سلام به همه ی دوستای عزیز شهوانیمن خیلی وقته تو این سایت عضو هستم و داستانای زیادی خوندم و همیشه با خوندن داستان سکسی تحریک میشماز خودم بگم که 1 پسر 17 ساله،قد 170،لاغر و سبزم که از 15 سالگیم تا حالا سکس رو شروع کردم خواستم یکی از چندین خاطره هامو براتون بگمدوستای من فقط خواهشا فوش ندید اگر باور نمی کنید مهم نیس ولی من دوس دارم خاطراتمو بگم شاید شمام خوشتون بیادمن یه رفیق داشتم به اسم وحید که خیلی با هم فاب بودیم 1 سالی میشه که رفتن شمال کشور واسه زندگی،دوس دختری داشت که خیلی باش راحت بود و همه جوره همدیگرو میخواستن اسمش مینا بودو منو خوب میشناخت اکثرا سه تایی میرفتیم بیرون و حسابی گپ میزدیم وحیدم به من اعتماد داشت و میدونست به دوس دخترش کاری ندارم،خلاضه یه پنجشنبه بود که قرار گذاشتیم بریم سینما وقتی رسیدیم در سینما دیدم مینا با دوستش الهام اومده اونم رفیق فاب میتا بود قبلا هم یه بار دیگه دیده بودمش دختر خوشگلی بود خلاصه اونروز تو سینما کلی خوش گذشت که موقع برگشتن من شماره الهامو از مینا گرفتم و کم کم باش دوست شدم سه ماهی از دوستیمون میگذشت که پدرم اینا قرار شد آخر هفته واسه جلسه ختم یکی از اقوام برن شهرستان من بهونه درس رو کردم و نرفتم باهاشون،ظهر ساعت دو بود که رفتند و معلوم شد دیگه جمعه شب برمیگردن منم تا در خونه رو بستن زنگ زدم به الهام که هرچی زنگیدم گوشیو جواب نداد رفتم نشستم پا ماهواره زدم هاستلر یکمی فیلم دیدم عجیب شهوتی بودم که یهو دیدم گوشیم از تو اتاق زنگ میخوره دیدم الهامه یکمی حرف زدم که بعدش بهش گفتم خونمون خالیه دوست دارم بیای پیش هم باشیم،اول گف نه،ولی بعد از کلی اصرار من قبول کرد که بعد از ظهر ساعت 6 بیاد خونمون منم خرکیف شدم و رفتم اول صورتو صفا دادم بعدشم رفتم حموم و حسابی به خودم رسیدم ساعت 530 بود که همه کارامو کرده بودم و این نیم ساعت انگار یه سال بود واسم خلاصه بعدازکلی چشم انتظاری خانم ساعت 610 دقیقه اومد زنگ زد و درو باز کردم نشستیم پیش هم و شروع کردیم به چرت و پرت وگفتن وبعدشمشوخی کردن و کلی حال کردیم تا ساعت 745 اینکارا رو کردیم که گفت من باید 10 خونه باشم که یهو یادم اومد نوبت کار اصلیه چندتا فیلم سوپر خوشگل و hd داشتم تو کامپیوترم یه جوری کشوندمش پا کامپیوتر که وقتی فیلمارو دید یه جوری نگام کرد که مثلا من از این چیزا خوشم نمیاد بعد از10 دقیقه دیدم فیلمو قطع کرد ورفت رو تخت دراز کشید منم رفتم پیشش و شروع کردم لب گرفتن ازش با یه حرص خاصی لبا همدیگرو میخوردیم که من کم کم از رو مانتو شروع کردم به مالیدن سینه هاش که خیلی تحریک شد کم کم مانتوشو در آوردم و بعدشم شلوار لی تنگشو از پاش کشیدم پایین 1 شرت وسوتین فیروزه ای پوشیده بود که به بدن سفید و نازش خیلی میومد منم حسابی جو گیر افتاد م رو سینه هاش و سوتینشو باز کردم مث گشنه ها 1 ربعی سینه هاشو میخوردم وبعدش دستم رفت رو شرتش که دیدم خیسه خیس شده درش آوردم واااااااای الان که یادش میفتم کیرم سیخ میشه یه کس سفید و بی مو و قلمبه که بی اختیار افتادم روش و شروع کردم به مکیدنش که بعد از 10 دقیقه دیدم بدنش داره میلرزه و ارضا شد دیگه کیرم داشت میترکید خوابیدم پیشش و دیدم کیرمو داره با دست میمالونه بعدش منو صاف خوابوند کیرمو کرد تو دهنش واقعا خیلی کیف میده وقتی کسی برات ساک بزنه منم حسابی حال میکردم که دیدم داره آبم میاد بهش گفتم کیرمو ول کرد و شروع کرد برام جق زدن و زبونشو گذاشت سر کیرم بعد 5 ثانیه آبم با فشار زیادی ریخت بیرون ولی من که بسم نبود پاشدم خوابوندش به پشت فهمید میخوام بکنمش گف تورو خدا فقط آروم منم بوسیدمش و گفتم چشم عزیزم سرکیرمو تف زدم و گذاشتم دم کونش و کم کم هل دادم تو،اولش خیلی درد کشید و 1 جیغ کوچیک زد یه مدت که تو بود جاباز کرد و منم شروع کرم تلمبه زدن چون آبم اومده بود 10 دقیقه داشتم تلمبه میزدم که دیدم دوباره داره آبم میاد و گفتم چیکارش کنم گفت بریز تو ش منم همه آبمو با فشار خالی کردم تو کونش و بیحال افتادم بغلش نیم ساعت تو دل هم خوابیدیم که دیدم ساعت930 هست لباسامون رو پوشیدیم و 1لب جانانه گرفتیم آژانس زنگ زدم و رفت خونشون،منم رفتم حموم بعدش 1 خواب اساسی کردم که جدی جدی بعد از سکس خیلی حال میده،این داستان یکی از سکس های من بود اگه خوشتون اومد بگید تا بقیش رو هم بذارمفدای همتون…نوشته امیر
0 views
Date: November 25, 2018