کون دادن من و خواهرم به احسان

0 views
0%

سلام من آرش هستم و بیست و هفت سالمه این خاطره همجنس بازی هست هر کس دوست نداره نخونهقضیه بر میگرده به 2 سال پیش که تازه اومده بودیم کرج. سه چهار ماه گذشت و کون نداده بودم، داشتم دیوونه میشدم. تو شیراز هر روز میدادم بعضی روزا به شش هفت نفر میدادم. ولی نمیخواستم تو محله جدید مثل محله قبلیمون تابلو بشم. سنم هم بالا رفته بود و نمیخواستم همه بفهمن من بچه کونی هستم، تو شیراز همه پسرای محله میکردنم اینقدر تابلو شده بودم که یکی از زنای محل به مادرم گفته بود، خواهرم هم فهمیده بود. بگذریم که روزگارمو سیاه کردن ولی بازم کون میدادم. برگردیم به کرج. حشرم زده بود بالا نمیدونستم چیکار کنم تو یاهو تو رومای گی میرفتم ولی میترسیدم قرار بزارم مامور باشه. به پسرا وب کون میدادم آبشونو میووردم ولی بازم حشرم بالا بود کیر میخواستم. زده بود به مخم. یه روز زدم بیرون که بیام تهران اول خواستم با مترو برم بعد یاد پسری افتادم که تو خط کرج تهران کار میکرد خیلی خوشتیپ بود چند بار باهاش رفته بودم تا تهران و برگشته بودم. گفتم بزار برم شاید باشش. رفتم دیدم هستش دلو زدم به دریا رفتم سمتش گفتم بریم دربست. ماشینش خالی بود گفت سوار شو. ضربانم رفته بود بالا نمیدونستم چجوری بهش بگم ولی گفتم هرجور شده باید امروز یه حالی بکنم. چند دقیقه که گذشت کرایه رو بهش دادم که اگه چیزی گفتم فکر نکنه نمیخوام بهش کرایه بدم. بعد از ده دقیقه اینقد ضربانم رفته بود بالا که اگه سرو صدای ماشین نبود فکر کنم اونم صداشو میشنید. بهش گفتم اسمت چیه گفت احسان. گفتم احسان میخوای آبتو بیارم؟ گفت چی؟ گفتم واست جق بزنم؟ برگشت مات نگام کرد گفت برام جق بزنی؟ گفتم آره بزنم؟ باز شکه نگام کرد بعد چند ثانیه گفت تو ماشین؟ من دیگه چیزی نگفتم دستمو گذاشتم رو شلوارش رو کیرش. شروع کردم به مالیدن اول اصلا حسش نمیکردم بعد کم کم حسش کردم زیر دستم داشت بزرگ میشد. گفت دیگه چیکارا میکنی؟ گفتم هر کاری بخوای گفت میدی؟ گفتم آره زیپشو کشید پایین کیرشو اورد بیرون وای بعد چهار ماه کیر میدیدم انگار دنیا رو بهم داده بودن گرفتمش تو دستم گرماش همه بدنمو گرفت. کیرش سفید بود بزرگیش خوب بود ولی ازون کلفت تر هم خورده بودم. شق شده بود دستمو خیس کردمو شروع کردم به جق زدن ولی خیلی آروم. نمیخواستم زود آبشو بیارم. گفتم برم پایین ساک بزنم؟ گفت نمیشه پدر خطرناکه. منتظر بودم یه جا ماشین دورمون نباشه لااقل مزشو بچشم یه آن رفتم پایین تا ته کردمش تو دهنم یه آه کشید گفت تا ته نه کس کش الان آبم میاد. تخماشو بوسیدمو لیس زدم سر کیرشو بوسیدم تازه داشتم حال میکردم از پشت پیرهنمو گرفت کشید بالا گفت اینجوری نمیشه بریم یه جا حال کنیم؟ گفتم نمیخوای کار کنی؟ گفت کیر مهمتره، گفتم کجا گفت تهران منم از خدا خواسته گفتم باشه بعد زیپشو بست و گاز ماشینو گرفت. تو راه همش سئوال میپرسید چجوری بچه کونی شدی، تا حالا چند بار دادی؟ به کیا دادی؟ خونوادت میدونن؟ گفتم آره خواهر و مادرم میدونن. گفت خواهرتو یکی دوبار باهات دیدم قیافتن میشناسمش. شروع کرد گرفتن آمار آیناز (خواهرم). منم بعضی وقتا کیرشو از رو شلوار میمالیدم. گفت خواهرت دوست پسر داره گفتم آره گفت رابطشون در چه حده؟ گفتم یکی دوتا نیستن گفت پس اهل حاله؟ گفتم نمیدونم گفت ازش معلومه اهل حاله. گفتم هنوز منو نکردی تیز کردی واسه خواهرم؟ گفت غیرت هم داری؟ گفتم نه ولی فعلا راجع بهش حرف نزنیم. گفت باشه خواستم یه چیزی بگم وقت بگذره. خلاصه رفت سمت ولی عصر تو یکی از کوچه ها رفت داخل چند تا فرعی پیچید کنار یه آپارتمان پارک کرد. فکر میکردم خونه خودشونه تا اینکه زنگ آیفون رو زد. گفتم خونه کیه؟ گفت دوستمه مجردی زندگی میکنه تنهاست اول ناراحت شدم ولی تو دلم گفتم دوتا کیر بهتر از یه کیره. آیفون تصویری بود بدون اینکه چیزی بگه در رو باز کرد گفت تو راه بهش اس ام اس دادم میدونه. رفتیم بالا در رو باز کرد مرده تا منو دید به احسان گفت سره کارمون گذاشتی؟ احسان گفت نه چرا؟ مرده روشو کرد به من گفت ببخشید آقا این کس خل بهم اس ام اس داده که دارم میام یه کون بلند کردم. من سرمو انداختم پایین، احسان گفت گفتم کون نگفتم دختر که. مرده دوباره نگا من کرد مونده بود چی بگه گفت بفرمایید تو رفتیم داخل هی داشت با احسان پچ پچ میکرد من نشستم رو مبل احسان با یه لحن دستوری بهم گفت لخت شو بلند شدم پیرهن و شلوارمو شروع کردم به در اوردن اونا هم اومدن از حرف زدن احسان فهمیدم اسم اون یکی رضاست. احسان هم شروع کرد به لخت شدن. من لخت لخت شده بودم کیرم شق شده بود رضا نشسته بود رو مبل لخت نمیشد. داشت بدن و کون منو ورانداز میکرد هنوز تو شک بود. رضا لم داد رو مبل به کیرش اشاره کرد دهنم آب افتاده بود رفتم بین پاهاش رو زانو نشستم کیرشو کردم تو دهنم شروع کردم به ساک زدن. وای وقتی کیرشو کردم تو دهنم انگار تو فضا بودم. چهار ماه منتظر این روز بودم. دستمو میکشیدم رو بدنش سینه هاش روناش تخماشو مک میزدم کیرشو تا ته میکردم تو حلقم که باز موهامو کشید گفت یواش بخور بچه کونی واسه سوراختم بزار. تا اینو گفت یادم افتاد باید خودمو تمیز کنم بلند شدم گفتم باید برم دستشویی رضا به سمت در دستشویی اشاره کرد گفت اونجاست احسان گفت همون اول میرفتی الکی شقش کردی برو زود بیا رفتم خودمو تمیز کردم اومدم بیرون دیدم رضا هم داره لخت میشه باز رفتم سراغ کیر احسان. خوابیده بود. خیلی حال میده کیر خوابیده رو بکنی تو دهن. من خیلی دوست دارم. باز شروع کردم به ساک زدن کیرش. گوشه چشم رضا رو نگا میکردم منتظر بودم ببینم کیرش چقدره. شورتشو در آورد کیرش کلفت بود خوب بود شق هم شده بود. همینجور که کیر احسان رو میخوردم اومد نشست جفت احسان رو مبل انگار روش نمیشد باهام حرف بزنه کیرشو گرفتم تو دستم کیر احسان رو میخوردم کیر رضا رو هم با دست میمالیدم. یدفعه احسان گفت خوب خیسش کن میخوام باهاش مادرتو بگام. دوتاشون منتظر عکس العمل من بودن که عصبانی میشم یا نه. من همونجوری به ساک زدنم ادامه دادم احسان که چراغ سبز منو دیده بود باز گفت یواش بخور خواهرکسده. بعد رفتم سراغ کیر رضا سرشو بوسیدم مالیدمش به چشام و دور لبم بعد کردمش تو دهنم شروع کردم به ساک زدن. اصلا تو حال خودم نبودم احسان هم داشت کونمو میمالید. رضا داشت حال میکرد تخماشو میکردم تو دهنم مک میزدم داد میزد یواش. سر کیرشو محکم مک میزدم. داشت دیوونه میشد. احسان بلند شد رفت پشت سرم کمرمو کشید که حالت سگی بشم تو فضا بودم. داشتم کیر رضا رو میخوردم احسان هم میخواست از پشت کیرشو بکنه تو کونم.. لای کونمو باز کرد گفت ووو این که اوتوبانه مادرجنده، تخمامم میره توش. یه تف انداخت رو سوراخم کیرشو گذاشت رو سوراخ آروم فرو کرد تو. خیلی راحت رفت داخل. وای چه حالی داد وقتی کیرشو میکرد تو. گرمای کیرشو تو پایان بدنم حس میکردم. ناخداگاه کیر رضا رو تا ته کردم تو حلقم و همونجوری چند ثانیه نگه داشتم احسان شروع کرد به تلمبه زدن از همون اولش تند تند تلمبه میزد داشتم میمردم از لذت. صدای تلپ تلوپ خوردن بدنش به کونم بیشتر حشریم میکرد. حس کردم رضا داره آبش میاد دیگه ساک نزدم واسش فقط تخماشو میلیسیدم و مک میزدم. داشتم از کون دادن لذت میبردم احسان دوباره شروع کرد به فحش دادن. گفت خواهرتم همین قدر گشاده؟ داشتم تخمای رضا رو مک میزدم احسان موهامو کشید گفت با توام خواهر کسده میگم خواهرتم مثل تو کون میده؟ گفتم آره گفت مادرت چی؟ گفتم اونم آره انگار بیشتر تحریک شده بود تند تر تلمبه میزد گفت مادرتو میگام همتونو میکنم بچه کونی مادر جنده. گفت داره میاد کجات بریزم تخم حروم؟ خودم برگشتم کیرشو کردم تو دهنم سرخ و بزرگتر شده بود تند تند ساک زدم نفساش تند شده بود یه آه بلند کشید آبشو تو دهنم حس کردم همونجوری کیرشو تو دهنم عقب جلو کردم دهنم پر آب شد قورتش دادم اینقدر ساک زدم تا قطره آخر آبش تو دهنم خالی شد بعد سر کیشو مک زدم تا همه آبشو خورده باشم. احسان رفت ولو شد رو مبل رضا اومد کیرشو کرد تو دهنم یکم واسش ساک زدم و خیسش کردم رفت پشت سرم کیرشو تا ته کرد تو کونم کیرش کلفت تر از کیر احسان بود ولی من گشاد تر از اون بودم که اذیت بشم. گفت بخواب خوابیدم اونم خوابید روم رضا گفت احسان بالشت میخوام احسان گفت حال ندارم خودت بیار یکم تلمبه زد بعد گفت برگرد برگشتم پاهامو برد بالا کیرشو کرد تو کونم شروع کرد به کردن. خیلی حال میداد که وقتی منو میکرد داشتم میدیدمش و عقب جلو شدن بدنشو میدیدم. چند دقیقه تلمبه زد یه دفعه تو کونم گرم شد آبشو ریخته بود تو کونم. بعد کیرشو در آورد و گرفت جلو صورتم کردمش تو دهن آبکیرای اطرافشو خوردمو خوب کیرشو تمیز کردم و اونم ولو شد رو مبل منم یه دستمال برداشتم در کونمو تمیز کردم ولی هنوز کلی از آبش تو کونم بود. احسان بهش گفت کس کش میخواستم باز بکنمش چرا ریختی تو کونش؟ من گفتم الان میرم تمیز میکنم رفتم دستشویی تمیز کردم خدا خدا میکردم احسان پشیمون نشده باشه اومدم بیرون رفتم سراغش باز نشستم بین پاهاش کیرش خوابیده بود. اول کیر و تخماشو خوب لیس زدم کیرش شروع کرد به بزرگ شدن بعد کردمش تو دهنم شروع کردم به خوردن. نرم بود و خوشمزه. کیرش تو دهنم سفت و بزرگ میشد خوب ساک زدم تا کامل شق شد گفت بشین روش نشستم رو کیرش کیرش تا ته رفت تو کونم دستامو گذاشتم رو پایه های مبل و شروع کردم به بالا و پایین شدن پشتم بهش بود اونم کونمو گرفته بود تو دستاشو به بالا و پایین شدنم کمک میکرد. حالت سختی بود واسه من . بهش گفتم یه جور دیگه اینجوری سخته، همونجوری بلند شد دوباره حالت سگی شروع کرد به کردنم. کیر رضا دوباره شق شده بود. همونجوری که به احسان کون میدادم به رضا گفتم بیا قربون اون کیر خوشکلت بشم بیا بکنش تو حلقم. اونم پاشد اومد سرمو گرفت کیرشو کرد تو دهنم منم باز داشتم دونفره گاییده میشدم و لذت میبردم. بعد از چند دقیقه جاشونو عوض کردن و باز گاییدنم. بعد برعکسم کردن جوری که روم به سقف بود رضا پاهامو داد بالا کرد تو کونم و تلمبه میزد احسان هم اومد بالا سرم کیرشو میزد به لپام و میمالید به چشام بعد کرد تو دهنم هی تو حلقم تلمبه میزد داشتم خفه میشدم ولی خیلی حال میداد. یه دفعه احسان کیرشو در اورد یکم اومد عقبتر همه آبشو ریخت رو صورت و سینه هام، یکمشم رفت لای موهام. بعد یه دقیقه رضا هم دوباره آبشو تو کونم خالی کرد. تا حالا اینقدر از کون دادن لذت نبرده بودم. بیشترش یه خاطر این بود که چهار ماه کون نداده بودم و به آدمای جدید و غریبه کون دادم. همه بدنم شده بود عرق و آب کیر. باید میرفتم حمام. بلند شدم گفتم میرم دوش بگیرم رضا حموم رو با دستش نشون داد منم رفتم خودمو تمیز کردم از زیر آب اومدم کنار دراز کشیدم کف حمام شروع کردم به جق زدن احسان رو صدا کردم اومد گفت چیه گفتم فقط وایسا اینجا میخوام با بدنت آبمو بیارم. کیرش خواب خواب بود ولی همون هم حشریم میکرد. اومد وایساد بالا سرم بهش گفتم میشاشی روم؟ (قبلا اینکار رو کرده بودم ولی اونا به زور شاشیده بودن روم) گفت خیلی تخم حرومی کیرشو تنظیم کرد شروع کرد به شاشیدن رو سینه هام شاشش سفید بود آخه شاش زرد خیلی بد بو و بد مزه اس اصلا نمیشه خورد بوش هم تا خیلی میمونه رو بدن. گفتم صبر کن نشستم تکیه دادم به دیوار حمام دهنمو باز کردم و باز جق میزدم. خودش فهمید اومد جلو کیرشو گرفت روبرو دهنم شروع کرد به شاشیدن تو دهنم. دهنم گرم شد یکم از شاشش میخوردم یکمشم میریختم بیرون که میریخت رو سینه ها و شکمم. تا دیگه شاشش تموم شد گفتم تورو خدا کیرتو بذار تو دهنم فهمیده بود حالم خیلی خرابه کیرشو کرد تو دهنم محکم مکش میزدمو جق میزدم تا آبم اومد انگار تو آسمونا بودم خیلی لذت داشت. گفت کیرم شاشی شد بچه کونی (آخه قبلش شاشیده بود تو دهنم) ولی من تو عالم خودم بودم.بعدش دوباره دوش گرفتم. وقتی برگشتم احسان گیر داده بود که شماره خواهرمو بهش بدم منم بعد از کلی نه گفتن شماره آیناز رو بهش دادم. شماره خودش رو هم گرفتم. بعد از اون ماهی یکی دوبار به رضا و احسان کون میدادم حتی بعضی وقتا شب میموندم خونشون. من دوست داشتم بیشتر بهشون کون بدم ولی اونا بیشتر دور دخترا بودن به خاطر همین خیلی واسه من وقت نداشتن. با این وجود خودشون میگفتن هیچ خانم و دختری مثل من بهشون حال نداده. یه شب که خونه رضاینا بودیم احسان گفت ساکت میخوام زنگ بزنم به دوست دخترم. زنگ زد گذاشت رو آیفون دختره جواب داد دیدم صدای آینازه احسان بلندش کرده بود. احسان شروع کرد به لاس زدن پشت تلفن تلفنش که تموم شد به آیناز گفت پنجشنبه ظهر منتظرتم بعدشم قطع کرد. باورم نمیشد مخ آیناز رو زده بود بهش گفتم قرار هم گذاشتین؟ احسان و رضا نگا همدیگه کردن و زدن زیر خنده رضا گفت کس خل تا الان 2بار اوردش خونه گفتم واقعا؟ احسان گفت صد رحمت به تو، آیناز سوراخ کونش تف هم نمیخواد . گفتم کردیش؟؟؟ گفت آره خواهر کسده رضا گفت قراره بده منم بکنمش گفتم دروغ میگی نکردیش احسان گفت دروغم چیه خودت که دیدی بهش زنگ زدم. باور نکردم ولی جمعه بهم زنگ زد گفت بیا کارت دارم رفتم خونه رضاینا میدونستم پنجشنبه با آیناز قرار داشت. گفتم چه خبر؟ موبایلشو در اورد گفت بیا ببین از سکسش با آیناز فیلم گرفته بود ولی صورت هیچکدوم توش پیدا نبود ولی عمدا از لباسای آیناز هم یلم گرفته بود که بهم ثابت کنه واقعا آینازه. داشت آیناز رو از کون میکرد واقعا هم گشاد بود اصلا عین خیالش نبود گفت حالا چی میگی؟ اینقدر حشری شدم که با اینگه حس سکس نداشت سه بار مجبورش کردم کونم بزاره وقتی منو میکرد به این فکر میکردم که این کیر دیروز تو کون آیناز بوده. اینم خاطره من راجع به احسان که منو خواهرمو با هم میکرد.نوشته‌ آرش

Date: November 25, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *