سلام خدمته همه دوستان من یه هفتست میام به این سایت،داستانهای زیادی خوندم ولی 80 درصد دروغ بافتن تخیلات مغزیه جقیشون فقط.من این داستان که میخوام تعریف کنم ماله 6 ماه پیشه با یه دانشجوی حشری.اصلا هم دروغ نمیخوام کله داستان عین حقیقت هرکی باور کنه استفاده میکنه اونا هم که دستشون نمیرسه چنگ میندازن.از خودم بگم 26 سالمه اسمم نیماست تو کرج زندگی میکنیم بینه اقوام فامیلا دوستان واقعا تعریف میکنند میگن برو رو داری میگن با این قیافت خیلی راحت میتونی مخ بزنی منم به خاطره موقعیت خونوادم وشخصیتم زیاد به دختر و سکس اهمیت نمیدم ولی خوشم میاد با دخترای آس سکس کنم.داستان؛یه روز تو مغازه بودم گوشیم زنگ خورد یه دختر بود با صدای ناز گفت که یه شماره اشتباه گرفته ببخشید منم خطم خیلی رند بود شب شد بازم زنگ زد بهم گفت بچه کجایی گفتم به شما چه گفت از برخوردت خوشم اومده من ردش کردم گفتم شاید دوست دخترم امتحان میکنه،گفتم دیگه مزاحم نشه.فردا زنگ زد دیدم دارن مسخرم میکنن میخندن معلوم بود چندت دختر بودن تو یه خونه از سکس میگن میخندن ردکردم صدبار زنگ زد بهش گفتم کجایی بیام ببینمت ادرس داد گفت بیا خونه،با پسر خالم رفتم ولی سره کار بودم وای داشتم دیوونه میشدم بهش زنگ زدم فش های خیلی بد دارم داشتن میخندیدن انگار مست بودن،به پسر خالم گفتم مرده پدرم نیستم اگه پیداش نکنم.زنگ زد یه هفته جواب ندادم،دیگه تصمیم گرفتم مخشو بزنم ببینمش عوضه کارشو در بیام،با نرمیت مخشو زدم اسمشو گفت که دانشجویه از شهرستان اومده بچه اهوازه .قرار شد فردا برم سره قرار تو خیابون جلو یه بانک که من گفتم که با ماشین میرم ورش دارم ،ساعته مقرر رفتم نزدیک شرکتمون بود.تو راه به خودم میگفتم باید بزنمش با سیلی دندوناشو میریزم،رسیدم دوتا دختر بودن وای هنگ کردم چقدر ناز چقدر خوشگل بدنش حرف نداشت البته باهام حرف میزد فهمیدم اونه واقعا به جور کونشو تو شلوار جم کرده بود قد بلند کمر اصلا نداشت،تو ماشین شق کرده بود.خودمو نشون ندادم گفتم مستقیم بره سمته راستش یه خیابون جلوته بره منتظرم باشه منم با ماشین دنبالش میرفتم وای همه به کونش نگا میکردند از قیافش معلوم بود 20 اینا سالشه.خودمو نشون نداده بودم ترسیده بود دیگه وقتش بود خودمو نشون بدم،رفتم ماشینو نگه داشتم جلو یه دربه خونه بود خلوت بود.منو دید کپ کرد.بهم گفت وای ببخشید باهات بد کردم معذرت به دوستش گفت تو بورو من گفتم نه نرو،دستمو گرفت فشار داد بهش گفتم من اومده بودم بزنمت ولی دلم سوخت،اخه واقعا هم ناز بود هم کردنی،هی دستمو فشار میداد انگار میخواست تو کوچه بغلم کنه،دستشو زدم اومدم سواره ماشین شدم برگشتم،میدونستم قاپشو زدم صدتا بهم اس داد ببخشیدو فلان منم واقعا ازش خوشم اومده بود.شب شد تو باغه یکی از دوستام بودیمو عرق خوری پسر خالم بود من زیاد خورده بودم ،دیدم داره زنگ میزه برداشتم فهمید مستم ازم خواست برم پیشش دوس داره باهام بخوره،شیشرو ورداشتم پسر خالم باهام بود ماشینمو میرون،از یه طرف مست از طرفی هم تو کفش بودم رفتم پشت نشستم اومد نشست،سلام احوال پرسی دستشو گذاشت تو دستم،دره گوشم گفت نیما عاشقتم دلم میخواد الان بغلت کنم،شیشرو از زیره پام برداشتم براش ریختم اصلا باهاش حرف نمیزدم،خورد.پشته سره هم براش ریختم مشروب تموم شد گفت من کم دارم،بهش گفتم مگه میخوری؟گفت آره با دوستام هفته ای دوبار،بهش گفتم بسدشه،دستشو گذاشت لای پام مست کرده بود،داشتم با پسر خالم حرف میزدم ولی تو کفش بودم،دستمو گذاشته بودم لای پاش،دستم داشت میسوخت چقدر نرم دلم میخواست تو ماشین روناشو بوخورم ولی دلم میخواست یه جای تنها راحت بوخورمش جرش بدم تو همین فکرا بودم صدام زد نیما برگشتم وای لبای گوشتیشو گذاشت رو لبام چشای سیاهش قرمزه قرمز بود با ولعه پایان لبامو میخورد منم با دستم مستقیم کوسشو میمالیدم پره اب بود ابش در اومده بود خیلی حشری بود خیلی ارضا شد بهم گفت نیما میشه تو ماشین سکس کنیم؟لباشو خوردم گفتم نه زشته پیشه پسر عممو تو خیابون میگیرنمونداشتم بالا می اوردم .زود بردم پیادش کردم رفتم خوابیدم تا صبح بهم اس داده بود که نیما کیرتو ندیدم دوس داشتم کیرتو بوخورم،بدنه لختمو ببینی ابت میاد،میخوام جرم بدی،من کلا در اختیارتف برات میمیرمو فلان فردا شد،بهم اس داد اگه میشه یه جا برای امشب ردیف کن باهات باشم،وای منم داشتم میمردم هنوز مست بودم با حرفاش سیخ کرده بودم که امشب سکس دارم،به پسر خالم گفتم کلیده باغ دستش باشه،تو خونه هم به بهانه پسر خالم قرار شد شب اونم باشه اونم با ما بوخوره.شب شد مشروب گرفتم رفتم ورش داشتم تو ماشین به کیرم بازی میکرد خیلی ردیف بود رسیدیم باغ هومن درو وا کرد ترسید بهم گفت اون اینجا چیکار میکنه گفتم نترس اون فقط میخوره میخوابه خیالش راحت شد.نشستیم کلی حرف زدیم خوردیم هر چقدر میریختم میخورد مزم شده بود لباس دیدم دیگه بسشه جلو هومن بغلم کرد دره گوشم گفت نیما کدوم اتاق میریم پاشو بریم دیگه دارم میمیرم بهش گفتم بره اون اتاق منم با هومن دو پیک بزنم بیام.از هومن معذرت خواهی کردم گفت ماداداشیم زشته بورو راحت باش نیما خیالت راحت.صدام زد نیما؟رفتم که بخوابیم منم کم خورده بودم سرحال بودم درو وا کردم واااااااااای دیدم لخت دراز کشیده شرت و سوتین هم نداشت ناله میکرد نیما بوخورمت درش بیار میخوام تا صبح بوخورم داشت ابم میومد بهترین بدنی بود که میدیدم کمر نداشت کون وا روناش وای کوسش باد کرده بود چراغو خاموش کردم لباسمو در بیارم،بلند شد کمرمو وا کرد شلوارو شرتمو کشید پایین وای قورت داد داشت از جاش میکند کیرمو کیرم قالبه دهنش بود منم ایستاده خم میشدم کونشو بازی میدادم .تا ته میکرد تو دهنش کیرم پره اب بود خایه هامو میک میزد،کیرتم مثله خودت خوشگله من کیرتو میخوام،میخوام تو وجودم احساسش کنم .سره کیرمو میخورد داشت ابم میومد خواستم سرشو بکشم عقب نداشت فهمیده داره ابم میاد،فکر کنم یه استکان دهنش ارضا شدم همشو با نازو ادا خورد دهنم وا مونده بود،خسته شدم دراز کشیدم ده دیقه گذشت بوسم میکرد نازم میکرد بدنمو لیس میزد،بازم کیرم سیخ شد بازم انداخت دهنش پا شد نشست رو کیرم،کیرم تا ته رفت تو کوسش داشت خودشو میکشت موهامو میکشید سینمو چنگ مینداخت گردنمو گاز میگرفت راحت بیست دیقه خودش تلمبه زد کیرم داشت میترکید گفتم داره ابم میاد.بلند شد بهم گفت میخوام بریزی کونم میخوام نبضشو حس کنم،گرماش بره تو وجودم بمونه.صورتشو گذاشت زمین کونشو کاملا دادا بالا وای کونش خیلی بزرگ بود نازو سفید لکه روش نداشت.بهش گفتم کیرمو ساک بزنه ابکی کنه پر ابه غلیظ کرد خوابید،با کیر نشستم رو کونش وای کردم تو کیرمو داشت قط میکرد داغه داغ بود 5 دیقه تلمبه زدم کونش وا شده بود ولی با کونش کیرمو فشار میداد،وقتی میخواستم ارضا شم داد زد درش نیا درش نیار میخوام نبضشو بچشم منم همشو ریختم تو کونش .کونشو فشار داد داد میزد نمیزارم بریزه بیرون،ازش پرسیدم 5 بار ارضا شده بود خوابیدیم .صبح که بیدار شدم کونش لخت رو کیرم بود صبح هم به جای صبحانه یه دست کردمش .وقت کردم بازم براتون میزارم قربونتون.نوشته نیما
0 views
Date: November 25, 2018