این قضیه واقعیه و چند روز پیش اتفاق افتاد. رفته بودم خرید شلوار لی. چندجا گشتم و چیزی که مورد نظرم بود پیدا نکردم. خلاصه آخرای وقت بود یه شلوار پرو کردم و از اتاق به مغازه دار گفتم بزرگه و یه سایز کوچکتر بیاره. مغازه دار چون کوچکترش رو نداشت اصرار کرد شلوار رو توی پام ببینه. در اتاق پرو رو باز کردم از اون اصرار که شلوار اندازه اس از من انکار. یهو دیدم دستشو گذاشت رو خشتکم گفت فاقش که اندازه اس بعد یکم فشار داد گفت الان کیپه منم که غافلگیر شده بودم کس سستم سریع داغ کردو شل شدم. دروغ نگم دلم میخواست. کرمم گرفت پاهامو جفت کردمو دستش لای پام قفل شد. یکم انگشتاشو تکون دادو کسم قلقلک شد پامو باز کردم توچشماش نگاه کردم چشاش خوده خوده خوده حشر شده بود. اونم زل زد بهم و کسمو از روی شلوار مالیدو یه لبخند زد گفت فاقش اندازه اس یا نه؟ منم کرم داشتم گفتم نه تنگتر دوست دارم. دیدم دستشو برداشت گفت میخوای تنگش کنم؟ و قبل از اینکه جواب بدم رفت در مغازه رو بست قفل کرد چراغهاشو خاموش کرد چراغ پرو هم خاموش کرد که از بیرون جلب توجه نکنه. بعد اومد تو اتاق پرو و در روبست. خداییش ترسیدم. گفتم عوضی میخوام برم. صورتمو گرفتو صورتشو آورد جلو نفسای داغش رو حس میکردم گفت اذیتت نمیکنم فقط حال کنیم. و دستش رفت لای پام. یکم مالید و انگشت کرد و زیپ شلوار لی رو باز کرد داشت سعی میکرد دستشو ببره تو که من شلوارو با شورت کشیدم پایین و دستشو گرفتم گذاشتم لای کسم. پامم یکم باز کردم که دستش آزاد کسمالیم کنه. لب و زبونه همدیگه رو میلیسیدیم.بعد زیپ شلوارشو باز کردمو کیرشو کشیدم بیرون نشستم پایین پاش و شروع کردم ساک زدن. همینطور که ساک میزدم دکمه های مانتومو باز کردم سینه هامو آوردم بالای سوتین انداختم بیرون. همینطور که ایستاده بود و سرمو روی کیرش فشار میاد با اون یکی دستش سینه هامومیمالید. بلند شدم ایستادم و شلوارو کامل از پام درآوردم آب کسم شرره کرده بود دستش لای کسم بود و انگولک میکرد انگشت خیسشو درآورد کرد تودهنم وای حشریه آب کس خودمم با ولع انگشتای خیسش رو میلیسیدم.نوک سینه هام زده بود بیرون کسم باد کرده بود آبم آویزون شده بود تووچشاش نگاه کردم گفتم منو بکن . همینطور که توو اون جای تنگ پشتمو بهش میکردم گفتم بزن به این کونم. یه تف انداخت رو کیر خودش یکم مالیدش بعد زد توو کونم. دیگه ناله میکردم فقط. دستشو آورد جلو و کسمو گرفت انگشتشو میکشید لاش و من ناله میکردم التماس میکردم بکن بکن بکن. که یهو ارضا شدم و آبم پاشید تو دستش. گفت بشین میخوام آبمو رو سینه هات بریزم. نشستم شروع کردم ساک زدن میخواستم بپاشه توصورتم همینطور که ساک میزدم و میمالوندمش لای سینه هام یه ناله کرد فهمیدم آبش داره میاد سره کیر رو توو دهنم نگه داشتم و با دست براش جق زدم که یهو آبش با فشار پاشیدتوو دهنو صورتم. بعد منو بوسید گفت تو منو کردی بعد نشست و شروع کرد لیسیدن کسم و زبونشو میچرخوند روی چوچوله و لباشو میمالید به لبای کسم اینقد اینکارو کرد تا برای بار دوم آبم پاشید. بعد هم لباسامونو پوشیدیم و شلوار رو هم با دوتا شلوار دیگه بهم داد و رفتم خونه.الانم که براتون تعریف کردم و حال وهواش یادم اومد آب کسم راه افتاده و دارم میمالمش جای همه خالینوشته سمانه
0 views
Date: November 25, 2018