کلیپ سکسی پورن گی دوتا کچل باهم تو زندان کون هم میزارن
سلام نمیخوام داستان رو طولانی کنم میرم سر اصل مطلب من 31 سالمه شغلم ازاده زنم زهره 28سالشه ما یه 4سالیه ازدواج کردیم زنم هیکله خوبی داره من از اویل دوران مجردی داستانهای سکسی رو میخوندم ودوست داشتم اوایل ازدواجمون یه گریزی به دوستان زمان سکس با زهره میزدم تا ببینم عکسلعملش چیه میدیم زمانی که صحبت از خانواده دی
گه ای زمان سکس کنارمون باشن حشری میشد و تمام کس ناز و خوشکلش وتپلش خیس خیس میشد یه
بار مسعود و فهیمه دوستم ش
ام خونه ما بودن که به مسعود
گفتم بیا بریم تو اینترنت فیل
م ببینیم حالا مسعود روحشم خبر از این کار نداشت خلاصه رفتیم توی اتاق کارم کامپیتر رو روشن کردم خواستم ا
ز طریق گوگل برم تو سایت
xxnxیه دفعه از قبل تو سایت شهوانی اومده بودم سایت باز شد مسعود گفت چیه بزار ببینیم چیه منم خوشحال سا
یت کامل باز کردم شروع کر
دیم به داستان خوندن ت
ا رسیدیم به یه داستان ضربدری مسعود خیلی با اشتیاق داستان و میخوند دلمو زدم به دریا گفتم مسعود دوست داشتی ما هم امشب اینجو
ری با زنامون سکس میکر
دم مسعود یه دفعه جا خورد گفت سهل چی میگی حالت خوبه گفتم بابا ایرادی نداره بشرط اینکه با زنای همدیگه کار نداشته باشیم خلاصه هر طوری بود مسعود راضی
شد حالا مونده بودن زنامون گفتم مسعود ما می ریم اون طرف تو سالن من به
شما میگم شب برای خواب اینجا بمونید توام
قبول کن بقیه اش با من گفت باشه م
ا همینکارو کردیم اونا برای خواب م
وندن ساعت حوالی 12بود راستی یادم رفت ما هر کدومون یه پسر داشتیم بچه ها رو تو اتاق خواب خوابوندیم بعد به زهره گفتم رختخواب 4تایمنو تو سالن بنداز زهره و فهیمه با تعجب نگام کردن گفتم بابا راحت باشین زهره دوزاریش افتاد دیدم رفت این کارو کرد دیدم ناکس بدش نیومد خلاصه ما خوابیدم به مسعود گفتم موقع خواب با فهیمه ور برو تا هوس
ی بشه منم با زهره این کار کردیم دیدم فهیمه میگه مسعود نکن یعدفه دیدی جلوی سهل لباسمو در میارم تا منو بکنی مسعود بلافاصله لباس فهیمه رو در اورد منم سریع لباس زهره در اوردم شروع
کردم به کس لیسی یواش کیر مو بردم لب کس زهره گذاشتم داخل دیدم از شهوت چنان جیقی کشید که گفتم جان شروع کردم به تلمبه زدن دیدم مسعودم بیکار نیست داره تلمبه میزنه به مسعود نگاهی کردم گفتم میتونم سینه فهیمه رو دست بزنم اونم گفت اره بزن من دستمو بردم طرف سینه تازه نوکشو گرفتم که فهیمه گفت مسعود کیر سهیلو میخو
ام مسعودم بدش نیومد سریع کیرشو از کس فهیمه در اورد اومد بالاسر من گفت جاه
ا عوض منم رفتم اون طر
ف گفتم مسعود مواظب زهره با
ش اونم گفت باشه و سری
ع کیر شو تا ته گذاشت د
اخل کس زهره زهره چنان از شهوت فریادی زد منم گفتم جواب بدم سریع گذاشتم تو کس فهیمه دوتایشو یواش یواش نزدیک هم شدن و با سینه های خودشو ن بازی میکردن که من یه به فهیمه گفتم ابم داره میاد اونم گفت همشو بریز رو سینه هام منم همشو ریختم رو سینه هاش مسعود همین کارو کرد و بعد بلند شدیم اومدیم پیش زنامون و خوابیدیم از اون به بعد تمام پنجشبه ها با هم سکس میکنیم.