سلام به همه بچه های سایت خوب شهوانی. من مهرانم .میخوام خاطره خوب سکس با خانم همسایمونو واستون بفرستم.جریان برمیگرده به پاییز سال 89.رفته بودم پشت بوم واسه تنظیم دیش.البته مجبور بودم واسه دور دیش یه کم تیر تخته بذارم تا دید نداشته باشه.ساعت حدودا 4 بود.زنم رو برده بودم خونه آبجیش.مشغول بودم و یه کم سروصدا راه انداخته بودم.یهو جشمم افتاد به حیاط خونه روبرویی.یه خانم قد کوتاه داشت برگها رو جارو میزد. تا فهمید که دارم نگاش میکنم جارو رو پرت کرد رمین و رفت تو خونه.بعد از چند دقیقه بازم دیدم تو حیاطه.ایندفعه دیدم اونم داره نگام میکنه.چند لحظه ای به هم نگاه کردیم.لبخند قشنگی زد.با سر بهش سلام کردم.خندید.گوشیمو از جیبم در آوردم و فهموندم که شماره بده.با هزار زحمت با انگشتاش شماره خونشون رو داد.زنگ زدم رفت گوشی رو ورداشت.وایییییی که چه صدایی داشت.نیم ساعت باهم حرف زدیم .از خودمون گفتیم.اسمش نسترن بود.یه دختر دو ساله داشت که سزارینی بدنیا اومده بود.شوهرش سر کار بود که گفت الآنه که بیاد.گفت داری دیش میذاری؟ گفتم خیلی تابلوئه؟ گفت آره.تازه اومدین اینجا؟ یهو شوهرش رو دیدم که داشت در رو باز میکرد که از حیاط بره تو.بهش گفتم و قطع کردیم.دو روز دیگه سرکار بودم که اس داد.باز زنگ زدم.قرار گذاشتیم که بریم بیرون .عصر همون روز با هم رفتیم کافی شاپ معروف شهرمون که اسمش کافی شاپ وزرا بود.بچه های قزوین خوب میشناسنش.رفتیم بالا.از شانس خوب من کسی نبود.روی یه میز نشستیم که دایره ای بود دخترشو نشوند کنار خودش.دستاشو بی مقدمه گرفتم وبوسیدم.خوشش اومد.زانومو بردم طرف پاش که دیدم پاهاشو وا کرد.پام موند بین دو تا پاش.زانوم رسیده بود به ته رانش.دیدم وضعش خیلی خراب شد چشاشو بست و سرشو گذاشت رو میز.صدای اومدن چند نفر از راه پله ما رو از هم جدا کرد.کلی قربون صدقش رفتم وبلند شدیم.فردا زنگ زد.تو صحبتامون گفت اگه قرار باشه با هم باشیم مکانمون کجا باشه؟انتظارشو نداشتم.گفم خونه ما یا خونه شما.گفت خونه شما بهتره ولی زنت چی؟ گفتم اگه بهش بگم بیا ببرمت خونه مامانت با سر میاد.واسه جمعه ساعت یازده قرار گذاشتیم.از شانس خوب من مادرزنم ما رو واسه جمعه ناهار دعوت کرد.ساعت ده بردمش اونجا.بهش گفتم یکی از دوستام میاد اینجا تابا هم es (فوتبال کامپیوتری) بازی کنیم.ساعت یک میام.اومدم خونه سریع رفتم حموم و صاف وصوفش کردم.قرص لیواگرا هم داشتم و خوردم.اولین باری بود که قرار بود با یکی بجز خانمم سکس کنم. یه کم استرس داشتم.سر ساعت یازده زنگمونو زد.درو باز کردم.یکه خوردم آخه بچه اش بغلش بود حالم گرفته شد.به روم نیاوردم.اومدن تو.سلام و احوالپرسیمون که تموم شد گفت نترس پدر شربت دادم بهش الآن میخوابونمش.یه بوس گنده از لپای دخترش گرفتم گفت پس من چی؟ گفتم عزیزم سفارشیاشو واست کنار گذاشتم.رفت تو اتاق که بخوابوندش.دمش گرم. چند دقیقه نشد که اومد.دویدم سمتش و بغلش کردم.از همون اول فهمیدم یه روز رویایی دارم.مانتوشو درآورد .یه تاپ قهوه ای تنش بود که زیاد بهش نمیومد.شلوار پارچه ای مشکی پاش بود.خودش دکمه و زیپشو باز کرد.منم مثل وحشیا کشیدمش پایین.تاپشم خودش درآورد.جوووووووووووووون حالا فقط شورت و سوتین مشکیش تنش بود.حالا وقتشه از اندامش بگم قدش 160 بود،از من 25 سانتی کوتاه تر بود.لاغر بود و استخونی.سینه های کوچیکی داشت .دستمو بردم سمت کسش و از روی شورتش مالوندمش.برعکس، کسش گوشتی بود.درازش کردم رو زمین و شروع کردم به خوردن سینه هاش.زیاد سفت نبودن چون شیر میداد.شیرینی شیرش رو چشیدم گفتم خوش به حال دخترت.