سلام من جواد هستم و 21 سالمه این داستان بر میگرده به 6 7 سال پیش وقتی من تازه چشم و گوشم باز شده بود…من یه خواهر زاده دارم که اسمش یلداست و 1 سال از خودم بزرگتره قیافه زیاد جذابی نداره ولی از اون دخترای لوس و به قولی بازه و با همه راحته … وقتی بچه بودیم من خیلی سربه سرش میگزاشتم یادم نرفته وقتی 7 سالم بود از این لوس بازیاش عصبانی شدم و یه کنده چوب ورداشتم زدم تو سرش لامصب هیچیش نشدخلاصه وقتی داشتم برای دیپلم میخوندم اون داشت برای کنکور میخوند و کاپیوترم نداشتند میومد خونه ما منم از هر فرصتی استفاده میکردم تا چند تا فیلم نشونش بدم ولی کار سختی بود … این داستانیی که توشون مرده راحت به دختره فیلم نشون میده یا بر عکس رو خوندم بهتون بگم همشون دروغه چون وقتی پای عمل برسه میفهمین چقدر کار سختیه و ریسکییه… یکی دو ماه گذشت و به روزهای کنکور نزدیک شدیم … توی اون روزها کمتر به درسهاش میرسید و بیشتر میرفت با پدر نه نه ش باغ رضوانی باغ پرندگانی جایی خوش گزرونی … یه روز اومدند خونه ما و منم فرصت رو غنیمت دونستم و یه آمریکن پای 3 که از قبل آماده کرده بودم روبهش نشون بدم فیلم بسیار داغ و سکسی(که لختکی تو خیابونا میدویدند)خلاصه اولش خیلی میترسیدم … نه خیلی لوس بود میترسیدم بره به مامانش بگه آبروم بره … ولی گفتم بزار یه نقشه بکشم … هنوز نیومده بود توی اتاقم منم ورداشم همون فیلمو گزاشتم و مانیتور رو طوری چرخوندم که هرکس وارد اتاقم بشه بالافاصله ببینه(الان که فکرشو میکنم میبینم چه حماقتی کردم) شانس ما خودش اولین کسی بود که اومد توی اتاقم … من یه آیینه خیلی بزرگ روبه روی در ورودی دارم که هر کس میاد توی اتاقم اول خودشو توی آیینه یه براندازی میکنه و میره اونم اومده همین کار رو بکنه که چشمش افتاد به مانیتور منم مثلا حواسم بهش نبود و سریع فیلمو قطع کردم اونم یه تبسمی کرد و گفت چی بود؟ چی بود؟منم گفتم به توچه برو بیرون… اونم با صدای کمی گفت از اون فیلما داری؟ … قلبم داشت میترکید … گفتم به کسی نمیگی؟ – نه نمیگم … -آره کلی فیلم دارم …. یه خورده ش رو همون موقع براش گزاشتم همون صحنه ای که مرده از تو پنجره میره تو اتاق دختره و با هم حال میکنند ولی نامرد یه خورده که دید از اتاقم رفت بیرون …. خیلی ترسیدم گفتم حالاست که میره میگه. سریع پایان فیلمها رو با یه نرم افزار مخفیشون کردم محض احتیاطاقا ساعت 11.30 دقیقه شب شد و خبری نشد دیگه خواهرم داشت میرفت که یلدا گفت من شب و اینجا میمونم اونام اول مخالفت کردند ولی کلی ناله و التماس که آخرش خواهرم راضی شد و گذاشت یلدا بمونههنوز لباساش رو در نیاوارده بود با یه مانتو کوتاه و شلوار جین تنگ اومد توی اتاقم گفت بزار منم خواستم یه خورده سربه سرش بزارم گفتم شرط داره گفت چی چه شرطی؟ … گفتم باید بهم لب بدی؟(بچه بودم دیگه) کلی براش توضیح دادم که پدر لب دادن چیه و چجوری باید انجامش داد اونم از من بچه تر و نفهم تر فرق من با اون این بود که یلدا هنوز چشمو گوش بسته بود…خلاصه ازش لبو گرفتم وااای چه لبای ناز و نرم و گرم بود… چه حالی داد خودمو مخصوصا همونطوری که نشسته بود روی صندلی پهن کردم روش و دستم رو گزاشتم رو سینه اش رو لب رو محکم ازش گرفتم اونم ناراحت شد و گفت چه خبره؟ اروم تر له شدم فیلمو بزاراقا فیلمو گزاشتم باید قیافه ش رو میدیدن … تعجب و شهوت از چشماش میبارید … وقتی دیدم اون کاملا غرق در فیلمه منم دستمو آروم گزاشتم روی رونش و رسوندم تا بالای رون نزدیک کسش …. نامرد پاهاشو گزاشته بود رو هم نمیشد راحت دست رو به بهشتش رسوند … دیدم فهمید که من میخوام چیکار کنم گفت نکن و رفت از اتاقم بیرون گرفت خوابید..نمیگم که خودتون بفهمید من چه حسی داشتم اون موقعخلاصه رفت تا فردا صبح که من منتظر بودم بیاد توی اتاقم و چند تا فیلم سوپر براش بگزارم حال کنه … ساعت 11 صبح زیبای خفته از خاب بیدار شدند و امد توی اتاقم لباساش یه شلوارک تقریبا با یه پیراهن آستین کوتاه تنگتر که بدن نما بود تنش بود اومد توی اتاقم … اومد با صدای کمی گفت فیلمو بگزار ببینیم… منم نامردی نکردم و گفتم شرط داره گفت چه شرطی باز؟ گفتم دراز بکش روی تختم تا بهت بگم اونم گفت اگه بخوای زیاده روی کنی میرمادختره لوووس ننر … گفتم شرطش اینه که سینه هات رو بمالم … اونم دید چاره ای نداره گفت همینجور که نشستم 5 ثانیه بمال اگه بیشتر شد میرم به همه میگم چی رو کامپیوترت داری… گفتم باشه پدر ولی بعدش باید لبم بهم بدیا وگرنه فیلم بی فیلم برو به هرکی میخوای بگو16 17 سالش بود ولی سینه هاش بزرگ و تپل بودند وقتی از زیر پیرهن دستم خورد به نوک پستونش حس کردم خیلی بزرگ شده فهمیدم حشری شده بود … لب رو گرفتم ولی این دفعه محکم طوری که پهن شد روی تختم عصبانیت از چشماش شده بود بیرون خندیدم و سریع رفتم پای سیستم فیلمو گزاشتم یه فیلم سوپر مشتیآقا حشرش زده بود بالا طوری که اومد نشست رو صندلی بقل دستم زل زد به مانیتور منم همینطور که میرسید به جاهای حساسش دستمو آروم میرسوندم به کس نازش یه خورده نگاه کردم دیدم شلوار تنگش کمی رنگ عوض کرده نگو لامصب کسش خیس شده بود … یلدا غرق در فیلم بود که منم آروم شروع به مالیدن کسش کردم من یه خورده صندلیم رو کشوندم اونورتر که یلدا بیشتر به مانیتور نزدیک بشه و حواسش بره توی فیلم و منم کارمو بکنم … واااااااای چه حسی بهم دست داده بود شما باید جای من میبودید توی سن 15 16 سالگی دستم به کس یه دختره ناز و ملوس خورده بود و حال میکردم صدای بلند گوها کمی زیاد بود و منم کمشون کردم و صدای آه و اوهشو شنیدم که بسیار آروم و بیصدا ناله میکرد … وقتی فیلم به جاهای باریکش رسید در عین ناباوری دستشو گزارشت روی دستم و محکمتر دستمو به کسش دااااااااااغ و خیییییسش ملید اولش حالم بهم خورد ولی بعد صدای ناله ش رو که شنیدم بیشتر تحریک شدم … بعد از چند ثانیه آه ناله دیدم دستمو کشید و گفت بسه دیگه بهش گفتم الان کسی خونه نیست مامنم رفته بیرون میخوای کستو برات بلیسم تا بیشتر حال بیای؟گفت نه دیگه لوس نشو . فقط چندتا از این فیلمهاتو بریز روی فلشم تا ببرم خونمون گفتم زرشک بیا تا بریزم حالتو کردی حالا میخوای مارو به گا بدی؟ گفتم باید بزاری بلیسم کستو گفت نه فقط بمال اگه میخوایخیییلی تعجب کردم و از خدا خواسته چندتا فیلم سوپر گزاتشم و هدفون رو گزاشتم تو گوشش که بیشتر حال کنه منم پررو پررو از زیر شلوارش شروع به مالیدن کسش کردم اولش نمیزاشت ولی من سماجت کردم و به زور دستمو کردم تو شرتشواااااای چه قدر کسش داغ و پر مو بود نرم و احتمالا لزیزتو کمتر از 15 ثانیه ارضا شد و دستم خیس از مایع لزج کسش … دیدم خودشو همینطوری که روی صندلی بود ول کرد روم بدن گرم و نرمش منو بد جوری شق کرده بود بعد از 10 ثانیه بلند شد و رفت بیرون ولی شلوارش ضایع بود … بهش گفتم کجا میخوای بری با این شلوار خیس؟ که اونم گفت وای حالا چیکار کنم … منم زرنگ بوودم بهش گفتم یه راه حل 3 سوته برای خشک کردن شلوارت بلدم ولی شرط داره دیگه سرخ کرده بود گفت بسه دیگه لوس شدیگفتم میل خودته برو بیرون ولی مادرم تا 5 دقیقه دیگه میادش … اونم با بی میلی گفت چه شرطی گفتم اگه نه گفتی دیگه راهت نمیدم توی اتاقما؟ اونم گفت باشه فقط دست مالی لب اینا توش نباشه هرچی دیگه باشه قبول …هه هه هه فکر کرده خیلی زرنگه بهش گفتم همینجا همین الان شرت و شلوارت رو در بیار و بده به من نه نگیااونم یه خورده بهم زل زد گفت هاااا برو بیرون .. گفت میخوای چیکار کنی؟ گفتم نترس کاریت ندارم مگه نمیخوای شلوارت خشک بشه سریع ها اونم مونده من میخوام چیار کنم سریع شرت و شلوارش رو در آورد وااااااای چه کوووون چه کسی لامصب کون خییییییلی گنده ای داشت ولی حیف که دست نیافتنی بود کسش پر مو و تپلمنم شلوار رو شورطش رو رو بخاری اتاقم آویزون کردم و گفتم بفرما تا دو دقیقه دیگه خشک و تمیز تحویل بگیراونم خیلی عصبانی شد گفت نامرد اینو که خودمم بلد بودم .خلاصه تمبونش خشک شد و رفت خونه برادرم شب که خواهرم اومد خونمون چند تا فیلم بهش دادم و دیگه ندیدمش که بیاد توی اتاقم و بهم بی محلی میکرد ولی من یکی دلم خنک شده بود دختر لووووس و ننری مثل اون رو تا این حد اذیت کردمببخشید که طولانی شدنوشته جواد
0 views
Date: November 25, 2018