کلیپ سکسی فیلم سوپر لز باهم وسط ساحل کوس هم رو میخورند
اسمم آرشه ۲۵سالمه قدم ۱۸۰وزن۷۷دانشجو یه پسر بد اخلاق و عصبانی کلا آدمیم که خیلی اهل خنده و شرووربازی نیست اهل تعریف ازخودمم نیستم ولی اونقدی قیافه دارم
که بتونم خیلیارو بکشم سمته خودم بگذریم از دختر عمم بگم که ۳۰سالشه یه دختر ۱۰ ساله داره که حدودا ۵سالی میشه که طلاق گرفته اسمشم پریه پریه واقعا نایسه قدش ۱۷۰ سینه هاش ۷۵ رون سکسی .من از ۱۸سالگی تو کف این بودم همش دوس داشتم باهاش یه سکس داشته باشم ولی فقط یه رو یا تو سرم بود اصلا قابل تصورنبود پری مذهبی نبود ولی اصلا اهل سکس با کسه دیگه ایم نبود همیشه میگفت آرش چقد خشکی چقد بداخلاقی تو یکم بخند
اوایل ازدواجش با شوهرش خیلی خوب بود یه زنه نمونه بود ولی شوهرش واقعا یه احمق بود که کار رسید به طلاق .خانواده ما باخانواده پری که میشه دختر عمم خیلی رفتاامد داشتیم خونه ما تو کرجه خونه اونام توتهران بیشتر موقع که باعممو دخترش میومدن خونه ما شب و میموندن تا این که همین یه سال پیش که پری و دخترش تو اتاق خواب مادربزرگم خوابیده بودن منم نصفه شب از اتاقم اومد بیرون از موقعی که اومده بودن تو فکر ش بودم همش میخواستم یه کاری باهاش کنم واقعا استرس گرفته
بودم اون شب در اتاق باز بود کنار در اتاق وایستادم دیدم کنار دخترش خوابیده با یه پیرا
هن که دگمه هاش باز بود سوتینش کاملا معلوم بود و او
سینه هاش که ۷۵بود کاملا تو دید بود داشتم دیوونه میشدم میخواشتم فقط خودمو برسونم بهش تاسینه هاشو بخورم خط سینش دیوونم میکرد سینه های برنزه واااااای همین الان کیرم بلند شد یکم ترسو گذاشتم کنار نزدیک تر شدم اروم رودر زدم تا ببینم بیدار میشه یانه رفتم جلو تر اروم دستمو گذاشتم رو سینه هاش از رو سوتین یکم مالوندم دوست داشتم گاز بزنمشون واقعا اب دهنم خشک شد تو گلوم تابستونم بود بدجور عرق کردم اون لحظه جسارته بیشتری ب خرج دادم پتوشو کنار زدم دیگه داشتم میمردم یه ساپورت پلنگی پوشیده بود واااای کسش کاملا معلوم بود فقط می خواستم شلوارشو بکشم پایین لیسش بزنم .دیگه داشتم دیوونه میشدم دستمو انداختم تو سوتینش وااای سینه هاشو لمس کردم تا اینکه زبونمو زدم رو نوک سینش .وااای او
ج لذت بودم مثله یه خواب بود ولی دیدم تکون خورد
یهو دیدم چشاشو باز کرد واای منو دید همین که خواست داد بزنه گفت تو ……سریع دستمو
گذاشتم رو دهنش گفتم ساکت التماسش کردم بعد بهم گفت فقط گمشو سریع رفتم تا صبح همش تو فکر این بودم که چی میشه بدونه اینکه چیزی بگه صبح رفتن خونشون گذشت تا ۱ماه پیش تو تلگرام بچه های فامیل یه گروه زدن که فقط خودمون یعنی فامیلا بودیم یه ۱۰روزی گذشت بهش تو تل pm دادم اول سلام کردم اصلا جواب نداد بعد ۲روز دوباره سلام دادم و اونم جواب داد که بگو چی میخوای بگی گفتم واقعا متاسفم ببخش اونم گفت فراموش کردم.بهش گفتم که من واقعا بهت فک میکنم اونم گفت همه به یه مطلقه فک میکنن گفتم من واقعا چن سال بهت فک میکنم اونم گفت از قیافه و تیپت خوشم میاد ولی از اخلاقت حالم بهم میخوره بهش گفتم واسه هرکسی نمیتونم اخلاق داشته باشم بهش درخواست دوستی دادم قبو
ل نمیکرد ولی گفت اول یه مدت بریم بیرون تا بیشتر بشناسمت
گذشت رابطمون بهتر و بهتر شد بهم وابسته شد تا اینکه تو یکی از این روزا
ومدن خونمون طبق معمول شبو موندن موقع خواب بهش pm دادم گفتم بیا اتاقم گفت بذار یکم بگذره تا اینکه ساعت ۲:۳۰یواش درو باز کرد اومد تو وای پری یه ساپورت با یه سوتین تنش بود واقعا خون ب مغزم نمیرسید اول همو بغل کردیم اروم اروم لبمو چسبوندم رو لبش وای اون لبای قرمزش طعمه خوشمزه ای داشت تا ۱۰دیقه تو تخت دراز کشیدبودیم لب تو لب چشامون همدیگرو دنبال میکرد نگاه خمار الود بهم دیگه.دستمو گذاشتم روسینش یواش یوا
ش سوتینشو دراوردم همون سنیه های ناز تا یه ربع فقط میخوردمشون پری آه واوهش بلند شده بود سینه هاشو ک میخوردم داشت لذت میبرد اونم
پیر هنه منو دراورد رفتم سراغ ساپورتش از پاهاش کشیدم بیرون اول از روشرتش با کسش ور رفتم میمالوندمش اروم جیغ میزد میگفت وااااااای بمالش بمالش دارم میمیرم شورتشم کشیدم پایین چی دیدم یه کس ناز واقعا تمیز بود بدون هیچ سیاهیو کثیفیی یه کس برنزه مثله رنگ پوستش روحالت ۶.۹شدیم کسشو لیس میزدم اروم نوک زبونمو میزدم به چوچولش جیغش بلن شد هی میگفت وااااااای وااااای آه وناله میکرد .آه وناله های منم بلند شد خوب ساک میزد کیرمو تا حلقش میکرد انگار که تو این دنیا نبودم کیرم خیس خیس .سیخ سیخ شده بود دیگه نمیتونستم تحمل کنم اروم اروم کیرمو میکردم تو کسش تلمبه میزدم اروم اروم تا ته کیرمو میکردم تو کسش وااای جفتمون تو این دنیا نبودیم دیگه تن تن تلمبه میزدم میگفت ارش ارش قربونت بشم بکن بکن فدات شم من میگفتم تو اون لحظه زندگیمی. زندگیم کسش واقعا تنگه پری دوبار ارضا شد منم داشت ابم میومد گفت زود درش بیار همین که ابم اومد ریختم رو شکمش .بعد تا ساعت ۶صبح تو بغل هم بودیم ……الانم پری صیغمه هر فرصتی گیر