کون دادنم به پسر دایی

0 views
0%

داستان سکس با پسر دایی .من 21 سال دارم یه روز که خانوداه داییم می خواستن برن مسافرت داییم بهم زنگ زد و گفت که شب برم پیش پسرعموم . اسمش میثم هست 20 سال داره . منم که از خدام بود قبول کردم . قبل اینکه برم خونه داییم رفتم حموم و موهامو زدم و لپ تابمو برداشتم و رفتم اونجا . ساعت 2 بعدظهر بود که رسیدم اونجا . بعدظهر با پسرعمو نشستیم و چندتا عکس سکسی نگاه کردیم . تو حین نگاه کردن عکس من دستمو می کشیدم رو کونم تا پسر داییم بدونه که دوس دارم باهام سکس کارکنه و نمیومد جلو . بعد چند بار به بهانه های مختلف شلوارمو کشیدم پایین تا کونمو ببینه و حشری بشه ولی فایده ای نداشت حتی چندبار شلوارمو کشیدم پایین و بهش گفتم ببین چیزی رو کونم هست که دست کشید و گفت چیزی نیست وقتی دست می کشید خیلی دوس داشتم الان بپره بهم و نپرید . تا شب من همش دست رو کونم می کشیدم تا بیاد جلو ولی نیومد . تا اینه شب شد و خواستیم بخوابیم . من از پسر داییم خواستم رو زمین بخوابیم که اونم قبول کرد . وقتی برق ها خاموش شد من شلوارمو تا زانو کشیدم پایین و پشت کردم به اون و یواش یواش بهش نزدیک شدم و بهش چسبیدم ولی کاری نکرد بعد شروع کردم باهاش حرف های سکسی زدم که شاید حشری بشه و یبیاد بزاره کونم ولی فایده ای نداشت یکم نگذشته بود که میثم گفت شلوارتو کشیدی پایین گفتم آره گرمه گفت چه برقی می زنه گفتم آره با کرم موبر موها رو زدم گفت این کون دخترا شده گفتم قابلی نداره و خودمو چسبیدم بهش اونم چسبید بهم بعد گفت گرممه گفتم لباساتو در بیار تا خنک بشی اونم درآورد گفت شرتمو هم در بیارم گفتم آره . بعد چسبید بهم و با دستش می کشید رو کونم که چه حالی میداد کیرشو هم می مالید و انگشت کرد رو کونم بعد چند دقیقه نشست رو دو زانو و گفت بیا برام بخور . راستش من کون زیاد داده بودم ولی تاحالا نخورده بودم که بهش گفتم نه بکن گفت اگه نخوری نمی کنم منم که خیلی دوست داشتم بکنه گفتم باشه ولی برو با آب و صابون تمیزش کن که اون هم رفت و سریع برگشت منم شروع کردم به ساک زدن که دیدم زیاد بد نیست و خوشم هم اومد داشتم ساک میزدم که میثم دست گذاشت روسرم و گیر کلفتشو تا حلقم فرو کرد داشتم خفه می شدم . دوباره شروع کردم به خوردن که دیدم چند قطره آب کیرش ریخت تو حلقم مزش خوب نبود بد هم نبود بعد گفت برگرد منم برگشتم و چهار دست و پا وایسادم کیر کلفت و درازشو گداشت رو کونم و فشار داد ولی از بس بزرگ بود تو نرفت که کیرشو آورد و گفت بخورم و خوب خیسش کنم منم کردم بعد دوباره گذاشت رو سوراخ کونم و اینار بیشتر فشار داد و کیر کلفتشو تا آخر کرد تو کونم داشتم از درد میمردم که شروع کرد به تلمبه زدن چندتا تلمبه که زد درد هم کمتر شد و حال میداد تند تند تلمبه میزد که کیرشو درآورد و گفت که یکم بخورمش و خیسش کنم منم که از خوردن خوشم اومده بود خوردم و دوباره کرد تو کونم و تلمه زد ولی اینبار خیلی تند تر زد درد داشت و خیلی حال میداد . بعد حدود 8 دقیقه گفت بلند شو . بلند شدم که دراز کشید و گفت یکم بخور و بعد بشین روش منم خوردم بعد نشستم . نشستن درد داشت ولی کیف داره بعد چند دقیقه از شانس بدم دیدم آبم اومد و ریخت رو پسرعموم . دیگه حال نمیداد که به میثم گفتم دیگه بسه که اون قبول نکرد و گفت دراز بکش رو زمین . دارز کشید و یه بالش گذاشت زیر شکمم تا کونم یکم بلند بشته تا راحت بره تو . دوباره کیرشو فرستاد تو و شروع کرد به تلمبه زدم که بعد چند دقیقه آبش آومد و ریخ رو کونم . رفت کیر درازشو با دستمال پاک کرد و اومد گرفت خوابید و منم خوابیدم که بعد 1 ساعت اومد و از خواب بیدارم کرد . گفتم چیه گفت برام ساک بزن گفتم بزار برا فردا گفت نه الان . خلاصه براش ساک زدم و رفت خوابید روم و کیرشو فرستاد تو کونم که بعد 20 دقیقه آبش اومد و آبشو ریخ تو کونم . فردای اون روز هم دو بار منو کرد که یک بار کامل آبشو ریخت تو دهنم . از اون شب بود که پسر داییم دیگه ولم نمیکنه و هر دو روز یبار میاد منو میبره و میکه . چند بار هم با دوستاش منو کردم .حالا پشیمونم که چرا اون شب اون کارو کردم که حالا پسرعموم و دوستاش ولم نمیکنن .نوشته امیر حسین

Date: November 25, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *