درتیم فوتبالی بازی میکردیم من و سعید. سعید پسر بسیار خوشگلی بود ما ابتدای اشناییمون قصد داشتن سکس با هم نداشتیم اما کم کم وقتی در خلوت قرار میگرفتیم هوس حال کردن با همدیگه میزد به سرمون.تا اینکه اون روز خاص رسیدساعت 6عصراز تمرین بر میگشتیم گفتمم سعید جان بیا خونه ما یه ابمیوه بخوریم لبعد برو خونه قبول کرد چون خونمون کسی نبوددر همان لحظه اول حضورمون فکر سکس افتادیم لباسمو که در اوردم سعید با یه شوخی عادی یه لب ازم گرفت منم لبمو رو لبش نگه داشتم همونجور ایستاده وسط اتاقدست خودمو از پایین اوردم رو قارچ کونش و فشار میدادمخیلی لذت بردبغلم کردوکشان کشان برد تو اتاق خواب خونه ما شلوارمو کشید پایین و کیرمو گرفت دستش و شروع کردبه لیسیدنمنم شهوت وجودمو گرفته بود هولش دادم زمین کنار تخت کرم داروگر سرمیز بود مالیدم سر کیرم یه مقدار زیاد هم مالیدم لب سوراخ کون سعید همین کیرمو گذاشتم لب سوراخش فشار دادم جیغ کشید اما تا ته رفت تو نمیگفت در بیار نم نم میگفت جان جان جان تا ته بکن تند تند بکن منم اینقدر سریع میکردم که ابم پاشید داخل نگه داشتم گفت بده یه کم بخورم گذاشتم دهنش میخوردو می گفت من دیگه مال تو شدمبعدش یه مقدار از ابمیوه که مانده بود خورد وتشکر کرد ورفتبعدازاون ما نزدیک 50بار دیگه با هم لواط کردیم که دیگه این دفعات اخریش اینقدر سوراخ کونش گشاد شده بود که بدون کرم راحت میرفت البته ناگفته نمونه خودم هم به سعید چندبار کون دادم روز خوشنوشته رضا
0 views
Date: November 25, 2018