گفت فعلا که خوش به حال توئه از رو شورت کسشو آروم گاز گرفتم.داشت دیوونه میشد.شورتش رو کشیدم پایین .آب دهنم بدجور راه افتاده بود.سه چهار دقیقه ای خوردمش.با لبام چوچولشو گرفتم و کشیدم بالا.خیلی خوشش اومد.وقتی زبونمو توی کسش میچرخوندم ناله ش بلند شده بود.بلند شدیم اون نشست و خواست که واسم ساک بزنه گفتم نسترن جون راستش میترسم آبم بیاد.یه کم از رو شلوارکم مالیدش و گفت تو نمیخوای آزادش کنی؟ گفتم کار خودته.سریع لختم کرد و کیرم رو درآورد بیرون.راستش کیر من زیادم بزرگ نیست.15 سانته ولی خوشگل و خوش فرمه.خوابوندمش رو فرش.داد زد لعنتی من که مردم زود دیگه.وقتی کسش کیرمو حس کرد چشماشو بست.انگار تو فضا بود.گفتم چیزیت شده؟گفت نه فقط دلم میخواد کیرتو حس کنم.بذار بذار بذاااااااااااااااار.کسم از وقتی رو پشت بوم بودی کیرتو میخواد.آروم کیرمو دادم توش.سرش که رفت داغیش رو حس کردم.خیلیم تنگ بود.آروم آروم دادم تو.تا ته که رفت یه کم مکث کردم.لبشو بوسیدم و گفتم نسترن جون خوبی؟ سرشو تکون داد و گفت آرهههههههه.بزن.بزن.دلم میخواد جرم بدی.گفتم چشم عزیزم.شروع کردم به تلمبه زدن.خیلی حال میکردیم.وقتی میکردمش زیر چشمی نگام میکرد ولباشو گاز میگرفت.یه دستم رو سینه هاش بود و دست دیگه م رو صورتش و گردنش.پنج شش دقیقه ای بود که کیرمو جاداده بود تو کسش.جیغای کوتاهش نشون میداد که داره ارضا میشه.با یه جیغ بلند خودشو از زیرم کشید بیرون و غلت خورد رفت کنار.همش کسش رو میمالید و میگفت سوختم سوختم.رفتم کنارش و بوسش کردم.چند لحظه ای گذشت تا برگشت.متکا رو گذاشت زیر کسش و قمبل کرد و گفت اینطوری خیلی دوس دارم.رفتم پشتش و گفتم عزیزدلم قول بده این کون کوچولوتم بدی بهم.خندید. گفت به شوهرمم ندادم هنوز.کیرم اینبار خیلی راحتتر رفت تو.دستم رو کمرش بود گرفته بودمش.تا حالا اینقدر حال نکرده بودم .این جمله ای بود که همش میگفت.برش گردوندم و پاهاشو گذاشتم رو شونه م.حالا دیگه کیر تا ته ته تو کس نسترن جونم بود.صدای شالاپ شولوپ داشت دیوونمون میکرد.یه ربعی بود که میکردمش.آخ و اوخش تمومی نداشت.گفت کس کش چه کمری داریاین حرفش حشری ترم کرد.محکمتر تلمبه میزدم.دیگه داشت داد میزد.دوباره ارضا شد.کیرمو درآوردم بیرون و بلندش کردم بردم رو مبل نشستیم.چند دقیقه نشستیم. لباشو خوردم.آروم که شد گفت کیرت هنوز که بیداره گفتم قرص خوردم گلم.بلند شد.کیرمو گرفت دستش و مالید. بعدشم گذاشت دهنش شروع کرد به خوردن.وایییییی که داشتم میمردم.دوباره حشری شد.گفت به پشت بخواب میخوام بشینم رو کیرت.گفت هر کی مال خودشو خیس کنه.این حرفش همیشه یادمه.نشست رو کیرم و شروع کرد به بالا پایین رفتن.حالا دیگه من چشمامو بسته بودم.گفت حال میکنی عزیزم؟با اوووووووف جوابشو دادم.چشمامو باز کردم دیدم داره سینه هاشو میماله.سینه های کوچیکش خیلی دوست داشتنی بودن.آبم داشت میومد.بهش گفتم سریع بلند شد و سینه هاشو رو آورد جلو.منم همه آبم رو که زیادم بود رو ریختم روشون.با دست پخش کرد رو بدنش.خیلی خیلی حال داد بهم.هنوزم که هنوزه یاد آوری اون روز کیرمو شق میکنه.رفت حموم خودشو شست.وقتی که اومد آبمیوه آوردم و خوردیم.گفت که داره دیرم میشه.لباس پوشید دخترشو بغل کرد که بره.ازش تشکر کردم و لباشو بوسیدم و رفت.از خونه زنگ زد و گفت این بهترین سکس عمرم بود.منم همینو گفتم و بازم تشکر کردم گفت نوش جوووونت ….قبل از اینکه از محله ما برن دو بار دیگه اومد خونمون و منم دو بار رفتم تا با هم es کنیم……نوشته مهران
0 views
Date: November 25, 2018