سلام به پایان شهوانیها من فرشیدم و از اعضای سایت دفعه اولمه داستان مینویسم چون زیاد دوست ندارم داستانای سکسیمو کسی بدونه اما این استثناست خوب بریم سر داستان من 20 سالمه و این داستان مربوط به پارسالهمن دوستی چادوری داشتم به نام مریم که نزدیک به 1 ماه بود که دوست بودیم اما من اصلا تو این 1 ماه بیشتر از یه لب ساده پیش نرفته بودم چون بیشتر از این ازش انتظار نداشتم اما یکروز مثله اینکه سروش (یکی از دوستام)منو بامریم دیده چون بعد چند وقت بهم زنگ زدو گفت تو مریمو از کجا میشناسی منم تعجب کردم که سروش مریمو از کجا میشناسه پرسیدم چطور گفت مریم قبلا دوستمن بوده منم که از این حرفه سروش شاخ در آوردم قراری باهم گذاشتیمو همه چیرو برام توضیح داد اون گفت که با مریم سکس داشته من از شنیدن این حرفقاطی کردم سریع ز زدم به مریم گفتم بیاد خونه ما (خونه ما معمولا در طولهروز جز خودم کسی نیست)وقتی امد قبله اینکه بزارم حرف بزنه گرفتمش بهش گفتم تو مگه نگفتی من تا به حال سکس نداشتم ترسیدو به منو من افتاد یهو زد زیرهگریه منم سریع بغلش کردم و بهش گفتم عزیزم اشکال نداره فقط دیگه بهم دروغ نگو و برای اینکه از دلش در بیارم ازش لب گرفتم ولی ایندفعه ادامه دادم رفتم سراغ سینه هاشو2 تا سینه سفیدو خوشگل دیدم اونارو که خوردم رفتم سراغکسو کونش بعد یکم خوردن کسشو بعد ارضاش گفتم نوبته تویه اون بعد خوردنه لبام همینطور امد پایین تا رسید به کیرم درش آوردو بعد یکم مالیدن گذاشتش تو دهنش من اون موقع یهو دروغهای مریم یادم رفتو رفتم فضا چون داشت آبم میومد نذاشتم ادامه بده رفتم سراغ کونش با اینکه قبلا داده بود خوب تنگ بوود چون سروش گفته بود با کسش کاری نداشته منم از ترسه پرده همینطور به دکردنه کونش ادامه دادم (چون مریم 17 سال بیشتر نداشت) مریمم آه آه میکرد من که دیدم آبم داره میاد بدون اینکه بپرسم تو کونش خالی کردم بعد بلندش کردمو بغلش کردم گفتم دوست دارم اون گفت من خیلی بیشترو قول داد دیگه دروغ نگه منو مریم بعد اون ماجرا کلی سکس داشتیم تا همین چند وقت پیشم باهم بودیم اما 2و3 ماهیه از هم دوریم اما تلفونی در ارطباتیماین بود داستان منو مریم امیدوارم خوشتون امده باشه در ضمن اینو با همه ودوستانم از سارا گرفته تا ساینا لطفا فحش ندین از نظر واقعی بودن داستانخیالتون جمع باشه با تشکرنوشته فرشید
0 views
Date: November 25, 2018