اسم من مبثمه و بیست سالمه.خیلی هم خوشگلم.همین دیروزبودکه توی خون تنها بودم وبادیدن یه فیلم سوپربدجوری حشری شده بودم.بادوسه تااز جنده لاشی هاتماس گرفتم یاکارداشتن یا وقت نداشتن.زنگ درب صدادرومد.دروکه بازکردم یه کوربود که واسه گدایی درزده بود.یه هوتصمیم خودموگرفتم.گفتم بیاتو.دستشوگرفتم وبردمش خونه.گفتم بشین تاواست آب بیارم.گفتم خانم داری ؟گفت ای پدر کی به مازن میده.دست بردم وروی کیرش گذاشتم.مثل اینکه اتوماتیک بودکه فوری بلندشد.کمی که باکیرش بازی کردم ازش خواستم شلوارشوبکشه پایین.حالادیگه میتونستم یه کون حسابی بدم اونم به کسی که نمیتونه ببینه ومنوهم نمیشناسه.عجب کیرکلفتی داشت.کیرشوکردم توی دهنم ودوسه دقیقه واسش ساک زدم.درازش کردمونشستم روکیرش کمی دردداشت امالذت خیلی زیادی هم داشت کیرش تاته توی کونم بودبالا وپایین میکردم.آقاکوره گفت بخواب تامن بیفتم روت.درازکشیدم مثل حرفه ایهاکیرشودرست گذاشت وسط سوراخ کونم وتادسته کردداخل.نیم ساعت تموم تلمبه زد کونم به سوزش افتاده بود.گفتم چرااینقدردیرارضاشدی گفت کمی تریاک کشیده وخلاصه درحالی که تندتند تلمبه میزدسرموکج کرده بودوازم لب می گرفت.بعداز تقریباچهلو پنج دقیقه کونم داغ شدوخوشم میومدحالا بیشترتلمبه بزنه.خودموعقب جلوکردم ولی اون دیگه حال نداشت.بلندشدویه راست رفت طرف دستشویی تعجب کردم گفتم ای ناقلاتوکه کور نیستی .گفت اگه خودموبه کوری نزنم هیچکی بهم پول نمیده.وای داشت آبروم میرفت.به زور انداختمش روزمین وکیرموگذاشتم روی سوراخش اما قبل از اینکه بره داخل ارضاشدم.درحالی که داشت میرفت گفت عجب مالی بودی ها فردابازم میام.حالادیگه بایدخودموواسه کون دادن به یه گداکه خوشوزده به کوری آماده کنم.نوشته میثم
0 views
Date: November 25, 2018