با سلام خدمت دوستان این یی داستان واقعیه که بین من و دختر داییم رخ داده دوست دارید باور کنید یا نه موم زنگ زد که شوهرش با برادرش برای کار اومدند تهران شغل شوهرش بنایی بود که بچه دومش یی یکماهی میشد که به دنیا اومده بود که گفت میخاد بیاد تهران هم تفریح هم شوهرشو ببینه که با اتوبوس اومدند من رفتم ترمینال جنوب دنبالشون یکم دیر کردم که منتظر نشسته بود که من رفتم تو ترمینال که گفت دستشویی داره گفت بچشو بگیرم گرفتم بچش گریه زاری میکرد زیاد یکی اومد گفت بچتو اینجوری بکن ساکت شه گفت ننش پس کجاست گفتم دستشویی بعد اومد رفتیم سوار ماشین شدیم گفت اول ببرمش پیش شوهرش گفتم باشه بردمش شوهرشم اومد با هاش که رسیدیم خونه شامو خوردیم بعد یی اتاق جدا دادیم خابیدند صبح شوهرش رفت کار که یی چند روزی اونجا بودند که با هم قلیون میکشیدیم تا اینکه رفتند شهر خودشون اصفهان که یی مدتی گذشت عید شد گفت 100هزارتومان پول قرضی میخاد منم دادم که بعد از یکی دوماه یی گوشی لمسی خریده بود من که داشتم برنامه های واتساپ تلگرامم داشتم که سلام کرد نشناختمش اول یی فیلم جلق زدن پیرمردو براش فرستادم که بعد گفت خجالت و داستان از اینجا شرو شد که کم کم با هم چت میکردیمو حرفهای عادی که هی یواش یواش ازم میپرسید که دوست دختر داری منم چون اول بهش اعتمادنداشتم نمیگفتمتفرقه میرفتم که بعدش شروع به پول گرفتن کردو حسابش زیاد شد که یواش یواش قربون صدقش میرفتم چون وضع مالیش خوب نبود اول جواب درست نمیداد که بعد مخشو زدم از دوست داشتنش میگفتمو میگفتم میخامت که همینجوری تا نصفشب چت میکردیم که یبار گفت یک میلیون بده واسه پیش خونه کم دارند منم دادم خونه رو گرفتند تشکر کردو دعوتم میکرد خونشون که یک روز راه افتادم شب که رسیدم گفتم شهرتون که گفت بیا خونه منم رفتم بعد گفت نوبت دکتر داره یزد برای بچه اولش که بردمشون تو راه کلی خرج براشون میکردمو رفتیم رسیدیم دکترم رفتیم بعد رفتیم بازار غروب شده بود اونجام کلی خرید کرد شبم گفت بریم یجا شام بخوریم رفتیم یی جای سنتی تو یزد شامو خوردیم قلیونم کشیدم راه افتادیم به سمت اصفهان منم جلوش سیگار نمیکشیدم که خودش به شوهرش گفت یی نخ سیگار بده بکشه دادو من کشیدم که ساعت 5صبح رسیدیم خابیدیم تا لنگ ظهر بعدش بعداضهرش گفت بریم خرید شوهرشو فرستاد جایی که دیر کرد ما رفتیم خرید ییجا تو اصفهان سیتی سنتر که اونجام براش سنگ تموم گذاشتم شب شد برگشتیم شبشم کباب کردیمو خوردیم میوه اورد بخوریم که من یی دونه موز گذاشتم بشقاب دادم دست بچش براش ببره که نخورد فردای اون روز رفتم خونه ننش با داداشش شب موندم صبح زود اومدم بیرون رفتم خونشون ترسید که بکنمش شوهرش نبود سر کار رفته بود که وقتی دیدم ترسیده گفت ببرمشون خونه خارسوش بردمشون بعد خودم رفتم که بعد دیگه چت کردنامون دوباره شروع شد که بعد از ییسال دیگه باز رفتم خونشون که رومون یکم باز شده بود که وقتی رسیدم خوشحال شد گفت شام نخوردیم پیتزا بخر بیار منم از یی جایی نزدیک سی سه پل پیتزا خریدمو بردم شامو خوردیم دیر وقت بود خابیدیم زمستان بود ها هم خیلی سرد بود که صبح شوهرش نمیخاست بره سر کار چون بهش شک داشت منو بیدار کرد گفت سویچ ماشینتو بده ساعت دو میاد گفت نمیخاهی زود بری گفتم نه منم دادمش رفت که بعدش درو قفل کرد گفت شوهرش یواشکی میاد به خاطر همین قفل میکنه که منم خابم نبرد گفتم بیا حرف بزنیم که اومدو حرف میزدیم بغلم نشسته بود که دستشو گرفتم نوازشش کردم که کم کم داشتم با هاش حال میکردم که خابوندمش رو تخت خودمم خابیدم روش ازش بوس میگرفتم که گفتم ممه میدی بخورم گفت باشه وای بلوزشو زدم بالا چه ممهای داشت سایز 85 گرد بودند اولین بار بود که همچین ممهای میدیدم شرو کردم به خوردن ممهاش و ازش لب میگرفم کیرمو از شلوارم در اورده بودم میمالیدم به کسش که میخاستم شلوارش در بیارم بکنمش که صدای ماشین اومد شوهرنرفته بود کار که خودمونو جمع جور کردیم رفت نهر درست کنه نهارو درست کرد خوردیمو یکم استراخت کردیم بعداضهرش رفتیم بیرون که گفت شام مهمون منه چون مالونده بودمش گفتم باش گفت بریم یی جایی با کلاس رفتیم شب نشین چقدر شلوغ بود که نوبتمون شد رفتیم شامو سفارش دادیم خوردیمو رفتیم باز خونشون منم نموندم چون جلو شوهرش فایده نداشت که گذشت و گذشت خاست تو محلشون مغازه لباس فروشی بزنه یی وام 500تومنی گرفته بود هیچ پولیم نداشت که گفت خاهرش میخاد بره ترکیه اونم میخاد بیاد باهاش تا فرودگاه که بهونه ای داشته با خاهرشه که شوهرش گیرش نده که بعد خاهرش رفتو به من گفت برم دنبالش منم رفتم اوردمش رفتیم اول نهارو جیگر خوردیم با چنجه بهش رسیدم خوب بعد که خوردیم رفتیم بازار کلی خرید کردیم اون زاره دستش 500هزارتومان پول همراهش بیشتر نبود که 3میلیون تومان براش خرید کردم شاخ در اورده بود بعدش خریدامون تموم شد منم بردمش محل کارم خستهم شده بودیم که بعد براش معجون گرفتم با ابمیوه قلیونم کشیدیم پسرش یکسالش شده بود که شیرش هنوز میداد شیرش که داد خابید بعد شرو کردم ازش حال کردن و لختش کردم این دفع خودم بودیمو خودش قبلش بهش گفته بودم نمیترسی میخام بکنمت گفت نه میاد که این دفع کیر بخوره بعد که لختش کردم با هاش حال میکردم گفتم میخام بکنمت هنوز راضی نبود که بکنمش گفت می فقط میزاره دستتش بزنم منم با دستم کسشو نوازش میکردم که اب کسش راه افتاده بود که دستم ول کردم خابیدم روش کیرمو لا پاش که کیر گذاشتم دم کسش فرو کردم تو کسش گفت وای رفت توش پارم کردی که وای چه کسش داغ بود و نرم اخی توپوله چه حالی میکردم از بس کسش نرم بود که یی 5دقیقع ای داشتم تلمبه میزدم که ابم اومد ریختم رو کسش که بعد کسشو پاک کردم بعد که گفت ببرمش هتل بردمش هتل که بعد رفتم که زنگ زد براش اب ابمیوه بردم حموم زده بو د یی دامن کوتاه موهاشم کوتاه که فرذاش یی انگشتر 600هزارتومان براش خریدم که هنوز دارتش میگه حلقه منه بعدبراش بلیط هواپما گرفتم رفت دوباره چت کرنمون شرو شد که بعد با یکی تو تلگرام اشنا شده بودچون دنبال ماشین میگشت بعد بهم گفت که یارو بهش گفته باهاش باشه براش ماشین میخره من گفتم خوبه بده بهش ماشین گیرت میاد گفت نه تا اینکه از من پول باز میخاست منم کمو بیشی از خاهرم میگرفتم بهش میدادم که یروز گفتم خاهرم میگه دوست داره با من باشه میگه پولت میدم که با که با هاش باشم اولش میگفت نه تا این که دید من هر چی ازش میگرفتم به خودش میدادم که گفت خوبه ازش بگیر گولش بزن ولی نکنش بعد یی ماشین براش گرفتم گفتم از خاهرم گرفتم گفت خوبه حالا می ارزه بکنیش خاهرمم توپله خودش به ماشین رسیده بود تا این که یی دوماه بعدش گفتم خاهرم برام پرشیا خریده گفت بکنش پس حالا چه خاهری مهربون داری حالا که کیرتو میخاد بده بهش چیزی نمیشه کیر تا اینکه بعد که ماشینو خرید گفتم امشب میخام بکنمش گفتم دارم میرم دنبالش که بیارمش بکنمش گفت باش رفتم دنبالشو اوردمش بردمش همونجا که بار اول دختر عمومو کردم تا رسیدیم خودشو لخت کرد به منم گفت لخت شو منم لخت شدم گفتش بیا لبامو بخور گفتم به خاطر اینکه برام ماشین خریدی میخام اول ماساژت بدم از قبل یی روغن زیتون اماده کرده بودم گفتم بخاب به پشت خابید اول پاهاشو چرب کردم بعد نشستم روش روغنو ریختم رو پشتش و داشتم ماساژش میدادم کیرمم لای پاش بود به کسش میخورد که بهد گفت بچه کونی میکنی توش یا نه گفتم باش کیرمو کردم تو کسش وای تو کسش چه داغ بود کیرم سوخت بعد برش گردئندم ممهاشو میخوردم ممهاش سایز 90میشه چه نرم بودند از مال دختر داییم هم نرمتر کیرمم تو کسش بود که یکم فیلم ازش گرفتم فرستادم برای دختر داییم که گفت واسه کی فرستادی گفتم دختر عمئت گفت اونم مگه کردی گفتم ارع همینجا که تو رو میکنم اونم کردم که دختر داییم گفت منم کیر میخام گفتم باشه نوبت تو هم میشه الان با هاش حرف میزدم بهم گفت برو نکنش دیگه گفتم غریبها میکنند من نکنم گفت اره بزار بکنند تو ولی نکن دیگه گفتم میکنمش چون ازش خاستم تو چت ارضام کنه گفتم کستو ببینم گفت کس اونو ببین فکر کن منم گفتم نه هر کسی خودش خوشمزه تره بعد شوهرش اومد قطع کرد تا اینکه یبار دیگه رفتم خونه دختر داییم که قبلش بهم گفت واسه چی میخاهی بیایی گفتم بکنمت نترسی گفت باشه صبح ساعت 8رسیدم دم خونشون درو باز کرد گفت یواش بیا بالا رفتم بالا یی کت دامن قرمز پوشیده بود خودشو برای من اماده کرده بود که رو تخت دراز کشیده بود داشت به بچش شیر میداد که رفتم یی لب ازش گرفتم گفت بشین این الان میخابه بعد که خابید اومد پیشم لختش کردم که گفت فقط زود بکن کسی نیاد کیرمو کردم تو کسش کسش چقدر داغ بود گفتمش چرا داغه گفت شوهرش نمیکنتش یکماهی میشه کسم کیر نرفته توش بیا بکن اومد نشست رو کیرم کسش خیلی نرم بود که تا کردم تو کسش یی 10تا تلمبه زدم اب کیرمو تو کسش خالی کردم رفت خوذشو شست رفتیم بیرون نهارو بیرون خوردیم بعد من رفتم دیگه گذشتو گذشت باز دوباره صبح زود رفتم خونشون این بارم از کس کردمش که دفع بعد گفت براشون وام بگیرم که وامو جور کردم با شوهرش اومدند وامو گرفتند گوشیش خراب شده بود که گفت برام گوشی بخر منم گفتمش باش ولی شوهرت نمیزاره با من تنها بیایی گفت اونش با من که شوهرش زنگ زدو گفت بیا ببرش گوشی بخر براش چون خودش نمیخاست پول بده برده بودمشون هتل پول هتلم حساب کرده بودم که سوار موتورش کردم چون شلوغ بود با ماشین نرفتیم شوهرش گفت نندازیش که تو راه داشتیم میرفتیم پاساژ علا الدین که در گوشم گفت شوهرش بهش گفته امشب رو تخت هتل میکنتش گفتم به منم میدی گفت اره رفتیمو یی نیم ساعتی گشتیم یی گوشی سامسونگj7پرو براش خریدم بردمش همونجا که بار اول کردمش براش معجون و اب انار خریده بودم که گفت زود باش اخی شوهرش هی زنگ میزد بهش میگفت نری بکنتت گول بخوری شوهرشم میدونه با من رابطه داره ولی از کردن خبر نداره که یکم معجون خورد لخت شد منم لخت شدم اول حسابی کسشو لیس زدم کیرمو بعد کردم تو کسش زیر کیر من بود شوهرش زنگ زد که همینجوری که من میکردمشش با اون حرف میزد بهش میگفت بیا که میخام بکنمت اونم بهش میگفت به اونی که گوشی خریده میخام بدم گفت باشه برو بده الان کجایی گفت دارم به پسر داییم کس میدم گفت کو ببینم عکس کیر من تو کسش بود گرفت براش فرستاد که بعد که کردمش بردمش رسوندمش منو شوهرش تو لابی نشسته بودم اون رفته بود حموم که شبزبه شوهرش بده اونشب هم مکن کردمش هم شوهرش میگفت کیر من بهش بیشتر حال داده تا اینکه دفعه بعد با شوهرش دعواش شده بود گفت بیا رفتم با هاش حال کردمو ممهاشو خوردم گفتم بکنم توش گفت نه یکم در مالیش کردم گفتم بخاب نخابید چادرشو سرش کرد نزاشت که بکنمش …….نوشته علی
0 views
Date: April 24, 2019