کون سفید تو دستشویی مدرسه

0 views
0%

سلام من imishoun هستم اسم اکانتم تو شهوانی20 سالمه. این داستان برای سال سوم راهنماییه منه ک تو مدرسه اتفاق افتاد.تقریبا اخرای سال تحصیل سر کلاس زبان بودیم و ازونجایی ک کتاب تقریبا تموم شده بود کلاس ازاد بودکلاس ما 3 تا ردیف داشت ک من تو ردیف 3 نیمکت های اخر میشستم.ازونجا بچه هارو نگاه میکردم ک دیدم یکی از بچه ها به اسم محمد حسین( ک همه مدرسه به اسم خایه مال تموم مدرسه میشناختنش) رفته ردیف 1 نیمکت اخر کنار یکی نشسته و سرشو روی نیمکت گذاشته. رفتم پیششون ک متوجه من نشدن و دیدم اون پسری ک کنار محمد حسین نشسته داره انگشتش میکنه و محمد حسین هم کیرشو میماله.منو ک دیدن مرده رفت و من نشیتم کنار محمد حسین یه ذره کونشو مالیدم ک گفت دوس داری گفتم اره و دستشو از رو شلوار مالید و انگشت کرد ب کیرم تند تند میمالید و منم حسابی انگشتش میکردم(من جز محمد حسین، شیش نفر دیگه از بچه های اون مدرسه رو کرده بودم ک بعدا استقبال شد میگم داستانشو ک یه سری هاش تا پارسال هم ادامه داشت) بهش گفتم دوس داریش؟ گفت اره گفتم بخورش گفت اینجا نمیشه بعدا.ک معلم گفت همه برگردید سر جاتون و نشستیم. چشم بهش بود ک هی جون جون میکرد. زنگ خورد و پاشدم برم بیرون ک سریع اومد دستمو گرفت و زدیم بیرون زودتر از همه رسیدیم ب حیاط ک گفت چه کیری داری گفتم میخایش؟ گفت اره و دستمو گرفت برد دستشویی مدرسه. دستشویی یکی مونده ب اخری.شلوارمو باز کرد و کشید پایین و کیرم در اوورد مالید.منم شلوار اونو کشیدم پایین و برش گردوندم.شرتشو در اووردم یه کون سفید و بی مو ولی تقریبا لاغر و خوش فرم جلوم بود.سر کیرمو لای کونش کشیدم ک یه اه اروم کشید تف زد کف دستش و کیرمو خیس و لیز کردمنم تف زدم لای کونش و کیرمو اروم فرستادم توشخیلی گرم و نرم بوداروم تا ته کردم و گفت اخ اخ اخ درش بیار درش بیار نمیتونم میخورم برات فقط درش بیار درد دارهبهش گفتم تحمل کن جا باز میکنه. چند ثانیه وایسادم و شروع کردم ب تلمبه زدن.محکم و تند تند تلمبه میزدم و دستم رو سینه هاش بود و نوکشو میکشیدم خیلی ناله میکردم بهش گفتم خفه شو ک شانس تخمی ما یهو دیدم یکی از بچه ها از بالای در داره نگاهمون میکنه و گفت بکنش میرم ب همه بگماینو گفت و رفت. محمد حسین بدنش شل شد از ترس و من راحت تر تلمبه زدم.محکم میکوبیدم توش لپ های کونش میلرزید ک ابم اومد و تا قطره اخرشو خالی کردم توشوقتی کشیدم بیرون چند قطر ریخت رو سنگ توالتکیرمو با کونش تمیز کردم و سریع زدم بیرون.تو دست شویی بغلی خودمو شستم و رفتم تو حیاط ک دیدم بعله همه فهمیدم محمد حسین خایه مال مدرسه رو کردم.ازون به بعد این خایه مالی میکرد میگفتن میگیم فلانی بیاد ببرت دستشویی ها؟ ساکت میشد و لال.انقدر بهش فشار اومد ک رفت به ناظم گفت فلانی چند هفته پیش منو تو دستشویی کرده. ناظم صدام کرد گفت اینجوریه منم زدم زیرش. یه چک بهم زد خوردم زمین گفتم اره اینجوریه.قرار شد اخراجم کنن چون مدرک نداشتن و فقط حرف بود نتونستن ثابت کنن و منتفی شد.پایان.داستان قبلیم درباره کردن یکی از بچه های مدرسمون بودبگذریم.خلاصهداستان برای زمان یورو 2016 هست دور گروهی مسابقات بود.خونه تنها شده بودم و اون روز مرخصی گرفته بودم سرکار نمیرفتم.طبق معمول همیشه کیرم راست بود. یه فکری اومد ب سرم شنیده بودم علی فلانی کون میده و تو محل همه درش مالیدن.شمارشو از قبل داشتم زنگ زدم جواب داد و الکی گفتم لپ تابم خراب شده و اینا یر در میاری ک گفت نه و کشش ندادم قطع کردمگفتم بذار اس ام اس بدم بهشبهش گفتم علی راستش من خونه تنهام حوصلم سر رفته بیا پیشم یه دوساعتی حرف بزنیم.ک گفت باشه ادرس رو بده.زنگ زدم بهش گفت فلان جا ام کجا بیام.ادرس دادم و اومد.نشست رو مبل براش شیرینی اووردم و شربت.شربت خورد و درباره یورو 2016 یه ذره حرف زدیم ک چسبیدم بهشدستمو گذاشتم روی رونش و میمالیدم.ساکت شد گفتم پاشو بشیم رو پام.نشست رو کیرم از رو شلوار یه ذاره مالیدمش. شلوارشو در اووردم و خودمم در اووردم و لخت شدیم نشست رو پام کیرم رفت لای کونش.کیرشو یه ذره مالیدمبهش گفتم کیرمو بکن تو کونت گفت نمیره کیر هیشکی توم نرفته تنگه.خابوندمش رو زمین گفتم داگی بشین. نشست. کرم زدم ب سوراخش انگشت غاکمو کردم تو کونش راست میگفت تنگه. دیدم بیکاره بهش گفتم ساک بزن.سرشو خم کرد و کیرمو خورد منم انگشتش میکردم دوتا انگشتش کردم ناله اش رفت هوا. حسابی تو کونشو قلقلک دادمو ب کیرم کرم زدم سرشو گذاشتم رو سوراخش تا کردم توش داد زد و متکا رو گاز گرفت و اش اومد تو چششدلم سوخت خابیدم روش سر کیرمو محکم لا کونش میکشیدم.گاهی سرشو میکردم تو ک داد میزدهمینجوری ادامه دادم تا خاست ابم بیاد ک کیرمو یهو کردم توش و خالی شدم تا ته. دیگه هرچی داد زد برام مهم نبودرفت دستشویی خودشو شست و اومد گفت بزرگترین کیری بود ک دیده بودم.گفتم حال داد گفت خیلی و شیرینی خورد و رفت.یه محل ابشونو روش خالی کردن و توبه کردنوشته imishoun

Date: June 17, 2019

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *