سلام دوستای عزیزممن شهلا هستم و 23 سالمه قضیه واسه عید پارساله تقریبا سوم چهارم عید بود که مادرم اینا با داییم اینا رفتن مسافرت منم با 2 تا دختر داییام (لیدا و مینا)موندم تهران ومثلا قرار بود که لیدا مواظب ما باشه (لیدا 32 سالشه و یه پسر 6 ساله داره و طلاق گرفته ولی چون از بچگی با هم بزرگ شدیم همه جوره با هم راحتیم و گرچه هرجا که با هم میریم همه فکر میکنن منو مینا ازش بزرگتریم چون یکم ریزه میزست) خلاصه یه 3.4 روزی گذشت و ما هر روز و شب دوره همیو مهمونی بودیم یعنی اصلا رنگ خونه رو نمیدیدم تا اینکه یه روز واسه صبح هیچ برنامه ای نداشتیم نشسته بودیمو شماره های گوشیمونو چک میکردیم که یه وری بریم انگار یهو خشکسالی اومده بود که تقریبا نزدیکای ظهر بود که گوشیه لیدا زنگ خوردو بعد 2.3 دقیقه باعجله اومد گفت بچه پاشید حاضرشین بریم پیشه علی با دوستشهمینا باز تو بدون هماهنگی قرار گذاشتی؟؟ تو نمیدونی همه ی دوستای علی کیرین ؟؟؟(علی دوست پسر لیدا بود خودش خیلی خوب بود اما پایان دوستاش اسگل بودن به خاطر همین لیدا همیشه تنها میرفت پیشش و ما کم پیش میومد که بریم)من راست میگه دیگه لیدا ادم تو خونه بشینه بهتره تا بره پیش اینا خب خودت برو دیگه اونا دوتان ما سه تا بیایم مثل دسته خر بشینیم که چی بشه؟؟؟؟لیدا بسته دیگه یه روز که هزار روز نیست حالا مگه میخواین بدین که میگین دوتان ما سه تاییم میریم سه ساعت میشینیم بعد شبم از اونور میریم مهمونی ( اخه ما شب مهمونی دعوت بودیم فقط واسه صبح برنامه نداشتیم)با کلی جیغو داد حاضر شدیم سر راه پسر لیدا رو دادیم به باباش بعد ماشینو پارک کردیمو سوار ماشین علی شدیم تو ماشین من و مینا هر چی از دهنمون در اومد به علی گفتیم اینقدر غر زدیمو چرت و پرت گفتیم اصلا نفهمیدیم کی رسیدیم پیاده که شدیم یه لحظه هر سه تامون قفل کردیم تو جردن بودیم و جلو یه خونه ی ویلایی که البته خونه نبود قصر بود لامصبمینا به خدا این انم باشه من تا صبح بهش میدممن خب حالا ادا این ندید بدیدارو در نبار حالا فکر میکنن چه خبره اگه به علیه که الان مارو با سرایداره خونه آشنا میکنه و میگه دوستمهعلی اینا از ما جلو تر رفته بودنو ما هم زود رفتیم تو یهو دیدم یه پسر قد بلند و هیکلی اومد سمتم و باهام دست داد و گفت سلام کوروش هستم خوش اومدین بعد راهنمایی کرد که بریم لباسامونو عوض کنیم تو اتاق به مینا گفتم کسکش چه هیکلی داشت من خیس کردم خودمومینااره شهلا این خیلی خوبه ادم میبینتش آبش میاد به من که باشه همین الان میدم بهشمن خوبه توام هی میدم میدم را انداختی حالا هر کی ندونه فکر میکنه که هر روز کس میدی بدو بریم دیگهرفتیم نشستیم کوروش با یه لیوان شربت ازمون پذیرایی کرد من اروم به علی گفتم دیوث تو این دوستاتو کجا قایم کرده بودی که خندیدو گفت پدر بخدا پسر رئیس شرکتمونه ایران نبود تازه اومدهکوروش بچه ها پایه مشروب هستینلیدا بله چرا که نهرفتیم سمته بار یه ویسکی باز کردو واسه همه ریخت اما پیک منو نسبت به بقیه بیشتر ریخت و رو صندلیه کنار من نشست لیدا یهو گفت ببین کوروش تو باید دوتاشونو ساپورت کنی چون یکی از شما کمه باید جورشو تو بکشی و به مینا گفت توام برو اونور کوروش بشین مینا هم با پیکش اومدلیدا حالا یه بوسش کنمینا هم لپ کوروشو بوس کردمن میخواستم پاشم برم اونورتر که کوروش دستم گرفت و گفت آهای شما هنوز بوس نکردیا دستمو کشیدمو گفتم واقعا که به یکی قانع نیستی(کوروش خیلی خوب بود ولی خیلی پررو و گستاخ بود منم از پسرای پررو متنفرم) لیدا گفت راست میگه دیگه شهلا زود یه بوس کن تمومش کن دیگه منم که کسم کم کم داشت داغ میشد بیخیال شدمو فقط به این فکر کردم که باید از روزم لذت ببرم کوروشو بوسیدمو کوروش منو رو پاش نشوند و واسم مشروب ریخت داشتم میخوردم که دیدم خودشوکشید عقب و داره از مینا لب میگیره مشروبمو که خوردم رفتم فلشو دادم به کوروش که آهنگ بذاره خودمم یه سیگار روشن کردمو سعی کردم شهوتمو کنترل کنم اما با دیدن کوروش پایان بدنم به لرزه میوفتاد علیو لیدا شروع کردن به رقصیدن و کوروشم واسه ما مشروب میرختمینا شهلا حواست باشه اینقدر مشروب میخوری نزنه به چشاتمن تو حواست به خودت باشه که شب تگری نزنیکوروش بچه ها چه خبره؟؟؟مینا آخه این شهلا خانو ما هر وقت مشروب میخوره درجه شهوتش میره رو1000 من ترسیدم اگه زیاد بخوره کار دست خودش بدهکوروش ها ها ها مگه من مردم خودم درجتو میارم پایین(دلم میخواست خرخره ی مینا رو بجوم اما نمیدونم چرا لال شده بودمو فقط خندیدم شاید کسم کیر میخواست)علیو لیدا رفتن تو اتاق کوروشم دست منو گرفتو شروع کردیم به رقصیدن یه آهنگ خارجی بود منو برگردوندو دستشو گذاشت رو کسم و کونم فشار میداد به کیرش با صدای نفساش خودمو خیس کرده بودم خیلی حرفه ای میرقصید منم که گیج بودم با اون کفشای پاشنه بلندم هر لحظه حس میکردم که الان میوفتم آهنگ که تموم شو بغلم کردو یه لب ازم گرفت ودر گوشیم گفت من زمانی قانع میشم که تو زیرم باشی خانوم خشگله( من قدم 177 و وزنم 67 هیکلم خوبه ولی فقط زیاد کون ندارم از نظر چهره هم واقعا خوبم یعنی همه میگن که خیلی خوبم) نمیدونم چرا نمیتونستم جوابشو بدم بازم دلم میخواست از این حرفا بزنه بهم رفتیم دم بار مینا کلی مشروب خورده بودو داشت از کوروش لب میگرفت منم یه پیک دیگه خوردمو یه سیگارم روشن کردم که دیگه حس کردم واقعا یه کیر میخوام سیگارو که خاموش کردم کوروش گفت راستی بچه ها بریم اتاقمو بهتون نشون بدم رفتیم تو اتاق کوروش واقعا قشنگ بود دراز کشید رو تختو مینارو کشید رو تخت و شروع کرد لب گرفت از مینا منم که کسم باد کرده بودو خیس خیس شده بود