چه کونی داره این پسره کیر میخواد کیر
گی
سلام من عرفانم و این اولین داستان من که واقعیت داره و همینطور خیلی مفصلو ادامه داره که بعدا براتون ادامشو میگم ولی الان شروع میکنم از اولین خاطر یه سکسیم براتون گفتن.
من یه دوست و همسایه به نام رامین داشتم .
اگه بخام خودمو توضیح بدم براتون باید بگم من یه پسر با اعتقاد بچه مثبت هیئتی بودم ولی همیشه یه حسی درونم بود که نصبت به پسرای خوشگل تر و سکسی تر از خودم میخاستم خودمو پایین تر بدونم و حال میکردم اما همش تو تخیلات زود گزر بود که به خاطر اعتقاداتمم شده بحشون زیاد فکر نمیکردم .
توی یک دوره من و رامین یکی دیگه از همسایه ها شب ها تو تابستون میومدیم بیرون و در مورد مسائل جنسی حرف میزدیم و یک شب که من نبودم فهمیدم رامین اون یکی دوستمونو ترتیبشو داده و من 15 سالم بود و رامین 18 سالش و اون یکی 13 سالش .
گزشتو بعد 2 سال که من 17 سالم بودو رامین 19 سالش یروز اتفاقی
بین دوتا از دوستامون کلکل سر انداره یه کیرشون شد و من برای اولین بار کیری بغیر از مال خودم دیدم . و شب که منو رامین و یکی از بچه ها بودیم گفتم که فلانی چه کیری داشت و دوستمون گفت مال رامین بزرگ تر و من مونده بودم و قرار شد من و رامین بریم یجا تا رامین به من نشون بده کیرشو من بفهمم کیر کی بزرگ تر .
وقتی رفتیم یجای غیر قابل دسترس تو زیر زمین ساختمون رامین دراورد و من از تعجب انگوشت به دهن موند بودم، البته اون کیرش 17 یا 18 سانتی میشد اما برای من خیلی بزرگ به نظر میومد چون من خودم مشگل بلوغ دیر رس داشتم و کیر خودم مسله یه بچه کوچیک بود .
انقدر فشار روم بود که نتونستم جلو خودم و بگیرم و کیرشو گرفتم دستم و بازی بازی میکردم و اون داشت از شهوت میمرد .
منم هی به کله یه صورتی پر باد کیرش دست میزدمو بادشو خالی میکردم ، گفت چیه خوشت اومد، گفتم خیلی کیرت خفن بابا و اون گفت مال تورو ببینم، منم گفتم نه من نشون نمیدم و رامین گفت تو مال منو دیدی دیگه چیزی نمیشه بزار منم ببینم، من گفتم مالا من کوچیک دوس ندار مببینی و گفت اشگال نداره بزار ببینمش،
بعد منم دروردم و گفتم بیا ببین چقدر کوچیک.
رامین یجور نارحت و متاثرانه نگاه کرد و گفت یکی از دوستای دیگم اینجوری بود رفت دکتر خوب شد، منم گفتم رفتم اما دکتر گفتش مشگلی نداری بعد رامین دستمو گرفتو دوباره گزاشت رو کیرش و
من خیلی حشر بودمو حس برتری اون نصبت به خودمو دوست داشتم.
دولا شدم و کله کیرشو مالیدم به لپم و به لبم و همینجوری دستم بودو نگاش میکردم که گفت دوس داری بخوریش ؟
منم گفتم نه من اهل این کارا نیستم، و اون گفت خب یکم برام بزن منم یکم کیرشو مالیدم و گفت اینجوری حال نمید خشک خشک زخم میشه باید تف بزنی منم گفتم من نمیکنم و نه و رامین گفت صبر کن خب من بزنم بعد بریم که گفتم باشه.
رامین شوروع کرد تف انداختنو مالیدن کیرش که من خودم اولین بار اونجا دیدم چجوری جلق میزنن و شوروع کرد صدا بلند شدن و من ترسیدم کسی بفهمه، گفتم سریع باش بریم دیگه.
گفت باشه بیا یه لحضه اینجا گفتم چیه گفت هیچی فقط وایسا همینجا.
بعد با اون یکی دستش کرد تو شلوار و شرتمو کونمو میمالیدو با یه دست دیگش جلق میزد. بعد یهو گفت اه و آبش اومد و من گفتم بیا بریم دیگه اونم کیرشو انداخت تو شرتشو رفتیم خونه.
ممنون از وقتی که گزاشتین