کاش می کردمش

0 views
0%

سلام خاطره من برمی گرده به 5 سال پیش یعنی سال 85 با دختری در محل کارم دوست شدم بنام میترا رابطه مان خیلی زیاد شده بود بطوری که اگر هر روز با هم نبودیم دیوانه می شدیم من براش می مردم میترا هم بمن همین را می گفت چند باری امد خانه ما ولی اصلا با هم کاری نکردیم چون برای ازدواج می خواستمش اون هم هیچ وقت بمن نگفت وقتی پیش هم بودیم با شلوارک و تاپ بود یک هیکلی داشت که کیر هر بنی بشری را راست می کرد واقعا اگر به مرده نشان می دادی زنده می شد مخصوصا کون خوشکلش همیشه وقتی از کون نگاش می کردم کیرم راست می شد ولی جلوی خودم را نگه می داشتم و فوری کیرم را به زیرکش شورتم می انداختم تا متوجه نشه خجالت بکشم از رابطه دوستی ما 3 سال گذشت تا یک روز دوستم آمد پیشم گفت جات خالی امروز یک کون توپ گایدم گفتم نوش جان گفت نبودی ساکی می زد که انگار ساک خانم حرفه ای بود گفتم از کجا پیداش کردی گفت تو خیابان با ماشین داشتم می رفتم (این دوستم وضع مالیش توپه اون موقع ماکسیما سفید داشت خیلی خوشکل بود ماشینش) خودش سوار شد پشت چراغ قرمز ایستاده بود در باز شد سوار شد خیلی راحت گفتم پول هم گرفت گفت نه مرام داشت گفتم شمارش را داری گفت نه گفتم پس چرا جای من خالی حداقل شمارش را می گرفتی یکبار هم می رفتیم گفت قسمت نیست شاید قسمت نبود.چند ماه گذشت همان دوستم زنگ زد و گفت محمد میای کون بکنی گفتم کیه گفت همانیکه برات تعریف کردم چند ماه پیش گفتم پدر تو در هفته چند بار با کسی سکس داری مگه کامپیوتر هستم که یادم بمانه گفت می کنی یا نه گفتم زید تو هست به ما که نمی ده گفت پدر 2 تا از دوستای دیگه هم هستند اگه می کنی بیا تا پاره نشده به تو هم برسهماشین را روشن کردم رفتم ویلای دوستم رفتم تو ای کاش نمی رفتم دیدم میترا با شرت و سوتین بغل 3 تا از دوستام نشسته دل میده قلوه می گیره دوست داشتم می مردم وقتی من دید شکه شد دوستم گفت چی مگه همدیگه را میشناسین ساکت بودم میخ کوب کرده بودم بعد از چند دقیقه میترا گفت نه منم گفتم از هیکلش خوشکم زده برای اینکه ضایع نشم با هم رفتیم تو اطاق گریه زاری افتاد گفت اولین بارمه توروخدا ببخش دیگه از این کارها نمی کنم هیچی نگفتم امد دستم را بگیره دستش را رد کردم بعد از 5دقیقه از اطاق آمدم بیرون و شروع به تعریف کردن دروغی چند باری بمن زنگ زد بعد از اون روز ولی اصلا جواب ندادم ولی هنوزم که هنوزه می گم کاش می کردمش شاید قسمت نبود بقول دوستم از اون به بعد با هر دختری که دوست شدم به یک هفته نشده گایدم و رفته راستش تا حالا 600 هزار تومان خرش پرده کس کردم منظورم از تعریف کردن داستان این بود که پسرها اگر با دختری رفیق شدیم و نکنین مثل من کسخلین اگر نکنی برات می کنن حالا دخترها می گن پسرها نامردن بنظر شما ما نامردیم یا دخترها؟نوشته محمد

Date: November 25, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *