از روزی که میترا رو عقد کردم تو کف کون قلنبه و سفیدش بودم ولی دو تا مشکل داشتم.اول اینکه میترا اصلا تو باغ کون دادن نبود وراه نمیداد. دوم کلفتی کیر و سفت بودن کمرم. شیش ماهی ورد خوندم و مخ زدم تا کم کم راه انداختمش.اونم تازه فقط کلاهش. میگفت کیرت واسه کون کردن خیلی کلفته.تازه اونم با کلی مخ زنی و قول کادو واین حرفها.بعدشم کلی غرغر و اینکه همیشه تو کونمو به زور میکنی و من راضی نیستم. هی بهش میگفتم اینو نگو میتراجون . درسته که تو به من لطف میکنی ولی منم همیشه راضیت میکنم و کونت میذارم. باز حرف خودشو میزدو میگفت نه زوری میکنی. یه دوسالی با منت و خایه مالی ماهی یه کون نصفه نیمه که بیشتر با فرار میترا از زیر کیر من همراه بود میکردم و همیشه حسرت گاییدن یه کون توپ به دل منو کیرم بود. تا یه بار هر چی مخ زدم و قول دادم دیدم راه نمیده و خودشو لوس میکنه و هی کلفتیشو بهونه میکنه. میگفت چون کیرت گنده اس منو از کون میکنی دلم درد میگیره.تو دلم گفتم باید مادری ازت بگام که حسابی ادب بشی.انقد نرمی کردمو کوسخوری کردم تا گفت فقط کلاش اونم از پهلو. . . ها . . . . گفتم باشه . کونشو کیرمو حسابی چرب کردم و از پهلو کلاشو انداختم تو. هی ناز کردو آهو ناله سرداد.چوچولشو مالیدم تا یه ذره حالش خوب شد. در آوردم حسابی دوباره هردورو چرب کردم. کردم تو کمی بیشتر رفتم تو و گفتم یه ذره دمر بیفت من دوسه تا تلنبه کوتاه بزنم و در بیارم. گفت بشرط اینکه بیشتر تو نری و بعدشم آب منو بیاری. گفتم ای بروی چشم خانوم قشنگم. به آرومی همین طور که کله کیرم تو کونش بود دمرو شد و منم روش بودم. پاهاشو باز کردم و پای خودمو دور ساق و مچش قلاب کردم و همزمان تا خایه هام فرو کردم . جیغی کشید که گوشمو کر کرد ولی بیرون نکشیدم و سریع شروع به تلنبه زدن کردم . هرچی دستو پا زد دید فایده نداره و از زیر سنگینی هیکل من نمیتونه در بیاد . دیگه ساکت شد و آروم اشک میریخت. منم بی رحمانه تلنبه میزدم. شاید بیشتر از 10 دقیقه کون ناز و تنگشو گاییدم که از تند شدن نفسهام فهمید ارضام نزدیکه به التماس افتاد که لااقل آبتو توش نریز.آخه خیلی بدش میاد. انقد تند میزدم که تا از کونش کشیدم بیرون و دستی به کیرم مالیدم آبم فواره زد روی پتو وملافه. میترا هم بادی از کونش در رفت که با صورت خیس خندش گرفت. منم در خال خنده گفتم کون زوری این جوریه میترا خانوم فهمیدی ؟از این به بعد همیشه این جوری کون میکنم که حرف بیخودی نزنی. با وحشت گفت نه تورو خدا خودم هر جوری بخوای میذارم. فقط زوری نه . باشه؟این شد که من حالا مدتهاست ماهی دوسه تا کون سیر میزنم و روشن میشم. امیدوارم از نوشته من خوشتون اومده باشه. ممنون.نوشته محسن
0 views
Date: November 25, 2018