار شد به ساعت ۱۱ شب که برم پیشش … برگشتم خونه و تو راه کرم موبر خریدم … همش تو دلم نگران بودم چون منطقه جالبی سکونت نداشت و این که تو این سن تنها بوود .. پیش خودم گفتم تا در خونش میرم و اگر دیدم جای ناجوری هستش برمیگردم … رفتم حمام و از انگشت پا تا خط ریشم رو شیو کردم ..حدود ۲ ساعتی طول کشید .. تو اینه بدن بدون موی خودم رو وارسی کردم هنوز مقداری جذابیت داشتم ..تپل و تا حدودی سفید .. شکم دارم ولی باسن تقریبا تپل و سفید .. حدود ۸۵ کیلوو وزن با قد ۱۷۶ … موهام رو ژل زدم و خابوندم .کل بدنم هم افتر شیو … یه لباس ورزشی ساده پوشیدم .. یه کول پشتی شامل حوله ، مسواک ، شلوارک و تاپ ..کاندوم هم که از داروخانه گرفته بوودم .. اسنپ گرفتم رفتم به ادرسش .. تو کوچه های سمت شاپور رسیدم به یه خونه نوساز .. تا حدودی خیالم راحت شدش .. واحد ۱ که میشد سرایداری .. زنگ زدم بعد از چند لحظه اومد پشت ایفون و درب رو باز کرد .. رفتم داخل .. بعد از طی کردن طول پارکینگ رسیدیم درب واحد ..رفتم داخل ..یه اتاق تقریبا ۳۰ متری بانمک ..یه کاناپه بزرگ قهوه ای ..یه اشپزخونه جمع و‌جور حدود ۱۰ متر ..یه در عم بود که بعدا فهمیدم سرویس بهداشتی و حمامش هست .. جالب این که کل خونه تمیز بود و بوی خوبی به مشاام میرسید .. بعد از تعارفات همیشگی و اوردن میوه و شربت گفت راحت باش من برم به ساختمون سر بزنم درب ورودی هم قفل کنم برگردم … باورم نمیشد یه مرد تنها این قدر تمیز زندگی کنه ..‌ تا رفتش لباسم رو عوض کردم .. شورت نپوشیدم و فقط شلوارک و تاپ .. یه مقدار هم برق لب همراهم داشتم و تو صفحه تلویزیونش زدم رو لبام … بعد حدود ۵ دقیقه برگشت .. گفت که تیپ الانت با عصر کلی عوض شده ‌‌گفتم فقط صورتم رو شیو کردم و موهام رو خوابوندم همین … ازش زیرسیگاری خواستم و بنده خدا نعلبکی اورد فهمیدم اهل دوود هم نیست .. گفت بعضی وقتا یه لبی تر میکنه با مشرووب البته دستساز .. گفت میخوری گفتم حقیقتا نه .. تو دلم هنووز اعتماد نکرده بوودم .. بلند شد رفت یه اهنگ قدیمی سبک پاپ گذاشت .. از همه در صحبت کردیم و کم کم نگاهم به لباش و زیر زیرکی به شلوارش افتاد .. داغ شده بوودم حسابی خیلی سال بوود حرکتی نکرده بوودم .. حرف رو کم کم بردم تو سکس … بعد چند دقیقه گفت میره دستشویی ..‌ و چراغ اتاق رو خاموش کرد و یه مهتابی کوچیک تو اشپزخونه روشن … از دستشویی اومد بیروون .. بهش گفتم خیلی وقته سکس نکردم و دوستانه رفتار کنه باهام ..خندید و گفت که میخواد رفیق باشیم باهم .. نشستم رو کاناپه و نشست پیشم … کم کم رفتم تو لباش .. بوی مطبوع خمیر دندون میداد و صورتش نرم بوود … خیلی خووب لبامو میخورد .. دستش رو برد سمت سینه هام .. اولین لیسی که به گردنم زد اهم بلند شد .. تاپم رو در اورد و شروع کرد به خوردن سینه هام .‌ خیلی خوب این کار رو میکرد و داشتم دیوونه میشدم .. تی شرتش رو در اوردم و شروع کردم به لیس زدن نوک سینه هاش ..‌ تمام شیکم و نافش رو خوردم … بدنش خیلی بوی خوبی میداد … کیرم داشت شلوارکم رو جر میداد … بعد چند لحظه گفت که از چی خوشت میاد و من که دیوونه شده بودم گفتم همه چی !! بلند شد و گفت که شلوارش رو در بیارم … وایستاد جلو کاناپه .. شلوارش رو کشیدم پایین ..یه شرت ابی رنگ پادار تنش بوود .. جالب بوود برام که کیرش راست نشده بوود … وقتی نگاهم رو دید عذرخواهی کرد و گفت که اسپری زده ولی مراعات میکنه ..از صداقتش خوشم اومد … شرتش رو کشیدم پایین و دیدم یه کیر تقریبا خوابیده ولی با سر کلفت … یه مقداری مالوندم کیرش رو .. بیضه هاشم بزرگ بوود .. کاملا هم بیموو ..‌ زیر شکم و باسنش رو کاملا زده بوود .. دیگه میدونستم باید چی کار کنم ..نشستم رو زمین … تا اولین لیس رو زدم تلخی اسپری اومد تو دهنم ولی به روم نیاوردم ..‌ بعددچند تا لیس از زیر تخماش تا سر کیرش کم کم داشت راست میکرد ..باورم نمیشد با هر لیس از کیرش هی بزرگتر میشد .‌ کردم تو دهنم که یه اه بلند کشیید … ۲ تا یا ۳ تا میک زدم که احساس کردم دهنم داره جر میخوره !!! دیگه راست کرده بوود حسابی .. یه کیر با سر کلفت و حدود ۸ ۱ سانت!! باورم نمیشد این مرد مودب و مهربون همچین کیری داشته باشه … خیلی تشنه بودم شروع کردم به ساک زدن … بعد از حدود چند دقیقه نشوندم روی کاناپه .. خودش هم واستاد رو کاناپه و فشار داد تو دهنم ..‌ داشتم تقریبا خفه میشدم ولی سرم رو گرفته بود تو دستاش و هی تلمبه میزد تو دهنم ..‌ جام راحت بوود و فقط سر کیرش که میخورد به زبون کوچیکم اذیتم میکرد از طرفی هم خیلی حشری شده بوودم و دوست داشتم ادامه بده … چشمام رو بسته بودم و با صدای نفس کشیدناش و اه کشیدناش دیوونه تر میشدم … اب دهنم هم این قدر زیاد شده بوود که با هر تلمبش مقداریش از بغل دهنم میریخت بیروون… بعد چند دقیقه حس کردم که دیگه فکم خسته شده .. با یه فشار کوچیک خواستم تا ته کیرش رو بخورم که اوق زدم .. کیرش رو در اورد بیروون و هی میگفت قربونت برم فداات شم .. تو چشمهام خیره شد گفت خوبی؟؟ ادامه بدم ؟؟؟ یه لیس محکم به کیرش زدم و رفتم سراغ تخماش ‌‌ .. هر ۲ تاش رو کرده بودم تو دهنم ..‌ با دستم هم براش جلو عقب میکردم … تازه شلوار و شورتش رو کاملا دراورد … خوابیدم رو کاناپه جوری که سرم از کنار دستش اویزون بمونه .. گفتم بکن تو حلقم … اومد کنار کاناپه کرد تو دهنم .‌ این جوری راحتتر بودم ..بعد از چند تا تلمبه کم کم تا اخر کیرش میرفت تو دهنم … اروم تلمبه میزد ولی عمییق .. گوشتای کونش رو گرفته بودم و هی فشار میدادم تو دهنم .‌‌ . هر چند تا تلمبه در میاورد و تخماش رو میذاشت تو دهنم ..‌ بعد چند دقیقه دیگه صداش خشن شده بوود و فهمیدم حسابی داره حال میکنه … یه مرتبه کیرش رو تا ته کرد تو‌ حلقم .. نفس نمیتونستم بکشم .. افتاد رووم و شلوارکم رو در اورد … شروع کرد با کیرم بازی کردن و با یه دست دیگه سوراخ کونم رو مالوندن … با هر زحمتی بوود مقداری سرم رو کج کردم و یه نفس گرفتم ..با صدای تقریبا بلند گفت بخورش همشو بخور … دوباره فشار داد تو دهنم … تف زد به کیرم و شروع کرد به جق زدن برام .. انگشتشم نصفه کرد تو‌کونم … دیگه حسابی دهنم باز شده بوود و تا اخر کیرش تو‌ حلقم جلو عقب میرفت … همه اب دهنم ریخته بوود بیرون و تو صورتم پخش شده بوود .. یه مرتبه کیرم رو محکم گرفت تو دستش ..انگشتش رو هم تا ته کرد تو‌کونم … پاهاش رو اورده بوود بالا و تا جایی که میتونست فشار میداد تو‌دهنم ..فهمیدم که میخواد ابش بیاد ..کاری از دستم بر نمیومد و چون تا ته تو دهنم بوود میدونستم میریزه تو‌حلقم و بناچار باید قورت بدم … عین دیوونه ها چند تایی تلمبه زد ..‌ احساس کردم نفسم دیگه بالا نمیادش !! با یه صدای جوووون بلند و اه اه پاشید تو‌دهنم … خیلی ابش زیاد بوود و بوی اب کیر پیچید تو دهن و دماغم ..‌ یه چند لحظه ای خوابید روم .. بعدش بلند شد .. گفت که بی ادبی نباشه ولی امکان داره همه جاشو بخورم ؟؟؟ منظورش رو فهمیدم .. با سر تایید کردم چون واقعا دهنم خسته شده بوود و یه جور خنده دار لبام باز مونده بوود .. میدونستم تا اخرین قطره ابش هم تو معدم هستش .. پاهاش رو گذاشت لب کاناپه و مقداری تخماش رو فرو کرد تو دهنم … یه کم بازی بازی کرد با تخماش رو لبام و هی سر کیرش رو میکرد تو دهنم و در میاوردش … مثل اینکه روش نمیشد یا حداقل به روش نمیاورد … یه بار که تخماش رو مالوند به لبام زبونم رو کشیدم به انتهای تخماش .‌ خیالش راحت شد که انجام میدم کاری رو که مد نظرشه… سوراخ کونش رو گذاشت یه مرتبه رو دهنم .. یه خورده فشار داد و منم زبونم رو میچرخوندم دور سوراخش ..‌ از فشاری که به کیرم میاورد فهمیدم روانی شده حسابی … دیگه با دو تا انگشتش داشت کونم رو میگایید ..میچرخوند انگشتاش رو .. در میاورد دوباره با فشار میکرد تووو … سوراخشم از دهنم در نمیاورد .. یه کم گذاشت احساس کردم ابم داره میااد ..اینقدر با کونم و کیرم ور رفته بوود که داشتم ارضا میشدم .‌ با دستم دستش رو گرفتم ..‌ فهمید دارم ارضا میشم … پاهاش رو بلند کرد گفت قربونت برم با اون کیر کوچولوت … کیرش رو دوباره کرد تو دهنم تقریبا نصفه راست شده بوود … بعد لز چند تا تلمبه تو دهنم .. ابم اوومد .. بعد کلی سال بالاخره به هدفم رسیده بوودم ..همه ابم ریخت رو شکمم و پاهام … از روم بلند شدش ..‌ با لبخند و خوشرویی گفت خسته نباشی ..‌ به سختی بلند شدم ..سرگیجه گرفته بوودم … گفتم قربونت .‌ ماشاالله بهت نمیخوره این قدر حرفه ای باشی … دستمال کاغذی داد و گفت اونحا حمومه و دستشویی ..برو یه دوش بگیر بیاا ..‌ دوست داشتی بیاام کمکت …

ممنونم از دوستان و شرمنده که این قدر طولانی شدش … کامنت و نظر کاملا ازاده .

Date: December 6, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *