سلام اسم من ارش (مستعار) اسم پسر داییم اریا (مستعار) اختلاف سنی ما زیاد نیست حدودا ۳ سال از بچگی با هم بودیم یعنی وقتی تابستون میشد ما میرفتیم قزوین خونه مادر بزرگم اونا هم خونشون اونجا بود میومدن رابطه خانوادگی خوبی داشتیم تا چند سال پیش که ما دانشگاه رفتیم ترم تابستون بر میداشتیم دیگه خیلی کم میشد همدیگر دید من و اریا از بچگی خیلی با کیر هم ور میرفتیم مخصوصا من خیلی دوست داشتم اما اون یکم خجالتی بود همیشه اولش غرمیزد باید نازشو میخریدی عین این دخترا که میگن بار اولمون ? خلاصه هربار پیش هم بودیم شب تا ساعت ۴-۵ بیدار میموندیم با هم ور میرفتیم اون کیر من اول میخورد بعد که کلی غر میزد منم واسش میخوردم یکم هر بهونه ای بود که شب پیش هم باشیم میاوردیم همیشه همه خواب بودن نوبتی میرفتیم زیر پتو ساک میزدیم کیر اون از مال من کوچیکتر فکر کنم حدودا ۱۲ سانت باشه این پتو هم داستانی داره تو چله تابستون من بشدت گرمایی پتو مینداختم بعدش چندباری بقیه شک کرده بودن مه تو چرا پتو میندازی تو این گرما اما هر سری به یه بهونه ای میپیچوندم اریا سال پیش عید که اومدن خونه ما به بقیه گفتم میخوام برم پیش دوستم که مغازه داره گفتم تو هم بیا از قبل برنامه ریزی کرده بدم خود اریا هم از همچی بیخبر اومد کلید پشت بام زود یواشکی برداشتم گفتم میرم بیرون رفتیم از خونه بیرون تا سر کوچه رفتیم که کسی شک نکنه از پنجره ببینه چند دقیقه پاستادیم بعدش اروم در حیاط باز کردیم رفتیم پشت بام تو راه هم بهش گفتم هی از اون اصرار که نه میفهمن از منم انکار میخواستم برای بار اول کونش باز کونم بعد از چند سال خلاصه اروم رفتیم گفتم بکش پایین خدا میدونه هنوز که هنوزه کونش بی مو یعنی بار ها شده من با یاد کونش جق زدم انقدر بی مو کشید پایین اومدم با انگشت یکم کونش باز کنم دستم یخورده گوهی شد سرش غر زدم از شانس خوبمون تو پشت بام شلنگ بود کفت در بیار شلوارتو در اورد قشنگ شلنک کردم تو کونش شستم تمیز تمیز شد انگشت کردم تا باز بشه هی اولش میگفت درد داره نکن من که گوش نمیدادم کونش که یکم باز شد گفتم بیا بخور گفت باید تو هم بخوری الکی گفتم باشه نشت زمین منم واستاده شروع به خوردن کرد زیاد خوشش نمیومد اما کله شو گرفتم عقب جلو کردم داشت ابم میومد که گفتم نخور کفت حالا نوبت تو گفتم بزار کار من تموم بشه بعد گفتم برگرد که بکنم یه دفعه صدای در اومد که باز شد دوتامون خایه هامون چسبید به گلومون داشتیم سکته میکردیم که چه بهونه ای بیاریم اگه بیاد بالا دیدم از بالا که پدرم رفت بیرون شانس اوردیم خلاصه گفتم خوابید دوباره بخور نشست با کلی قر خوردن گفتم پاشو برگرد گفت نکنیا گفتم نه فقط لا پایی برگشت داشتم اولش یکم لاپایی میزدم که گفتم اینجوری نمیشه گفتم داگ استایل بکنم چهار دست و پا نشست رو زمین بعد از چند بار عقب وجلو تنظیم کردم کردم تو سوراخ سرش که رفت سریع دهنشو گرفتم که داد نزنه دستمو چنان گاز گرفت گفتم غلط کردم اما کیرمو در نیاوردم یکم اروم اروم عقب و جلو کردم جا که باز کرد تندش کردم همزمان داشتم واسش جق میزدم که بیخیال خوردن بشه بعد از ۱۰ دقیقه اب من داشت میومد گفتم چیکار کنم گفت نریز تو شلوار دیگه ندارم گفتم پس برگرد بخور گفت نه بدم میاد منم بد جنسی نکردم ریختم همشو تو گفتم حالا بر همینجا بشور اب اونم چنددقیقه بعد از من اومد ریخت زمین بعد از اون دیگه دوبار دیدمش اما دیگه نه کردم نه خورد گفت فقط واست جق میزنم منم دیگه اصرار نکردم اما ازش قول گرفتم این سری که میاد خونمون دوباره بده خداکنه چند وقت پیش هم به اصرار عکس کونشو واسم فرستاد هنوزم بی مو لا مصب امیدوارم خوشتون بیاد نوشته بکن توپول
0 views
Date: June 11, 2019