سلام خدمت دوستان عزیزم. من در شهر کنگان در استان بوشهر سکونت دارم امروز یکی از داستانهای من که میشه اونو همجنس بازی نامید رو براتون مینویسم خیلی داستان کوتاهیه فکر نمیکنم خیلی بشه داستان همیشه باید کوتاه باشه خوب داستان من با یه پسری هست که اسمش سعید هست ماجرای ما از اینجا شروع شد یه روز که رفته بودم خونه سعید اونا هم چندتا دعوت کرده بودن آخه خونشون خالی بود ما یه پنج تایی میشدیم .سعید رفت یه فیلم سوپر از تو کمد کتاباش در اورد اومد گذاشت تو ویدئو سی دی و بزن وبکوب شروع شد یکی از دوستامون که کیر و ارضا و چطوری بچه بوجود میاد رو نمی دونست واقعا داشت از هوش میرفت نمیدونست که چه خبره اون از این چیزا هیچی نمیدونست اون توی خانوادشون جوری بار اومده بود که فرهنگ ضعیف خانوادش اجازه ی همچین کاری رو نمی داد که بدونه تو دنیا چه خبره . خلا صه یکی بچه ها که شده بود ساقی محل که خوب کون میداد تا که این رو شنید جا خورد چون اون دوست نافهم ما کیر سفید بزرگی رو داشت . خلاصه اون کونیه نتونست خودش رو بگیره سریع رفت کیرش رو گذاشت تو دهنش براش با مهارت خاصی ساک میزد اونم که تا حالا ارضا نشده بود یه طور عجیبی کیف میکرد فکرهم نمیکردم که اینقدر اب دوست ما زیاد باشه خوب دهنش پر اب کیر شد خیلی لذت بخش بود وقتی این صحنه تحریک برانگیز رو میدیدی . ما چهار تاییمون مال اون کون ده رو کردیم اون شب تموم شد.سعید که من و یه جور دیگه ای تصور میکرد و فکر میکرد من از همون بچه مذهبی هام که سرم تو نماز و دعاست اونم اونشب که فیلم سوپر اورد گذاشت می خواست منو امتحان کنه ببینه اهلش هستم یا نه بعد از چند روز تلفن زنگ خورد. عصر بود و خونه هم خالی. خونه هم حال میداد و مهیا بود واسه حال کردن و همجنس بازی . تو تلفن به من گفت می خوام بیام خونتون نماز نشون بدی . گفتم باشه قدمت روی چشم . صدای در زدنش اومد سریع رفتم درو باز کردم اره سعید بود با چندتا سی دی . ازش پرسیدم این سیدی ها چیه گفت که اینا سی دی اموزش نماز شب هست اومدم با حضور خودت بهم یاد بدی . سعید یه بچه ی ناز تپلی و سفیده که تا میبینیش اب از لب و لوچت جاری میشه . اومد تو خونه همینطور که میرفتیم دستی زد به سر کیرم و کیرم رو گرفت و زود ول کرد نمیدونم من رو می خواست تحرک کنه؟ دلیلش از این کارم نفهمیدم چی بود شاید این دوست ما اونقدر شهوتی شده بوده که نتونسته جلوی خودش رو بگیره . سی دی رو گذاشتم تو دستگاه اولی خوب سی دی اموزش نماز بود بدبخت راست گفته بود. بهش گفتم این چیه اوردی. گفت که مگه پای تلفن بهت نگفتم . گفتم چرا ولی من یه چیز دیگه فکر میکردم مرتب نگاه کردیم سی دی تموم شد تو تلویزیون نوشته بود لطفا سی دی دوم را بگذارید دست کرد تو جعبه سی دی ها یه سی دی در اورد گذاشت همین گذاشت . دو تا پسر همجنس باز رو نشون میداد که حدود شونزده هیفده سال بیشتر نداشتن به صورت زنا باهم حال می کردن سوراخ کون همدیگه رو لیس میزدم تخمای همدیگرو می خوردن خلاصه کلی کار دیگه . ما هردوتا مون به نهایت شهوت رسیده بودیم . بهش گفتم این سی دی دومش نه؟ . گفت اره. خب بقول اون یارو که میگفت چون اخرین دکمه پیرهن باز شد یا علی گفتیم و عشق آغاز شد. به شکم خوابوندمش و همون کارهایی رو که تو همون فیلم میکردن ما با هاش کردم . نمیدونین که سعید چه کون قلبه ای داشت صاف ، بدون مو ،خوش تراش، تنگ ، همه ی ویژگی های یه کون لذت بخش رو داشت . نمی دونین از لب گرفتن باهاش چه کیفی میکردم وای وای وای وای . مثل یه دختر چاره ساله تازه هم بلوغک زده بود و سینه هاش شده بود مثل سینه ی دختر چارده ساله اون سینه رو جوری میخوردم مثل اینکه لوله ابه و دارم ازش اب می خورم . خوب به کمر خوابوندمش . دیگه کیرم داشت می ترکید . کیرم رو گذاشتم تو دهنش تا خوب چرب و لیس کنه من چون کیر بزرگی داشتم دیگه دهنش طاقت کیرم رو نداشت دهنش رو داشت پاره میکرد حتی نفس به سختی می کشید . در همین لحظه مادرم اومد تو خونه ما از خجالت داشتیم اب میشدیم مادرم از دیدن این صحنه سخت متعجب شده بود بهمون گفت که این کارت رو تموم کن حامد ولی دیگه انجام نده . با شنیدن این حرف ما هر دو یه نور امید تو دلمون بوجود اومد کیرم طوری در سکوت بسر میبرد که دیگه نمیتونست حرف بزنه اما یه لحظه جونی گرفت بلند شد مادرم رفت وما دو باره دست به کار شدیم . کیرم رو گذاشتم تو دهنش و خیس خیسش کرد به شکم خابوندمش و گفتم که می خوام کونت رو پاره کنم اجازه میدی ؟ اون از دیدن کیر من ترسیده بود گفت که نه من فقط لا پام رو می فشارم بزن همون جا . من که ناراحت شده بودم گفتم باشه . این لا پا خیلی حال نداد و قهر کردم ونشستم اومد گفت تو خودت به کیرت نگاه کن اگه بره تو کون من چی میشه . محلش نذاشتم . بعد اومد گفت که بیا مشکلی نداره فقط تا سرش بیشتر نکن تو من هم جون دو باره ای گرفتم و رفتم کیرم رو با ژل لیس کننده خیس کردم کذاشتم دم سوراخ کونش کمی فشار دادم نرفت چون که خودش رو خیلی سفت گرفته بود بعد بهش گفتم خودت رو شل کن تا بره تو همین کارش باعث شد که سر کیر من در کوره ی داغ سعید فرو بره یه کمکی جلو عقب کردم صدا داد وجیغ کشید بعد آروم آروم در دقیقه شش تا هفت تا تلمبه بیشتر نمی زدم . تا اینکه هی سریعترش کردم دیگه روون شده بود و جا کرده بود ولی نه به خوبی هنوز کونش پاره نشده بود از فرط درد داشت صدا میداد فریادش تا فلک میرفت داشت دیگه التماس میکرد تمومش کن ولی این اسپری لعنتی نمی ذاشت تخمام درد گرفته بود دیگه داشت ابم می اومد گفتم که چرا کونش رو پاره نکنم اخه اون نمی ذاشت کیرم تا ته بکنم تو بهش گفتم داره ابم میاد کیرم محکم تا ته فشار دادم تو. یه جیغ بلندی گشید کیرم اوردم بیرون گذاشتم تودهنش اشکش در اومده بود نمیدونست گریه زاری کنه یا لذت ببره . آبم رو همش ریختم تو دهنش حکمش کردم که همش رو بخوره اخه من از خوردن آب کیر خیلی خوشم میاد مخصوصا اگه ماله خودم باشه. بدبخت همش رو خورد فکر میکنم تا یادشه دیگه کون نده.فردای اون روز مادرم بهم گفت چیه باهم دعوا میکردین زدین سر همدیگه رو شکستین گفتم واسه چی ؟ گفت که آخه رو ملحفه تخت خون زیادی ریخته بود . گفتم اره دعوامون شد، البته به شوخی یه چشمک زد و گفت خدا رو شکر که تو سالمی سرت نشکسته. بعد از اون روز خیلی بهم پا میداد دیگه سوراخ کونش شده بود مثل کس زنی که بیست ساله داره کس میده. دیگه گاییده شده بود . حتی دستمم توش میرفت. .اینم از داستان امروز امیدوارم خوشتون اومده باشه . منتظر داستان های دیگه باشین
0 views
Date: November 25, 2018