سلاماسمم امین هستو 16 سالمه این ماجرا مربوط میشه ب دو ماه قبل ینی دی ماه نودو شیش.از خودم بگم خب خانوادگی کم موییم ولی من همون دو نخ مویی ک دارم هم میزنم و اینکه خب همیشه تو مدرسه با کونم شوخی میشد و میگفتن بزرگه.من خودمم میل داشتم ب جنس مقابل و با خودم زیاد ور میرفتم و یکی دو بار هم ب دوستای کیر کوچیکم داده بودم.خلاصه ی رفیق دارم اسمش محمد هست و تو مدرسه قرار گذاشتیم ک بریم استخر.عصر شدو اومد و باباشم باهاش بود خلاصه رفتبم داخل همون اول ممد ی سری از رفقای باشگاهشو دید و رفت با اونا سرگرم شدو باباعه قفلی زد رو ما…اومد گفت میدونی وزن تو اب کم میشه گفتم بله گفت ببین مثلا من بلندت میکنم. و بلندم کردو سینمو کرد و ی لیس کوچولو زد بهش.من گفتم لابد از عمد نبوده هیچی نگفتم.ک ی چند مین بعدش دطتش ب بهونه شنا رفت لا کونم.بازم هیچی نگفتم خب خوشم اومده لود.اخرای استخر وقتی داشتم لباس عوض میکردم ب بهونه اینکه ببینه حوله دارم یا ن تو رختکنو نگاه کرد و من لخت لخت…خلاصه فهمیدم ک اقا بکنه…چند روز گذشت و من یکی دوبار ب یاد کاراش و ب فکر رفتن زیرش جق زدم ک بالاخره…دیدم گوشیم داره زنگ میخورهجواب دادم وای بابای محمد بود گفتم بله گفت امین جان خانومم و محمد خونه نیستن منم از کامپیوتر و اینا سردر نمیارم بیا ببین این چش شده.میدونستم داره کص میگه و میخاد بگاد کونمو ب خاطر همین رفتم خودمو حسابی اماده کردمرفتم خونشونو اولش برام ی شربت اورد خوردم گفت بیا ببین چشه کامپیوترخلاصه منم ک نمیتونستم بگم ت ک میخای بکنی بیا بکن الانرفتم داخل اتاق و تا دکمه کامپیوترو زدم برگشتم دیدم بببله اقاعه لخت وایساذه عقبمگفتم ینی چی اینکارا گفت کص نگو دیگه تو استخر فهمیدم کونیی و خب دلت کیر میخادهیچی نگفتم گفت لخت شومنم فقط اطاعت کردم باورم نمیشد بابای بهترین دوستم میخاد کونم بذارهکیرش حدودا 15 سانت بود با کلفتی عادی.کیرشو کردم تو دهن و ساک میزدم تو اسمونا بودو بدن سفید و کمی تپلمو نوازش میکرد نوک سینه هامو ک میگرفت حشری میشدم و تا ته میکردم تو حلقم.گفت بخوابِ اطاعت شد خوابید پشتمو همشو با هم کرد تو.تا ته…با اینکه تنگ نبودم ولی یهویی هم نمیتونستم جا بدم تو خودم داشتم میمردم و ناله میکردم از درد ولی اون بیشتر خوشش میومدو فقط تلمبه میزدحدود ده دقیقه کونمو گایید و اخرش تا ته کرد تو و ابشو ریخت.گفت برات پر پروتیین کردمشبعد از اون هم چند بار گایید منو ک اگه خاستین تعریف میکنمنوشته امین00
0 views
Date: May 30, 2022