داشتم نگاشون میکردم که یهو بلند شدو منم کشید روتخت اونقدر کیر میخواستم که مثل وحشیا لباشو میخوردم اونم محکم سینه هامو گرفته بود تو دستشو میمالوندیهو تاپمو دراورد و افتاد روم و داشت با دندوناش سینه هامو میکند کم کم صدای آخو اوخم در اومد و هی میگفتم محکم تر که یهو مینا از پشت لباس کوروشو گرفتو خودش افتاد روش مینا تیشرتشو دراورد ویه جوری لب میگرفت که من به کیرش مسلط باشم دکمشو باز کردمو کیرشو از تو شلوار دراوردم دستشو کرده بود لای موهام هی سرمو بالا پائین میکرد منم محکم کیرشو میک میزدم و بعد بادستم بالا پائین میکردم رفتم پائین تر و کل تخماشو کردم تو دهنم کیرشو میمالوندمو تخمشو میخوردم اینقدر محکم بالا پائین میکردمو محکم میک میزدم دستشو کرد تو موهامو منو کشوند بالا و گفت کسکش تو از کجا یاد گرفتی که اینجوری ساک بزنی کیرمو کندی و اومد رومو مثل وحشیا داشت ازم لب میگرفت مینا هم رفته بود زیرشو ساک میزد زبونش و اینقدر فشار میداد که تو حلقم احساسش میکردم دستشو کرد تو شرتم و گفت جون نکرده آبشار راه انداختی دستش و دراوردم که گفت چرا مگه کست بستس گفتم نه عزیزم بازم ولی (اشاره به مینا) دیگه اونقدرا هم جلو هم راحت نیستیم و گفت خب حلش کن من پاشدمو در گوشه مینا گفتم باید ارضا شیم گفت خب یعنی چی گفتم من میرم بیرون تو باهاش سکس کن بعد من میام مینا هم که از خدا خواسته گفت باشه پس اول من منم گفتم باشه و داشتم میومدم به کوروش گفتم فقط مینارو ارضا کنا من هنوز هستم کوروش گفت خیالت راحت فقط تو دهن تو میریزماومدم بیرون مشروب ریختمو رو مبل لم دادم ساعت تقریبا 9 شب بود علی و لیدا هم که خودشونو پاره کرده بودن هنوز تو اتاق بودن بعد دیدم مینا اومد و گفت نوبته توه منم لیوانمو سر کشیدمو داشتم میرفتم تو اتاق به مینا گفتم ارضا شد گفت نه پدر پارم کرد من 2بار شدم اون نشد میگه مشروب خوردم دیر میشم منم میرم یه دوش بگیرم بهش گفتم رنگ و روت پریده برو بخواب ساعتم 9 به لیدا بگو شب بمونیم دیگه نمیخواد بریم مهمونی و مینا رفتو من رفتم تو اتاق کوروش با کیر شقش رو تخت دراز کشیده بود منم درو قفل کردمو لباسامو دراوردمو رفتم روش وشروع کردیم به لب بازی و یهو وحشی شدو افتاد روم دستشو گذاشته بود زیر گلومو محکم لب میگرفت به زور دستشو باز کردمو گفتم داری خفم میکنی وحشی خندیدو دستشو گذاشت زیر گردنم و ازم لب میگرفت وبا یه دستش کوسمو میمالوند منم پاهامو باز کرده بودم که راحت کوسمو بماله انگشتشو میکرد تو و در میاورد انقدر تند تند این کارو میکرد که بهش گفتم تو کلا تو سکس وحشی هستی بعد گفت نه تو خوب کسی هستی میخوام پارت کنم منم گفتم جووووووووووووووووووووووووووووووووون یعد اومد روم سینه هامو خورد و نوکشونو گاز میگرفت و با دست فشار میداد منم که فقطمیگفتم جون واااااااییییییییییی اخ خ خ خ خ خ خ خ خ ومثل ماهی زیرش ول میخوردم کم کم رفت پایین به کسم رسید و شروع کرد به خوردنو چوچولمو میک میزدو با زبون باهاش بازی میکرد وانگشتشو تو کسم عقب جلو میکرد خیلی خوب بود داشتم جیغ میکشیدم و کوروش افتاده بود رو کوسمو فقط میخورد یهو پایان بدنم لرزیدو ارضا شدم اما کوروش ول کن نبودو دهنشو کرده بود تو کسمو آبمو میخورد از بس کسمو خرده بود قرمز شده بود بعد یهو بلند شد و 2تا پاهامو گذاشت رو شونشو اول سرکیرشو گذاشت دم سوراخمو آروم آروم کرد تو و شروع کرد به تلمبه زدن اونقدر محکم کیرشو تو کوسم عقب جلو میکرد که صدای تلمبه زدنش تو کل اتاق پیچیده بود و با دستش هی محکم میزد به کونم بعد منو برگردوندو کیرشو از پشت کرد تو کوسم وتلمبه میزدو هی رو کونم تف میکردو انگشتشو میکرد تو کونم بعد کیرشو گذاشت دمه کونم و اول گفتم نه درد داره گفت اروم میکنم عزیزم اروم کله ی کیرشو کرد تو درد تو کل بدنم پیچید داد زدم تو رو خدا در بیار اما گوش نمیکردو تلمبه هاشو محکم کرد به معنای واقعی داشتم پاره میشدم اما لذت داشت اخه تو کونم که تلمبه میزد با دستش کسمو میمالوند که باز آه اوهم بلند شد و ارضا شدم کوروش کیرشو دراوردو کرد تو کسم و به صورت وحشانه آه و آوخ میکردو کیرشو تو کوسم عقب جلو میکرد بعد یهو محک منو به کیرش چسبوندو حس کردم تو کسم داغ شده کوروش آبشو ریخته بود تو کسم و کسم پر از آب شده بود همونجوری روم خوابید تا کیرش شل شدو وقتی دراورد اب کیرشم از کس من ریخت بیرون داشتم خودمو خشک میکردم که یه قرص ضد بار داری بهم دادو بعد کنارم دراز کشید گفت شهلا من بازم میخوام خیلی خوب بود که من گفتم نه عمرا دیگه بسه من خسته شدم که دوباره افتاد رومو کیرشو محکم کرد تو کسم منم جیغو داد میکردم و میخواستم از زیرش فرار کنم اما نمیشد اونقدر باهام ور رفت که یهو شل شدمو ارضا شدم که کیرشو دراوردو اومد گذاشت لای سینمو یهو کرد تو دهنمو یکی دو تا تلمبه زد بعد فشار داد تو حلقمو آبشو خالی کرد تو دهنم منم واسش یکم ساک زدمو کیرشو میک زدم و کل آبشو خوردم رفتیم حموم بعد با هم رفتیم پایین علی و لیدا پیتزا گرفته بودن ساعت تقریبا 11 شب بود مینا هم که خوابیده بود از بس مشروب خوره بود بیهوش شده بود غذا خوردیمو یکم بازی کردیمو ساعت 1 علیو لیدا شب بخیر گفتن و رفتن بخوابن منو کوروشم رفتیم بخوابیم تا صبح 2 بار دیگه منو کرد یه بارم صبح به قول خودش میخواست پارم کنه شب خیلی خوبی بود تا حالا اینقدر کس نداده بودم هر وقت یادش میوفتم کسم هوس کیر کلفت میکنهببخشید طولانی شد مرسی از اینکه وقتتونو میذارید و داستانمو میخونین امیدوارم خوشتون اومده باشه تا انگیزه ای باشه داستانهای بعدیمو تعریف کنم ممنون میشم اگه توهین نکنیننوشته شهلا
0 views
Date: November 25, 2018