باسلام به دوستان من الان18 سالمه چهار سال پیش وقتی 14 سالم بود تقریبا اخر امتحانات نوبت دوم بود که دوستم کیارش بهم زنگ زد گفتم من از امتحان پس فردا هیچی بلد نیستم بیا خونمون یادم بده منم گفتم باش رفتم خونشون دیدم پدر و مامانش با برادرش دارن می رن خونه ی مادر بزرگشون گفتن شما بمونید خوب باهم کار کنید ماهم گفتیم باشه اونا رفتن یک نیم ساعت بعد از تمرین کردن به کیارش گفتم برو اب بیار اونم قبول کرد اخر مدرسه ها بود هواهم گرم بود لیوان ابو خوردم شلوارمو در اوردم گفتم کیارش خیلی گرمه اونم گفت راست میگی بگذار منم در بیارم منو کیارش از اول دبستان با هم دوست بودیم کیارش خیلی لاغره و کون خوبی هم داره ناخدا گاه نگام میرفت روی کونش ما دراز کشیده بودیم کیرم راست شده بود نشتم بالشتی هم گذاشتم روی کیرم بعد از چند دقیقه کیارش بهم گفت بالشتو چرا گرفتی و قتی بر=الشو کشید دید کیرم راست شده البته شرت داشتیم گفتم کثافت خیلی کون خوشگلی داری می گذاری کیرمو تا نزدیکش ببرم گفت نه دولشو گرفتم یکی باهاش بازی کردم با چقدر اسرار قبول کرد گفتم دوزانو بشین دستتم بگذار روی تخت وقتی دستشو گذشت من کیرمو مالوندم به کونش خیلی مست شده بد گفتم کیارش بگذار بکنم توی کونت اونم قبول کرد یکم کیرمو خورد بعد کونشو یه لیس زدم کیرمو تا ته کردم توی کونش یه جیق بلند کشید و بعد تلمبه زدم زدم و زدم نزدیک این بود که ابم بیاد گفتم کیارش ابم داره میاد گفت بریزش توی کونم منم وقتی ابم اومد رختم توی کون ولی اون هنوز مست بود با دستمال کیرمو تمیز کردم دیدم داره برای ساک میزنه گفتم چکار می کنی گفت خیلی حشری شدم قشنگ برای ساک زد و بعد کیرمو دو باره کردم توی کونش اینقدر عقب جلو کردم تا ابم دوباره اومد اونم یه جرق زد تا ابش اومد ما تا ساعت 10 شب باهم سکس داشتیم و بعد نشستیم درس خوندیم ساعت 11 خانوادش اومدن بعد از اون ماجرا ما هر هفته باهم توی مدرسه خونه های خودمون باهم سکس داشتیم ببخشید اگر خوشتون نیومد.نوشته ؟
0 views
Date: November 25, 2018