کردن خاله فاطی

0 views
0%

سلام این خاطره کاملا واقعی است .خوب از خودم بگم من امیر 19 سالمه کیرم یه 20 سانتی میشه خیلی خوشتیپ هم هستم فاطی جون هم یک دختر خوش هیکل هست که ببینیش نکرده ارضا میشی.قضیه مال چند ماه پیشهمن خودم تنها تو خونه بودم که خالم از شهرستان سر زده اومد و وقتی اومد تازه فهمید که کسی خونه ی ما نیست وقتی اومد دست با هم دادیم و صورت هم رو بوس کردیم من کمکش کردم وسایلش رو آورد داخل یه چند دقیقه ای استراحت کرد و رفت تو اتاق و در رو بست که بعد از چند لحظه بعد اومد دیدم یه شلوارک و تاپ صورتی پوشیده راحا میتونستم خط سینه هاشو ببینم اونم اومد و بهم گفت چطوره گفتم عالیه رفت نهار درست کنه منم رفته بودم تو کف رفتم پیشش تو آشپزخونه وای عجب بچه کونی الان که بهش فکر میکنم کیرم سیخ میشهرفتم بغل دستش ایستدم گفت کاری داری گفتم نه منم دستم رو با هزار ترفند یه لحظه مالوندم رو کونش وایی ی ی ی.خودشم یه چیزایی حالسش شده بود آخه بدجوری تو کف بودم نهار آماده شد و صدام کرد گفت بیا نهار بخور نهار رو خوردیم رفت تو اتاق من دراز بکشه منم رفتم پشت کامپیوترم چت کنم که دیدم اومد بالای سرم و گفت با وب کم یه عکس ازش بگیرم منم وب کمم رو به میز چسپ کرده بودم باید درست مینشست رو صندلی من بهش گفتم باید سر جای من بشینه میخاستم بلند شم که دیدم اومد و رو پام نشست منم اصلا به رو خودم نیاوردم اولین عکس رو گرفتم بلند شد گفت موهام رو صاف میکنم دوباره بگیر تا بخواد موهاش رو صاف کنه من کیرم که شق شده بود رو طوری درستش کردم که وقتی بشینه حس کنه که کیرم شق شده اومد و نشست که دیدم یه دفه قیافش عوض شد یه نگاه زیر چشمی بهم کرد منم بازم به روی خودم نیاوردم یه مقدار به بهونه تنظیم وب کم تکونش میدادم که بلند شد منم همچنان تو کف. شب شد منم تا شب دو بار جلق زدم دیدم میخاد بره حموماز حموم ما یه پنجره کوچیک به حیاط باز میشه که زیاد توچشم هم نیست من گفتم میخام لباسام رو از تو هموم در بیارم زود پمجره رو طوری تنظیم کردم که از بیرون بتونم تو حموم رو ببینم .رفت تو حموم من رفتم پشت پنجره واااییی چی داشتم میدیدم سین های سفت رو بالا عجب بچه کونی و کوسی و بدن سفیدی به طور خاصی حموم میکرد(سکسی)منم همون لحظه اول آبم اومد همینطور نگاه میکردم تا اینکه حمومش تموم شد من آآتیشم زیاد شده بود اومدبیرون شام خوردیم اومد تو اتاق من بخوابه که رفت سراغ کامپیوترم که همینجور که میزد یه فیلم سکسی رو پلی کرد همینطور نگاه میکرد یه سر و صدایی کردم تا بیاد و ببنده خودم رو بهش رسوندم گفت اینا چیه گفتم تو نمیدونی گفت بی ادب که یه لحظه اختیارم از دستم رفت و گردنش رو بوس کردم یه کمی خندید دوباره کردم گفت بسه دیونه همین رو که گفت دیگه نتونستم جلوی خودم رو بگیرم لبش رو بوس کردم خودش رو عقب میگرفت ولی من اعتنایی نکردم و دستم رو گذاشتم رو سینه هاش که یکدفعه گفت امیر تازه حموم کردم کثیف میشم نکن که سینه هاش رو از زیر تاپش انداختم بیرون و میخوردم فاطی هم آه آه میکرد گفت بیا بریم حموم گفتم باشه اون لباس هاش رو در آورد باورم نمیشد که دیدم دستش رو گذاشت رو کیرم و منم لباسام رو درآوردم همینجور زیر آب همدیگه رو بغل گرفته بودیم که بهش گفتم از پشت میدی گفت درد داره گفتم درد نداره آخه فاطی oenنیست منم یه مقدار چربش کردم فشار دادم تو اونم فقط آه آه میکرد و میگفت درد داره منم اینقدر تند تلمبه میزدم که نگو و نپرس سر یک دقیقه آبم اومد شروع کردم به مالوندن کس و سینه هاش وای عجب لحظه ای بود. اونم ارضا شد اومدیم بیرون دیگه هر کاری کردم شب بهم نداد گفت حوصله ندارم برم حموم دوباره تا دو روز خونه ی ما بود که پنج بار کردمش .(امیدوارم لذت برده باشید)نوشته‌ امیر

Date: November 25, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *