کارگردان شهوتی

0 views
0%

سلام من یه بازیگر تاتر هستم و در تهران زندگی میکنم تازه از دانشگاه بازیگری فارغ التحصیل شده بودم که یکی از دوستام من رو به خاطر بازی خوبم به یک کارگردان تاتر خانوم معرفی کردو گفت با اون خانوم هماهنگ کردم بری تست بازیگری بدی .من هم قبول کردمو آدرس محل تست بازیگری رو ازش گرفتم به محل تست رفتم بعد وارد محل تست شدم یک خانوم جوانی به من گفت برای تست اومدین من هم تایید کردم.بعدگفت وایسا تا اون بازیگری که داخله پیش کارگردانه تستشو بده بعد شما برو داخل اتاق من هم منتظر موندم تا اینکه صدام کردن رفتم داخل دیدم یک خانومی با قیافه ای عادی اما بدنی خوش هیکل و سکسی کارگردانه با هم خوشو بش کردیم و من فقط به سینه هاش نگاه میکردم آخه تاحالا ۷۵ به این خوش تراشی ندیده بودم از شانس من خودکارش افتاد زمین بعد خواست برشداره پشت پاش به خودکار خورد و خودکار رفت زیر صندلی که نشسته بود خم شد دیدم وای چه کون ژله ای داره خط کوسش از روی شلوارش معلوم بود.بعد فهمید دارم نگاه به کونش میکنم خودشو جمع کرد اون خانوم از بقیه تست بازیگری گرفت علا من فکر کردم اول از من بدش اومده اما بعد که از خانوم منشی صحنمون پرسیدم گفت کسی رو که مناسبه کارش بدونه تست نمیگیره.خلاصه دوماهی من یک روز در میان سرتمرین ها میدیدمش تا اینکه رسیدیم به زمانی که سالن و مرکز ارشاد اسلامی کار مارو بازبینی میکردن بعد از اینکه جلو بازبینها بازی کردیم کارمون رو قبول کردن همه خوشحال بودیم مخصوصا کارگردان که اسمش مهتاب بود مهتاب از بین ۷ پسر همسن و شاید خوشتیپ تر از من اومد فقط منو بغل کرد و گفت آفرین مبارک باشه همه بچه ها موندیم آخه میدونی مهتاب عادت نداشت حتی با پسرها دست بده چه برسه که بوسشون کنه.من تا اون لحظه اصلا دیگه اهمیت به مهتاب نداده بودم چرا که فکر میکردم نباید آبرو کاریمو به خطر بندازم .بعد خداحافظی کردیم و امیر ومهدی دوتا از بازیگرهای کار گفتن نمیروسنیمت من هم سوار ماشینشون شدم .امیر گفت کلک مخ کارگردانو زدی؟گفتم نه والا اصلا برام جالب بود این برخوردش .امیر گفت یه چیزی بگم؟مهتاب دختر خوبیه اما اهل هرکاری بگی هست.گفتم یعنی چی حتی … گفت آره .تو دلم خوشحال شدم که دیگه کارش تمومه که امیر گفت فقط مراقب باش شاید ایدزی چیزی داشته باشه گفتم یعنی تا این حد بعد تو از کجا میدونی؟گفت من و مهتاب همکلاس بودیم میشناسمش اما خداشاهده یه بارم خونش نرفتم ترسیدم چرا که داداشای شری داره.تو دلم گفتم شانس مارو ببینا اما بعدش گفت خونه مجردی واسه خودش داره گفتم ایول دیگه کارش تمومه ازش سن و کلا رفتاراشو پرسیدم فهمیدم ۶ سالی ازمن بزرگتره اما قدش از من ۱۰ سانتی کوچیکتر بود و قیافشم به سنش نمیخورد من متولد ۷۰ام اون ۶۴ بود.اون شب گذشت تا اینکه موقع اجراهاشد اولین اجرامونو تموم شد و بعد بچه ها داشتیم گریممون رو پاک میکردیم بازیگرا دونه دونه گریماشون رو پاک کردن و رفتن فقط من موندم دیدم مهتاب اومد داخل اتاق گریم بهم خسته نباشید گفت و بعد نکاتی درمورد بازیم گفت و بعد دوباره لپمو بوسید و میخواست بره من دستشو گرفتم گفتم چرا فقط منو بوس میکنین تو دلم گفتم شاید یاد برادری یا کسی میفته اما گفت ازت خوشم اومده گفتم من بدرد تو نمیخورم گفت از کجا میدونی بعد میخواستم برم که اون دستمو گرفت من چسبوند به خودش و دستشو حلقه کرد دور گردنمو و لبمو بوسید منم بعد از چندلحظه شوکه شدن شروع کردم لباشو خوردم و اونم زبونشو کرد تو دهنمو منم مک میزدم مثل عسل شیرین بود بعد آروم آروم سینشو فشار میدادم تا اینکه مسول تاتر صداش کرد و همدیگرو ول کردیم کیرم مثل سنگ سفت شده بود .بهم گفت شب بیا پیشم گفتم امشب نه فردا میام گفت باشه بزار اگه برادرم نیومد پیشم بهت میگم بیای.بعد منم گذاشتم کیرم بخوابه بعد جای رژشو ازروی لبم پاک کردمورفتم بیرون .فردا شب شد بعد از اتمام نمایش همه تو اتاق لباس و گریم رفتیم چون خیلی شلوغ بود همه تو هم بودیم مهتاب اومد تو دید همه باشرتیم بعضی از بچه ها که مثبت بودن سریع خودشونو پوشوندن اونم خیلی عادی اومد پیش من و با اینکه فقط با شرت بودم و شلوارم دستم بود دورکمرمو گرفت و درگوشم گفت بیرون بیا یه کارگردانی که دعوت کردم ازبازیت خوشش اومده بهش معرفیت کنم بعد گوشمو بوسید و دست زد به شیکم سیکس بکم اخه من بدنسازی میرم .از کارش شوکه شدم تا اینکه بعدها فهمیدم با یکی دیگه از بازیگرا که هم سن هم بودن تو رابطه بوده وکات کرده و واسه اینکه دقشو دربیاره اینکارو کرده خلاصه بچه ها خندیدن و گفتن پدر تا این حد منم گفتم خفه شین لباسمو پوشیدمو رفتم پیش مهتاب و اون کارگردانه و صحبتامونو کردیم تا اینکه همه خداحافظی کردیم من هم رفتم و بعد از چندلحظه دیدم مهتابه جواب دادم گفت کجا رفتی نمیای پیشم.منم گفتم بهم چیزی نگفتی منم گفتم نمیشه حتما بعدگفت نه برادرم نمیاد امشب بیا الان فلان خیابونم بیا دنبالم منم رفتم دنبالش و سوارش کردم اومد داخل ماشین شد و گفت سلام منم گفتم سلام اونم نه گذاشتو نه برداشت لبمو بوسید و ازم لب گرفت گفتم بزار بریم خونت تو خیابون که نمیشه گفت نمیتونم حش زدم زده بالا زیپتو بکش پایین گفتم عه خودت بکش پایین زیپ شلوارمو کشید پایین و.کیرمو درآورد کرد تو دهنش و ساک میزد خیلی وحشیانه ساک میزد به طوری که کلش اومد بالا رفت پایین چند نفر که کنار ماشینم تو ترافیک بودیم فهمیدن و یکیشون گفت ایول حال کن فقط شانسی که آوردم این بود ترافیک سبک بود و دررفتم بعد کلشو آوردم بالا گفتم آدرس خونتو بده بعد اومد بالا و.ادرسو گرفتم کلشو گرفتم گفتم حالت برو پایین اخ اخ ساک میزد رسیدیم در خونش نزدیک بود داشت ساک میزد که آبم اومد ریخت تو دهنش اومد بالا دیدم آب کیرم یه خورده ریخته زیر چشاش خندیدم اونم با انگشتش جمعش کردو آبمو قورت داد و گفتم جوووون گفت بریم بالا جون.نشونت میدم رفتیم خونش و گفت اول غذا بخوریم خیلی گشنمه منم موافقت کردم بعد لباسشو جلوم درآورد و کونشو زد به کیرم و گفت دوست داری منم سینشو از پشت گرفتمو لبشو گاز گرفتم گفتم مگه میشه بدم بیاد عزیزم لبشو خوردمو سینهاشو میمالوندم گفت وایسا غذا بخوریم بعد. غذا خوردیمو و گفت شب پیشم بمونیا تا صبح کارت دارم گفتم بزار زنگ بزنم نمیرم خونه.زنگ زدم و چاخانی به خونه گفتم بعد دیدم با شرت قرمز و سوتین اومد پیشم و یه سی دی گذاشت و گفت این فیلم سوپره هرکاری کردن منو توام بکنیم باهم فیلمه شروع شد ده دقیقع باهم فک زدن گفتم از شق درد مردم من خودم واردم عزیزم بعد گفت باشه همونطور که روی مبل بودیم رفت سیستمو خاموش کرد با سرعت اومد تو بغلم و لبمو گاز گرفت منم از خودبی خودشدم و لبشو خوردمو و گردنشو خوردم و بلندش کردمو انداختمش رو راحتی و شرتشو درآوردمو کوسش و لیس میزدم و اونم آه آهش دراومد و انگشتمو کردم تو کوسش و کردم تو دهنش انگشتمو میک میزد و با اونیکی دستم سینشو میمالوندم و بعد ازچندلحظه سرمو گرفت بالا و به سمت لباش آورد و لبمو گاز گرفت و بعد دستشو برد سمت کیرم و منم شلوارمو درحین لب گرفتن دراوردمو و کیرمو گرفت دستش و بعد ساک زد و گفت چقدر بزرگه گفتم تا حالا ۱۸سانت رفته توت گفت نه بعد ساک وحشی زد و منم موهاشو گرفتم تو دستم و بافشار میکردم تو دهنش چندبار عق زد و باز توف میکرد رو کیرمو و دوباره میکردش تو دهنش بعد از چندبار اینکارو کردن بلندش کردم دستاشو گذاشتم روب تاج مبل و گفتم قمبل کن اونم قمبل کرد و منم کیرمو آروم از پشت میمالوندم به کوسش اونم عاهش درمیومد و بعد آروم کردم تو کوسش و کیرم داغ شد اخه اولین باربود کس میکردم تا قبل اون همش کون دوست دخترامو جرداده بودمو یه بارم دلتون نخواد همکلاسیمو اسمش سهیل بود و خیلی خوشگل بود کرده بودم بگذریم .کیرم داغ شد و چندبار آروم تلنبه زدم و بعد دیدم صدای جیر جیرکوسش دراومد فهمیدم داره آبش میاد بعد تند تندش کردمو عاهش رفت بالا و به طوری که صدای تتق تق تق ش کر کننده شده بود و بعد از چند لحظه گفت آبم آبم داره میاد تندترش کن ای نفسم بالا نمیاد منم تندترش کردمو و منو کشوند عقب و نشست رو مبل و با دستش کوسشو مالید و انگشت کرد آبش دراومد و نفس نفس میزد منم کیرمو کردم تو دهنشو آبمو کردم تو دهنش دوباره بعد گفت بریم حموم رفتیم حموم و گفتم همین پس چرا گفتی تا صبح پیشت بمونم گفت دوست دارم بعد از سکس پیش هم تا صبح بخوابیم منم گفتم نه نمیشه اومدم جرت بدم بریم راند بعد حولشو از تنش دراوردم و گذاشتمش رو اوپن آشپزخونه و گفت کونم یخ کرد دوباره رفتم سینه هاشو خوردم و گوشاشو خوردم و حشریش کردم کیرم سیخ شد بغلش کردم رو هوا کیرمو کردم تو کوسش اونم پاشو دورکمرم حلقه کرد و دستشو حلقه کرد دورگردنم و لبمو خوردو با خنده جیغ میزد و گفت چقدر تو قوی هستی و چه خوب میکنی عاه بکن عشقم .گوشمو گاز گرفت و گفت بکن بعد من بردمش رو مبل و دوباره روم بود و بالا پایین میکرد تا اینکه دوباره آبم داشت میومد گفتم کیرمو بزار وسط سینت اونم گذاشت و بعد آبم رو ریختم وسط سینش و بعد دوباره سرکیرمو لیس زد و اخرابمو خورد.و گفت بریم حموم من عرق میکنم باید برم حموم منم باهاش رفتم حموم و دوش گرفتیم اون بی حال افتاد جلو تلویزیون داشت خندوانه نگاه میکرد و بعد رو شکمش خوابید من رفتم سریخچالش شیروموزو خرما که اون موقع ارزون بود مخلوط کردمو باهم خوردیم بعد ساعت ۱شد و گفت بریم بخوابیم بعد گفتم تو برو من میام بعدازچنددقیقه وررفتن با گوشیم رفتم بخوابم دیدم که رو شکم لخت درازکشیده و داره باگوشیش ورمیره منم لخت شدم و رفتم روش گفتم چه میکنی گفت هیچی کارای خوب خوب گفتم پس میکنیم بعد کیرمو که خوابیده بود گذاشتم وسط پاش وگفت میخوای بکنی؟گفتم نکنم .گفت بکن ولی توکونم زیر شیکمم دردمیکنه گفتم نه کیرمو سیخ کردم واز پشت دراز کش کردم تو کوسش اونم شل شدو آهش دراومد بعد گفت بزار تو.کونم بزار عای جووون بزار توش عای .بعد گفتم قمبل کن کیرمو از کوسش دراوردم و کونشو باانگشت باز کردم و کردم تو کونش جیغش دراومد و.سرشو خم کرد رو پتو و زیر پتو جیغ زد گفتم بکشم بیرون گفت نه بکن عای عای بکن دو دقیقه ای تلمبع زدم آبم اومد از دفعه های قبل بیشتربود آبم کیرمپ دراوردم و ریختم رو کمرش گفت عای دداغه داغه بعد بلند شد رفت دستشویی منم بی حال خوابم برد صبحش بیدارشدم دیدم تو بغل مهتابم و لباش نزدیک لبامه و بوسیدمش بلندشد و بازلبامو خورد گفتم نرفتی حموم گفت باهم بریم بعد صبحونه و ناهارو یکی کردیم و رفتیم حموم تو حموم دو باره زدمش به دیوار لبشو گاز گرفتم و سرپا کیرمو کردم تو کوسش اونم جیغ زد و عاهش دراومد و گفت بکن بکن بعد عابمو ریختم رو صورتش گفتم مقویه بعد خندیدو خودمونو شستیم من رفتم خونه از بی حالی خوابم برد و بعد دوباره رفتم سراجرام اصلا حال نداشتم بازی کنم فقط بعد از تموم شدن بازیم رفتم پشت صحنه و به تدارکاتمون گفتم فقط شیرموز طبیعی بیارواسم دهنم سرویسه اونم اوردو اجرا تموم شد مهتاب منو باچندتا لیوان شیرموز دیدو گفت چه خبره گفتم خالی کردم گفت باکت پرشد بگو برم خالیش کنم گفتم باشه بعد چندلحظه دیدم ساحل یکی ازبازیگرای خوشگل اون یکی نمایش همزمان ما اومد داخل و گفت باهمین گفتم نه فقط دوستی اونم با انگشتش سوراخی نشون دادو زبونشو کردتو سوراخه گفت دوستی منم گفتم اره توام میخوای دوستی اونم اومد رو پام نشست و از نی من با حس میک زد و منم گوششو مک زدم و… نوشته bazigarfucker

Date: January 20, 2019

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *