کس همشهری

0 views
0%

سلام به همه داستانی که میگم عین واقعیته و خلاصه براتون تعریف میکنم من تو شهرمون عکاسی دارم خیلی هم به سکس علاقه دارم متاهل هستم و 35 ساله هستم مدتی بود که به یه نفری خیلی ÷یله کرده بودم چند بار سوار ماشین کردمش و باهاش بحث های الکی میکردم تا رام بشه ولی یه روز بهم گفت تو منو نمی شناسی ولی من کاملا تو رو میشناسم و اب پاکی رو ریخت رو سرمون تا یه مدتی دیگه کار بهش نداشتم تا اینکه یه روز سوار ماشینم شد و رسوندمش بازار غروب تلفن مغازه دو سه بار تک خورد و من گفتم هر کی کرم داره و فردای اون روز زنگ زدم ببینم طرف کیه خلاصه زنگ زدن همانا و مخ زدن همانا شاید یک ساعت صحبت کردیم تا قانع شد دوست بشیم و قرار شد ساعت 3 که اومدم مغازه اگه دوستم داشت زنگ بزنه زنگ زد وبعد از کلی قربون صدقه رفتنش شمارشو گرفتم وبهش پیام میدادم. بعد یه روز گفتم میخوام ازت لب بگیرم گفت پشت تلفن هر کاری دوست داری بکن گفتم هر کاری گفت هر کاری انگار منتظر بود که بگم میخوام بکنمت خلاصه بهش گفتم و پشت تلفن یه سکس حسابی باهاش کردم و ارضاش کردم چند روز به همین منوال پیش رفت و هر روز از پشت تلفن میکردمش حتی یه روز کل جریانو فیلم گرفته برام که بعد از دومین باری که کردمش نشونم داد.یه روز گرم تابستون بود ساعت 2 اومدم مغازه و بهش زنگ زدم که کیرم هوای کوستو کرده و بخاطر تو اومد مغازه که زنگ بزنم خیلی دلش برام سوخت گفت بزار برم حمومو20 دقیقه دیگه زنگ بزن من مشغول کار بودم که دیدم وای اومد مغازه و یه راست رفت تو آتلیه منم کمی بیرون دید زدم و دیدم که خلوته رفت تو و درو قفل کردم و رفتم سر وقتش و تا گرفتمش بغل شل شد و گفت که دیگه طاقت نداره و شروع کرد با کیرم بازی کردن که اونم ماشاالله همیشه امده کردن است و دراوردمش براش که با تعجب گفت وای چه کیری داری فکر نمی کردم اینقدر باشه و شروع به خوردن کرد بعد از 2 دقیقه دست زدم به کوسش دیدم ابش سرازیر شده و دامنشو دادم بالاوفقط شورت داشت کسیدمش پایین و قنبل کرد رو صندلی و کیرمو کردم توش که گفت که مردم از بس حسرتشو کشیدم(البته این حسرتش جریان داره که یه فقط دیگه میگمش براتون)و حالا ذنکن و کی بکن شاید15 دقیقه تلمبه زدم و دوبار ارضا شد تا منم ابم اومد و همشو خالی کردم رو کمرش و بعد دستمال دادم تمیز کرد خودشو و رفت و بعد از 10 دقیقه زنگ زد به مغازه ببخشید داره مهمون میاد برام باید برم خونه بقیشو یه فقط دیگه مینویسم ببخشید.نوشته امو

Date: November 25, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *