کردن پسر روسی هم کلاسی

0 views
0%

سلام راستش من هیچ وقت فکر نمیکردم خاطره ی سکس خودم رو جایی بنویسم اسمم امیره20 سالمه سبزه قدم 174 وزنم حدود 60 در کل هیکلم بد نبود. داستانم مربوط به پارساله وقتی پیش دانشگاهی بودم.اخلاقم طوریه که خیلی زود با هم کلاسیام صمیمی میشم . اون سال از شانس من بچه های شاهد هم تویه کلاسمون بودن چون درسشون خوب بود رقابت سخت میشد واسم شاهدیا بچه خوشکل زیاد داشتن ولی یکیشون از همشون خوشکل تر بود پوستش روشن موهاش زرد چشاش سبز قدش 180 اسمش میثمه من صداش میزدم روسی چون شبیه روسیا بود. تویه کلاس خیلی ساکت بود با کسی دوست نمیشد خیلیا تویه کفش بودن بخصوص یه پسر شاهدی دیگه که خودش هم خوشکل بود میگفتن هم جنس بازه بگذریم من زیاد با میثم شوخی میکردم نه واسه اینکه خوشکل بود چون بدش میومد من اصلا توی فکر کردنش و اینجور چیزا نبودم یه روز تویه کلاس بود که رفتم پشتش گردنشو بوسیدم خیلی عصبانی شد منم وقتی دیدم ناراحت شده خندیدم گفتم چی شده نکردمت که .بعد اون قضیه دیگه دورو ورش نرفتم تا یه شب اس داد گفت ببخشید جواب ندادم بعد اس داد دوستت دارم تعجب کردم اون پسر خجالتی یه دفعه این رو بگه نوشتم باید یه بوس بدی تا ببخشم فکر کردم عصبانی میشه چون اگه حتی درمورد دختر و لب گرفتن حرف میزدی سریع داغ میکرد و میرفت نوشت باشه تعجبم بیشتر شد میخواستم بفهمم تا کجا پیش میره گفتم باید لب بدی گفت نه منم گفتم نمیبخشمت آخرش قبول کرد فردای اون روز تویه مدرسه رفتم کنارش دستشو گرفتم گفتم بده بوسو ولی خجالت میکشد بلخره هرجوری بود لبشو بوسیدمو رفتم شبش اس داد خوش بود گفتم کم بود اینجور شد که رابطمون شروع شد هر شب اس میداد روش با من باز شده بود بعد یه مدت یه شب ازش پرسیم میای خونمون گفت نه هرکاری کردم راضی نشد بعد این مدت به هم وابسته شده بودیم یه روز با هم رفتیم پارک یه جای خلوت گفتم باید بهم لب بدی قبول کرد لبش خیلی نرم بود وقتی داشتیم لب میگرفتیم دستشو گذاشتم رو کیرم اول بدش اومد ولی بعد گرفتش رو شلوار یه کم باهاش ور رفت گفتم بسه اون شب به هم اس ندادیم چند روز بعد که خونوادم رفته بودن پیش خواهرم شهرستان به میثم اس دادم گفتم بیا پیشم تنهام اس داد باشه یه ساعت بعد دیدم یکی داره زنگ میزنه خودش بود یه شلوار لی چسپیده پاش بود تاحالا به باسنش توجه نکرده بودم خیلی بزرگو قشنگ بود یه تیشرت سفیدم پوشیده بود اومد سلام کرد و نشست روبه روم سرشو انداخت رفتم دستشو گدفتم شروع کردم به خورد لبش گفت سینه هامو بخور تازه داشتم میفهمیدم خودشم خیلی دوس داره تیشرتشو در آورد وای چه بدن سفیدی داشت سینه هاشو خوردم و هم زمان شلوارشو در آوردم شرتش موند لباسای خودمو دراوردم دستشو گذاشتم رو کیرم گرفتش از تویه شرت درش آورد یه کم باهاش ور رفت گفتم بخور قبول نکرد اول ولی هرجوری شد گذاشتمش دهنش هیچ وقت اون صحنه ای که کیرم دهنش بود رو فراموش نمیکنم وقتی کیرمو خوب خورد پا شدم شرتشو کشیدم پایین کون آفتاب ندیدش از همه جای بدنش سفید تر بود گفتم خم شو گفت نمیزارم بکنی فقط حال میکنیم منم گفتم باشه خم شو تا کونتو دید بزنم خم شد یه کم انگشتمو با آب دهنم خیس کردم گذاشتم در سوراخ کونش فشار دادم رفت جلو گفت چیکار میکنی گفتم میخوام یه کم انگشت کنم گذاشت کونش خیلی تنگ بود اول یه انگشت کردم توش بعد کردم دو انگشت معلوم بود خیلی خوشش اومده قرمز شده بود از فرصت استفاده کردم گفتم بزار بکنم گفت فقط سرشو ببری تو منم یه کم تف زدم در سوراخ کونش باز انگشتمو کردم تو سوراخش دیگه یه کم باز شده بود به پشت خابوندمش پاشو دادم بالا سر کیرمو گذاشتم در کونش فشار دادم گفت یواش فکر کنم دردش اومده بود باز فشار دادم این بار سرش رفت تو کونش خوشش امد بیشتر بردم چیزی نگفت حرف اولش یادش رفته بود یا شایدم اول ناز میکرد کیرمو تا ته بردم تو کونش دیگه نتونستم جلو خودشو بگیره شروع کرد به آخ و اوخ کردن من هی تلمبه میزدم تا آبم اومد همشو ریختم تو کونش نمیدونستم ولی اونم آبش اومده بود خوابیدم روش بعد چند دقیقه ای بلند شد رفت خودشو شست و رفت بعد اون روز رابطمون سنگین شد منم هیچ وقت نرفتم پیشش تا سال پایان شد و دیگه باهم در رابطه نیستیم.نوشته امیر

Date: November 25, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *