کردن خانم سفید پسر خاله

0 views
0%

با سلام . اولش بگم که این اولین داستانمه و چون همش واقعیته و هیچ تخیلی توش نیست خیلی آماتورانه اساین قضیه واسه هفته پیشه من از سه سال پیش تو کف خانم سفید پسر خالم که اسمش مریمه بودم – پسرعمم سه ماه پیش میره شمال . ده روز پیش زنش برمیگرده مشهد و سر راه هم خونه ما میاد – چون با مادرم زیاد رفت و آمد داشتن. روزی که میاد خونمون من خونه تنها بودم – وقتی اومد پشت در و گفتم خونه نیستن می خواس بره – ولی الکی گفتم که زود میان و اونم اومد داخل- دخترش خواب بود . وفتی اومد خونه من رفتم تو اتاقم و اونم تو حال نشسته بود – چون رفت و آمد خونوادگی داشتیم با هم راحت بودیم – مانتوش رو دراورده بود و با تاپ و دامن نشسته بود رو مبل – منم تو اتاق داشتم تو سایت داستان سکسی عکسای جدید رو نیگا میکردم و کیرم شق شده بود داغون – یهو دیدم اومد تو اتاق تا از ساکش چیزی برداره – پشت به واستاده بود داشت تو کیفش دنبال گوشیش میگشت . منم دودل بودم برم جلو یا نه؟ چون بدجور حشری شده بودم – کارش با گوشیش تموم شده میخواس بره- منم دل به دریا زدم و رفتم طرفش – از پشت بغلش کردم و فشارش میدادم به خودم – تعجب کرده بود و گفت ول کن مرده پروگفتم نمیخوام بعد سینه هاش رو گرفتم و شروع کردم به مالیدن دوباره خیلی جدی تر گفت ول کن دیگه به حرفش توجه نکردم و شروع کردم به بوسیدن گردنش – تا رفتم سمت گوشش یکم زبون زدم حس کردم شل شد بدنش دیگه هیچی نمیگفت – ولی صدای نفس هاش رو میشنیدم – هرچی بیشتر میمالیدم سینه هاش رو سفت تر میشد . درخدی که توی سوتینش جا نمیشد دل زدم به دریا و رفتم سمت کسش ولی هنوز دستم نرسیده بود گفتم شاید نزاره – بزا یکم بیشتر حشریش کنم – یادم اومد دوست دخترم خیلی حال میکرد شکمش میالوندم واسه همین دست گذاشتم رو شکمش – چون تاپش کوتاه بود میتونستم شکمش رو لمس کنم – زیاد خوش نیومد واسه همین رفتم سمت سینه هاش – ولی این بار دستم بردم زیر تاپ و سوتینشدوستم گرفت و میخواس دربیاره از سوتینش – بش گفتم اذیت نکن دیگه – نرمه دوس دارم بمالم – دست دیگه رو هم بردم زیر سوتینش و دستی می مالوندم – دوباره گفت خیلی بی چشم و رویی گفتم دیگه نتونستم طاقت بیارم – یکم دیگه مالوندم و گفتمدستم خسته شد درمیاری سوتین رو؟ گفت برو بچه پررو گفتم اذیت نکن دیگه معلومه خودهم داری حال میکنی گفت از دست تو دستت دربیار تا دربیارم لباسم – دستام اوردم بیرون سریع جدا شد گفت گول خوردیمنم گفتم زرنگی رفتم طرفش یکم رفت عقب ولی پشتش دیوار بود گفتم تسلیم شو بعد تاپش رو گرفتم و دراوردم – گفتم سوتینت رو هم دربیار دیگه – گفت نهمن چسبیدم بهش رو لب گرفتم ازش – اون نمیخورد – گفتم بخور دیگه میدونم دوس داری ولی روت نمیشه – لبم چسبیدم و اونم اول یه بوس ک.چیک کرد و بفدش لب پایینم کرد تو دهنش منم لب بالاش رو میخوردمسرگرک لب بازی بودیم که دستم بردم پشتش و دکمه سوتینش رو باز کردم و سریع دراوردمشلبش جدا کرد و گفت کثافت دوباره لبم چسبیدم بهش و لب میگرفتم و از پایین طرف هم سینه هاش رو میمالوندم یکم که مالیدم حس کردم کامل حشری شد دستم ار پشت کردم تو دامنش و کونش رو گرفتم – چون جثه و هیکل کوچیکی داره کون بزرگی هم نداشت ولی من اینجوری دوس دارم – محکم گرفته بودم دستم و فشار میدادمدوباره لبش رو جداکرد و بم چپ چپ نیگا کرد گفت یواش تر بش گفتم اینجور که نیگا کردی گفتم الان میکشیمشروع کردیک به گرفتم که دستم اوردم جلو و لای پاش تا کسش رو بگیرم ولی نزاشت گفت بسه بسه دیگه پررو نشو رو دادم بتگفتم اذیت نکن دیگه – دستم دراوردم – گفت حالا قهر نکن – بش گفتم خسته شدم بیا بریم رو تخت – گفت باشه – از دست تو رضا که مارو به این روز انداختی بابات اینا نیان یهو گفتم نه رفتم خون دایی تا شب هم نمیانگفت ای کثافت… رفت رو تحت خوابید – منم شلوارک و زیرپوشم رو دراوردم – رفتم رو تخت – بغلش کردم و یکم بوسیدمش – گفتمدربیار دامن رو – گفت مزاحم نیست گفتم چرا مزاحمه دامنش رو دراورد منو بغل کرد و اومد روم و شروع کرد به لب گرفتن چرخوندمش زیر و از لب گرفتم – بش گفتم اجازه هست جی جی بخورم؟ گفت بفرما – رفتم سمت سینه اش – تا شروع کردم به خوردن دیدم صدای اه میاد ازش – یکم خوردم و کم کم رفتم پایین – شکمش و نافش رو میبوسیدم – رفتم سمت کسش گفتم اجازه هست؟ گفت خرج داره گفتم چی هرچی باشه میدم گفت اگه شروع کنی باید کامل ارضام کنی خندیدم و گفتم من تا طرفم رو ارضا نکنم ولش نمیکنم گفت پس شروع کن شرتش رو در اوردم – وای خدای من چی میدیدم- یهدونه مو نداشتم گفتم چه صافه گفت موبر زدم دیشب- دس کشیدم رو کسش لیز لیز شده بود گفت دست نزن بخور تا داغه منم شروع کردم به خوردن – بعد 30 ثانیه گفت رضا میدی منم بخورم؟ گفتم آره بیا – جهتم عوض کردم 6*8 خوابیدیم – سر کیرم کرد دهنش- داشتم منفجر می شدمبش گفتم آبم اومد بت میگم گفت آره حنما بگو لازم دارمش شروع کردیم به خوردم هم – زبونم میکردم تو کسش صداش درمیومد – یکم با زبون بازی کردم دیدم کیرم دراورده از دهنش – چشماش خمار شده بود تند تند نفس میکشید گفتم الانه ارضا شی گفت نه من خیلی دیر ارضا میشم – پسر عمت هم من ارضا نمیکنه – میگه خسته میشم گفتم پس چرا اینجوری شدی؟ گفت مدلشه تا ارضا شم همینجوری حشری میمونم – دوباره کیرم کرد دهنش – با لباش پوست کیرم میکشید – امگار با دهن جلق میزد برام بش گفتم داره میاد – گفت صبر کن – برو از تو کیفم یه فوطی کرم هست بیاربراش اوردم درش باز کرد من رو رو به پشت خوابوند – شروع کرد به خوردن – داشتم منفجر میشدم گفتم داره میاد داره میاد کیرم گرفت دستش برام زد تا آبم اومد – همه آبم خالی کرد تو قوطی کرم گفتم میخوای چکار؟ گفت تو نت خوندم ماسک صورت مخلوط اسپرم و آب خیار و … واسه صورت خیلی خوبه گفتم اه حالم بهم زدیگفت زود باش تا داغم ارضام کن دوباره رفتم بین پاهاش و شروع کردم به خوردن گفت برو تو گفتم اگه میخوای ارضا شی حالت سگی بشو – گفت باشه برگشت و کونش رو اورد بالا وای پسر دوتا سوراخ جلوم بود کم بیشتر همکلاسی هام رو از کون میکنم – هوس کردم برم تو ولی گفتم ولش بزا ارضاش کنم کیرم گذاشتم دم سوراخش گفتم رخصت؟ گفت رخصت پهلون لیز لیز بود کسش تا فرو کردم تا نصفه رفت تو – من کیرم 15 سانته گفت یواش گفتم دست خودم نیست – عقب جلو میکردم ولی تا نصفه بعد سرعتم رو بیشتر کردم گفت تو تر توتر گفتم باشه با یه فشار کردم تو واقعا کس تنگی داشت گفتم چ تنگی گفت آره یه ماهه قهریم سکس نداشتم(راستی بگم واسه اینکه قهر بود اومده بود مشهد خونه مادرش) تا ته کردم تو و اونم ناله میکرد با سرعت تلمبه میزدم صدای نفسای من و اون و صدای آه و آخ سکسی تو اتاق پر شده بود – با سرعت میزدم که گفت داره میاد داره میاد سرعتم رو بیشتر کردم گفت دربیار – درآوردم رو به پشت خوابید و کسش تند تند میمالید یهو یه آه بلند کشید و ارضا شد عجب آبی داشت بی حال افتاد رو تخت بش گفتم آب خودتون بدرد نمیخوره؟ گفت نهدوبار دلم زدم به دریا و گفتم دیدی پا حرفم بودم گفت آره- گفتم حالا میزاری از پشت…گفت نه فکرشم نکن من فقط دوبار اونم تو نامزدی از پشت دادم گفتم تا سه نشه بازی نشهگفت نه گفتم بدت اومد تمومش میکنیم گفت باشه فقط چون ارضام کردی – با اینکه حال نداشت رو به شکم خوابید – بش گفتم حالت سگی اونم حالت رو گفتسر کیرم گذاشتم دم سوراخش و یه فشار دادم – خیلی تنگ بود بزور میرفت یه داد کشید گفت تورو خدا نکن رضا درد داره گفتم یه لحظه صبر کن کیرم گذاشتم لای پاش و با آبش لیزش کردم سر کیرم لیز لیز بود – یکم سوراخش رو هم با آبش لیز کردم و دوتا امگشت کردم تو یه آه کشید ولی چیزی نگفتبش گفتم کرم مرطوب کننده داری گفت آره – همون قوطی مرطوب کننده بود گفتم کرم بزن کیرمو یکم کرم به دستش مالید و انگشت کرد کیرم چرب کرد منم سه تا انگشتم توش بود بش گفت شل کن خودتو دردش کمه سر کیرم گذاشتم بزور رفت تو یه اووووووم بلند گفت و کیرم گرفت گفت صبر کن جا باز کنه معلوم بود درد داشتگفتم آماده ای گفت آره ولی یواش – فشار دادم چون لیز بود تا نصفه رفت تو گفت چه کار میکنی جر خوردم؟ گفتم ببخشید یکم آروم عقب جلو کذدم تا کامل جا باز کردم گفتم آماده باش میخوام بیشتر برم تو گفتتا همینجا پارم کردی بی خیال شو توجه نکردم تا ته فشار دادمحالت سگی داشت ولی از درد کمرش راست شد گفت رضا….گفتم همینجوری بمون خوبه یه دست از سینه هاش گرفتم و یه دست هم جلو شکمش آروم عقب جلو کردم یکم که بهتر شد دستاش گذاشت رو زمین (حالت سگی آرنجش رو زمین بود) یگم سرعت بیشتر کردم یهو دیدم ساکت شد گفتم چی شده گفت داره میاد دوباره منم همون موقع داشتم ارضا میشدم بش گفتم گفت دربیار.. دوباره ریخت تو همون قوطیرو به شکم خوابوندمش یه بالشت زیر شکمش گذاشتم و شروع کردم به کردن کونش کونش بازشده بود- سرعتی میکردم و کیرم هم تا آخر میرفت تو گفت بیا همون حالت 4دست و پا 4دست و پا شد – کمرش گرفتم کیرم کردم تو یکم که گدشت حالت سگی شد دوباره – منم چون خالت خوبی داشت میتونستم سرعتی تر بزنم – سرعتم اونقدر بالا بود که تخمام که آویزون بود به پاهای خودم یا کس اون میخورد-صدای آهش بلند شده بود دراوردم کردم تو کسش با همون سرعت تلبه میزدم منو از خوذش جدا کرد و بازهم ارضا شدگفتم چی شد 2 بار ارضا شدی؟ گفت درد کون حس عجیبی داشت برامدیگه نا نداشت رفتم بغلش و لباش خوردم- یه جوری لبام می کید که سفید شده بودن بعد اینکه به خال اومد گفت بابات اینا کی میان؟ یه زنگ زدم پدر گفت شب میرسیمبش گفتم گفت حال ندارم لباس عوض کنم بعد برگشت و خوابیدمنم از پشت بغلش کردم کیرم شق بود هنوزیهو دیدم گفت آخ گفتم چی شده؟ گفت بسه دیگه نیگا کردم دیدم کیرم رفته تو کونش ار بس گشاد شده بود لیز خورده بود تو گفتم ببخشید الان درمیارم گفت بزار باشه……این داستان اون روز بود الان که داستان مینویسم زیدم داره با کیرم بازی میکنه باباشون طبقه بالان من پاییناگه به نظرتون خوب بود خاطرات سکس با همکلاسی هام رو هم مینویسممخصوصا اون بار اولی ها که آماتور بودمشب خوش – نظر بدین نوشته رضا

Date: November 25, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *