من کامیار 26 ساله هستم. من تو سکس عاشق کون تپل گوشتالوم.میخوام داستان بزرگ کردن کون خانمم روبراتون تعریف کنم.سال 85 من با ناهید نامزد کردم . ناهید 20 ساله 42 کیلو وزن و 165 قدش بود با چهره ای زیبا و سکسی ولی بدن لاغری داشت.من شروع کردم به خوروندن پروتین وغذا و… تا کمی وزن بیاره.من قبل از سکس کونشو با سینه هاشو با روغن مخصوص حجم دهنده ماساژ میدادم و حشریش میکردم چند بار هم اب کیرمو ریختم تو کون زنم.زمان عروسی وزن خانمم 53 کیلو رسید . و این 11 کیلو 4 تا به سینه هاش و 7 تا به کون و رونش اضافه شد.کل فامیل این فرقو فهمیدن .من این کار مالشو هر روز ادامه میدادم طوری شد که خانمم بدون مالوندن زیرم نمیخوابید.3 ماه بعد ازدواج تصمیم گرفتم تا جایی که جا داره و هر روشی که میشه کون وپستونای خانمم رو بترکونم.نزدیکترین و سریع ترین راه امپولهای هرمونی بود .با مشورت یک پزشک که خیلی هم هیز بود (جلوی من خانمم رو لخت کرد که مثلا تحقیقاتشو رو اندام ناهید شروع شه) امپولها تزریق شد.3 هفته بعد از تزریق. خوردن ومالوندن متوجه شدم که خیلی کون خانمم بزرگ شده و سینه های خوش فرمش(8 کلیو اضافه وزن فقط در این قسمتها).دیگه خانمم شده بود کمر باربی کون 2 برابر جنیفر(خوش فرم) سینه هاش سایز 95 سفت رو به بالا خلاصه فقط کونو سینه میدیدی.داستان اصلی از ایجا شروع میشه.خونه فامیل که میرفتیم حس میکردم همه مردا فامیل چشمشون تو کوسو کون زنمه .90 درصد حدسم درست بود.تمام شلواراش از رون بالا نمیومد مجبور شدیم بریم خرید اساسی پوشاک.اول رفتیم مانتو بخریم 2-3 تا انتخاب کرد ازاون نازک .کوتاه. چسبونا گفت از اینا خوشم میاد ولی خیلی بدن نماست منم دیدم پنچر شد گفتم بریم حالا تن بزن فروشنده مردی میان سال بود .وقتی از اتاق پرو اومد بیرون من که شوهرشم کیرم راست کرد از تو اینه آمار فروشند رو گرفتم دیدم میخ کون ناهید.طرف با چرب زبونی که یه مانتو دارم تو ویترین نمیزنمو کار فرانسه بپوشید حتما میپسندید وقتی اونو پوشید انقدر کوتاه بود که خط کونش معلوم بود از جلو یعقه به قدری باز باز بود که کل سینهاش افتاده بودن بیرون.خلاصه دیگه از پرو شلوارنمیگم که وقتی مانتو رو میداد بالا که دور کمرشو نشون بده کل فروشگاه روش زوم بود .یه روز تعطیل که رفته بودیم جمشیدیه (با لباسای جدیدش) وفتی سر بالایی میرفتیم متوجه شدم 2 پسر هر جا میریم دنبالمون میان دیگه به کون خانمم شک کردم که آهن رباست یا کون.به شوخی گفتم ناهید پشت سرتو داشته باش این پسرا دنبال کون تو افتادن فکر کنم کیرشونو راست کرده باشی کمی خندیدیم حس کردم بعد از حرف من کونشو بیشتر داد عقب قر کونشم خیلی بیشتر کرد وقتی نشستیم رو صندلی طوری لم داد بود که کل کونش تو دید اون پسرا باشه منم به روم نیاوردم چون خودم کمی راست کرده بودم حس خاصی داشتم .خوشم میومد چنتا پسر تو کف بدنی موندن که خودم پرورش داده بودم.بعد اون روز هر جا که بیرون میرفتیم عده ای به عشق کون خانمم ما رو همراهی میکردن از اینکه بدن زنمو کرده بودم نمایشگاه با لباسای حشری کننده کیر راست کن حال میکردم تازه بعضی وقتا طوری رفتار میکردم که همه فکر کنند که دوست دخترمه.تو سکس با خانمم خیلی حال میکردم چون خدایش تو هر 50.000 نفر 1 نفر بدنش این مدلی بود یعنی از 100 متری فقط کونو سینه میدیدی.بعضی وقتها وسط سکس میگفتم یادته فلانی چشمش رو کونو سینه هات بود برات راست کرده بود توهم کونتو قر میدادی براش تا بیشتر حال کنه .میدیدم خانم حشریتش چند برابر میشه.بعد یه مدت به جایی رسیده بود که میگفتم دوست دارم زیر مانتو هیچی نپوشی نوک سینهات بزنه بیرون یا میگفتم وقتی از دستت چیزی میوفته دولا میشی طوری قنبل کن که مردا دیونه کونت شن.اونم فردای اون روز حرفای منو به اجرا میذاشت البته چون سینهاش بزرگ بودن فقط تو جمع فامیل سوتین نمیبست و یه تاپ نیم تنه میپوشید با یه شلوار کش تا بالای زانوش تو خیابون رگباری کیلیدشو مینداخت زمین با اشوه آروم با قنبل شدید از زمین بر میداشت یا 2-3 دیقه تو جاهای شلوغ دولا میشود با بند کتونی یا هر چیز دیگه ور میرفت. میگفتم میبرمت تو استخر مردونه میکنمت همه مردا راست کنن. اونم صدای نالش بالا میرفت میگفتجون کونم کیر راست کنه سینه هام تاپ میخوره ….ولی فقط تو سکس از این حرفا میزدیم.لباسای ناهید به قدری تابلو بود که بعضی دنبالمون بودن تا بالا پایین پریدن کون تپل ناهید جونو ببینن. وقتی از ماشین پیاده میشد مانتو تا کمرش میرفت بالا کل لپای کونش میوفتاد بیرون بعد 1-2 دیقه میداد پایین . یه باربه خنده بهش گفتم مانتو رو نده پایین بزار مردم ازکونی که من ساختم لذت ببرن اونم بدون مکث مانتوشو داد بالا گفت الان کون تو دید کیرررر بعد کونشو تا جایی که میشد داد عقب انگار سر کیر دم سوراخ کسشه.منم کیرم داشت شرتمو پاره میکرد. وقتی میرفتیم پاده روی از هر 10 نفر مرد 4-5 نفر خودشونو به هر نحوی میمالوندن به کون ناهید تو شلوغی دیگه کونشودستمالی میکردن منم میدیدم خودش خوشش میاد هیچی نمیگه منم کیرم راست میشد تازه خودم به پخمگی میزدم تا بیشتر بمالوننش.ناهید یه بار تعریف کرد با پسر همسایمون 17 سالشه تو اسانسور تنها میشه اینم قمبل میکنه که پایین شلوارشو درست کنه اونم از پشت چسبونده به کونش با دستاش سینه های خانمم بازی بازی داده خانم گوشتالوم میگفت گذاشتم رو حساب بچه گیش نزدم تو گوشش توهم بهش چیزی نگو بچس. با کمی مکث گفتم اگه من بودم به زور میکردمت اخه خیلی کردنی هستی .توسکس بهش میگفتم همه عاشق کونت گوشتالوت شدن سینه هات ازمانتو میزنه بیرون ابش میومد.منو ناهید رفتیم شمال .ویلای من توی مجتمع 7 تا ویلاس که یه نگهبان داره.انقدر ناهید با تاپ شورتک لی میرفت تو حیاط همه تو کف مونده بودن(همه تقریبا همین مدل لباس میپوشیدن ولی بدن پر خانمم از 20 کیلومتری تابلو بود) مخصوصا اقای نگهبان(44ساله). ناهید که بدجوری حشری بود.عمدا فیوز برق زد پرید(بعدا فهمیدم) نگهبان وقتی اومد درست کرد دید یه کس فقط با یه شرت جلوش تاپ( که اونارو هم نمیپوشید سنگینتر بود) وایساده میگه علی اقا چی شده بود.اگه من نبودم درجا ناهیدو میکرد منم که با دیدن این صحنه ها کیرم راست شد رفتم تواتاق که مثلا ما از این ادمای خیلی خیلی راهتیم.آخر شب که شروع به مالوندنش کردم به ناهید گفتم بیچاره علی اقا کیر راست موند در حسرت 2 دقیقه لمس کردن سینه هات الان دار با کیرش ور میره. ناهیدم با صدای حشری گفتچی میشد میزاشتیم فقط کمی ماساژم بده آخه گناه داره. منم که حشری (کمی مست)حتی دوست داشتم خوردن کیر علی توسط خانم سکسیم ببینم. گفتم دوست داری فقط اجازه داری کمی با کیرش بازی کنی (فقط فقط).فلکه شوفاژو بست رفت که علی رو به بهانه مشکل شوفاژ بکشونتش تو ویلا.منم رفتم تو اتاق (از لای در آمارو داشتم). تا اومد تو گفت اقا کامیار خواب؟ ناهیدم گفتاره علی آقا جون خوابه(با اشوه).تا دست زد به فلکه دید بستس بازش کرد گفتناهید خانم درست شد داشت که میرفت صداش کرد گفتمیای کمرمو بمالی درد میکنه کامی هم خوابه دکتر گفته هر شب باید چند دیقه ماساژ داده بشه.گفت(با کمی دست پاچگی) آخه خانم من باید برم آقا کامیارم ناراحت میشن.ناهید گفتکامیار میخوابه توپ در کنی بیدار نمیشه.وایسا برم روغن که دکتر داده رو بیارم.اومد تو اتاق لخت مادر زاد شد لباس طورشو پوشید منو بوسید رفت.تا چشم علی بهش افتاد میخ کوب شد.رفت رو کاناپه لباس طورشم در اورد دستشو گرفت به سینهاش(از زیر لباس کل سینهاش معلوم بود) خوابید علی از جاش تکون نمیخورد .بیا روغن بگیر دیگه کمرم درد میکنه علی با تردید رفت شروع کرد به مالش کمر (خدایش فقط کمرش میمالید) بعد چند دیقه ناهید گفتبالا پاهامم روکونمم میمالی علی جون آخه خیلی درد میکنه.من از دور برامدگی کیر علی میدیدم سر کیرمو گرفتم تو دستم میمالیدم .تا دستشو زد به کون خانمم ناهید گفتچه دستای بزرگی داری(قد و هیکلش درشت بود)جونننن .صدای ناله ناهید بلند شده بود.علی کون گوشتی زنمو میمالید میگفتخانم ماشاالله شما کون بزرگی دارید خوش بحال اقا کامیار .اونم بیشتر حشری میشد برگشت رو به علی گفت سینه هامم درد میکنن میمالیش .اونم با ترس یه نیگاه به اتاق کرد اروم شروع به مالیدن کرد.سینه هامو میخوری اخه کامیار زود خوابید منم یکی باید سینه هامو بوخورتا خوابم ببر. علی که خیالش از همه چی راحت شده بود با زبونش نوک سینهاشو لیس میزد.منم خودمو خواب الو نشون دادم رفتم تو پذیرایی علی رید به خودش تا اومد حرف بزنه ناهید گفت کامی جون خوابیدی علی اقا زحمت داره میکشه ناراحت نمیشی منم با اون حالت نشستم گفتم دستش درد نکنه راحت باشید ناهید سینشو زوری کرد تو دهن مات زده علی زیپ شلوار علی باز کرد کیر منم داش از جاش در میومد .شروع کرد به مالیدن سریع رفت روغن اورد چرب کرد میمالید کیرش چیزی از مال من کم نداشت 3-4 دیقه مالش داد من رفتم جلو گفتم علی اقا دست درد نکنه بقیش با من علی بلند شد بره گفتم میتونی بمونی نشستم رو کاناپه ناهید نشست رو کیرم کرد تو کسش.محکم میزد به کونش مگفت کیر علی جون خیلی سفت و داغه .علی دست به کیر وایساده بود ناهید اروم میگفت بزار بکنه تو کونم میخوامش گناه داره سوراخ کونم میخواره گفتم فقط سر کیرش بمالونه به سوراخ کونت .علی از خدا خواسته سر کیرشو میمالید به کون خانم تپلم ناهید خودشو میداد عقب شاید فرجی شد.علی وجود نمیکرد فشار بده ولی سر کیرش رفته بود تو (با تلاش ناهید)کل ابمو ریختم رو سینه هاش ناهید کیر علی کرد تو دهنش انقدر براش ساک زد کل اب علی خورد.فرداش علی هی در میزد میگفت چیزی لازم نداری شبش تو اتاق علی دوباره کیر علی خورد .دیگه ناهید سر هر سکسمون مگفت برو علی بیار.یه بار رفتیم پاساژ علاُدین انقدر مالونده بودنش میگفت هر روز منو بیار اینجا بهش 10 تا شماره داده بودن.تا اینجا خانم خیلی دستمالی شده بود یکبار هم کیر علی اقا نصفه نیمه بهش مالیده شده بود.دیکه ناهید شد یک خانم پایان حشری که صبح تا شب تو ذهنش فانتزی میساخت و تو فکر عملی کردنش بود.منو به زور میبرد مترو قسمته مردا یکی انگشت میکرد تو کونش اینم قمبل میکرد یا از رو شلوار کیر اینو اونو میمالید. بی دلیل ازدستش وسیله ای رو مینداخت بعد با اشوه و قنبل زیاد دولا میشود 10 بار جلوی خودم تواسانسوریا مترو حتی خیابون پشتشو میکرد به مردا طوری دولا میشد که لپای کونش با کیرشون تماس پیدا میکرد کل مردا و پسرای همسایه تو اسانسور یا انباری ساختمون تا مرز در اوردن و مالوندن کیرشون رفته بود.طوری شده بود برادر 19 سالم هر روز خونه ما بود جلوش با شورت و سوتین میگشت . یه شب من خونه نبودم خانمم خودشومیزنه به خواب برادرم کیرشو انقدر میماله به کون خانمم تا ابش میاد.یه بار رفتیم بانک ناهید گفت من تو صف وایمیستم تو برو بشین خسته میشی.منم که دوست داشتم ببینم میخواد چیکار کنه .بعد 2 دیقه یه آقای 33 – 34 ساله شهرستانی اومد پشتش وایساد.زنم به پیشخون تکیه داده بود داشت فیش پر میکرد طوری قمبل کرده بود که مانتوش داشت جر میخورد بد جوری آب از لبو لوچه مرده را افتاده بود وقتی صف رفت جلو ناهید نرفت طرف آروم آروم رفت جلو تا چسبید به ناهید .گفت ببخشد خانم . ناهید انگار نشنیده تازه بیشتر خودش داد عقب طرف تازه دوزاریش اوفتاد داستان چیه .دیگه کون ناهیده ول نمیکرد کیرش تابلو راست کرده بود میمالید به کونش ضخامت لباسای ناهیدم که شورتو شلوارو مانتوش کلا 1 میلمترم نمیشد داشت نوبت ناهید میشد که فکری به سرم زد. اومدم بیرون بانک زنگ زدم به موبالش گفتم خوب کیر بد بختو بلند کردی کارت تموم شد لفتش بده تا کار یارو هم تموشه بعد برو از بانک بیرون میخوام ببینم طرف چیکار میکنه.
0 views
Date: November 25, 2018