سلام اسم من امیره درحال حاضر19 سالمه داستانی که میخوام بگم برمیگرده به 5 سال پیش یعنی زمانی که من 14 سالم بود من با پسر داییم(علیرضا) تفاوت سنی زیادی نداشتیم حدودا 6 ماه ما همدیگرو خیلی دوست داشتیم و تاموقعیتی پیش میومد با هم سینما میرفتیم چون جفتمونم عاشقه فیلم هستیم یه روز گرم تیر ماه بود که با هزار بدبختی رفتیم سینما موقع برگشتن یه پسر 16-17 ساله یواشکی توگوشه من گفت فیلم سوپر فیلم سوپر من به مرده گفتم چنده گفت هر سی دی 2000 تومن من به علیرضا گفتم که حیف بخرم نمیتونم نگاه کنم اخه ما توی خونمون اون موقع یه تلوزیون بیشتر نداشتیم اونم توی اتاق اصلی بود کامپیوترمم خراب بود علیرضا وسط حرف من پریو گفت امروز هیچکس خونه ی مانیست پدر و مادرم رفتن شهرستان تا شبم نمیان گفتم چه عالی جوفتمون از اینی که یه مکان گیر اورده بودیم ذوق کردیم بعدشم سیدیو خریدیمو رفتیم خونه دایی خونشون طبقه ی چهارم بود من که از ذوقم نفهمیدم که چجوری پله هارو بالا رفتم خلاصه تلوزیون سیدیو راه انداختیمو نشستیم فیلم دیدن چه فیلمی بود مرده سیاهپوسته زنرو هی میکرد زنه هم داد میکشید منم که کیره 14 سانتیم داشت شلوارمو پاره میکرد اما به خاطر اینکه مثلا بگیم با جنبه ایم جق نمیزدم. همون موقع بود که علیرضا یه خورده روغن اوردو گفت بیا پدر بزن منم میزنم منم که تا اون موقع کیرمو پیش کسی در نیاورده بودم زیپمو کشیدم پایین به صورت خوابییده شروع کردم با خودم ور رفتن علیرضا که خیلی خودمونی شده بود کلا شلوارشو دراورد سر پا پاهاشو باز کردو رفت جلوی تلوزیون کیرشو گرفت روصورت زنه هی جق میزد منم از پشت یه صحنه ییرو دیدم که از فیلم قشنگتر بود کون سفیدو نسبتا توپل کوچیک علیرضا که هنوز مویی در نیاورده بود چون اصولا کلا بدن علیرضا کم مو بود تو همین حالا بودم که علیرضا ابش اومد ریخت کفه دستش به من گفت من میرم حموم روغنو دستمو بشورم بعد از من تو برو من که هنوز در حال جق زدن بودم گفتم باشه اون رفتو منم ابم اومد منتظر موندم تا علیرضا از حموم بیاد بیرون تا منم خودمو تمیز کنم اما در همین لحظه یه فکری به نظرم رسید پاشدم رفتم پشت در حموم به عیرضا گفتم درو باز کن منم بیام تو باهم حموم کنیم اونم درو باز کرد منم پریدم حموم شروع کردم به لیف صابون زدن علیرضا هم داشت خودشو میشست من گفتم میخوای پشتتو لیف بزنم گفت بزن منم گفتم بشین دولا شدمو لیف زدم گفتم خوب حالا پاشو توی همین حین کیرم دوباره سیخ شد منم که با دیدن کون علیرضا دیوونه شده بودم هی کیرمو به بهونه های مختلف میزدم به کون علیرضا یک هو یه حرف غیر منتظره از علیرضا شنیدم اون گفت میخوای منو بکنی منم که انگار دنیا رو بهم داده بودن سریع گفتم اره ولی درد داره ها گفت اشکالی نداره منم لیفو گذاشتم زمینو دو تا لپ کون علیرضا رو باز کردم کیرم که از قبل روغنی بودو گذاشتم روی سوراخ علیرضا اروم اروم فشار دادم بیچاره بخاطره اینکه سوراخش تنگ بود خیلی اخو اوخ کرد چند بارم گفت در بیار ولی من از اوج شهوت هی کونشو توبغلم فشار میدادمو میگفتم الان دردش تموم میشه کیرم تا دسته توی کونش بود تن تن بهش میگفتم شل کن شل کن یواش یواش از دردش کم شد منم که شنیده بودم که موقع کردن پسر براش جق بزنی حال میکنه کیرشو گرفتم تو دستم هی جق میزدم هی تلمبه میزدم من که داشتم حال میکردم اما علیرضا تواوج لذت بود نفس نفس میزد دستشو اورد پشت کون من روی لپ کونم هی میمالیدو فشار میدا د که کیره من بیشتر توی کونش بره یه چند باری کیرمو دراوردم دوباره کردم تو علیرضا از اوج لذت هیچی نمیگفت تا اینکه ابش اومد ابشو که تودست من بود مالوندم به سر کیرم علرضا که بعد از دو بار اومدنه ابش خیلی شل شده بود درازکشید روی زمین گفت بسه دیگه من فتم من هنوز ابم نیومده هو پاهاشو دادم بالا انداختم روی شونم کردم توی کونش پشت سر هم هی تلمبه میزدم کنترل خودمو از دست دادمو ابمو ریختم تو کون اون بدنم کاملا شل شد بعد از چند دقیقه هم به خودم اومدمو خودمو شستمو لباسامو پوشیدم موقع رفتن علیرضا گفت از این به بعد اگه خونمون خالی شد میای حال کنیم من گفتم اره امیدوارم خوشتون اومده باشه.
0 views
Date: November 25, 2018