سلام من امیرم، 17 سالمه، مادرم یک دوست داره به اسم فرشته؛ مطلقهاس که خیلی کونش تپل مپل و خودش خوش هیکل، همیشه وقتی میومد خونمون به یه بهانهای بهش نزدیک میشدم تا بتونم کونشو لمس کنم وقتی تو آشپزخونه ظرفها رو میشست و به مادرم کمک میکرد به بهانه آب خوردن از کنارش رد میشدم و یه دستی به کونش میزدم، فکر نمیکردم اینکاره باشه واسه همین ناامید شده بودم که بکنمش ولی از طرفی یه حسی بهم میگفت دارم اشتباه میکنم، حس میکردم میفهمید وقتی که از کنارش رد میشدم از قصده ولی به رو خودش نمیآورد، خلاصه روزها گذشت وسطای تابستون گذشته شده بود و پدر و مادرم رفته بودن مسافرت و من به بهانه سردرد و از این کسوشرا نرفتم، یه روز که تو خونه پای کامپیوتر در حال چت بودم دیدم یهو یکی زنگ زد فکر کردم کوروش دوستم باشه، و نخواستم بر دارم ولی دیدم سیریشه و ده دفعه زنگ زد رفتم گفتم کدوم خریه؟ یهو صدای فرشته رو شنیدم که میگه دست شما درد نکنه آقا امیر ما خر شدیم؟ گفتم اختیار دارید پدر و مادرم نیستن گفت میدونه و پدر و مادرم بهش گفتن که بیاد بهم سر بزنه. تو کونم عروسی گرفتم، گفتم بالاخره یه فرصت گیرم اومد اومد بالا رو مبل نشست من هول شده بودم و منم نشستم. گفت ازم پذیرایی نمیکنی؟ گفتم بـ بله رفتم دو لیوان شربت درست کردم و آوردم؛ شربت رو ازم گرفت داشتم نقشه میکشیدم یه جوری حشریش کنم و همونجا تا دسته بکنمش (مخصوصاً اون کـــوووونش رو) گوشیمو گرفتم دستم و شروع کردم به دیدن بعضی از این فیلمهای کسوشر (مثلاً خندهدار) و خندیدم اون گفت چی داری میبینی رفتم کنارش نشستم و بهش دادم و همینطوری سعی میکردم با دستم پاهاش و کونش رو لمس کنم، حشرم زده بود بالا دیگه نتونستم تحمل کنم رفتم از لالهی گوشش لیسیدم که یهو منو عقب داد و گفت داری چه غلطی میکنی؟ منم یه لحظه برق گرفتمم خیال کردم میخواد بره و پته متم رو بریزه رو آب چیزی واسه گفتن نداشتم همونجا نشستم و بعد از چند لحظه سکوت بهم گفت دوست داری بکنی؟ کَفَم برید یه خرده جرئت پیدا کردم گفتم اگه باشه گفت هست ولی باید قول بدی بین خودمون بمونه اصلاً باورم نمیشد که اون داره این حرفها رو میگه بهش گفتم مگه مغز خر خوردم به کسی چیزی بگم اومد جلوم لباشو گذاشت رو لبام و یه دو سه دقیقه لب گرفت (من زیاد وارد نبودم واسه همینم بیخیال شد) تا حالا با کسی سکس نداشتم و باکره بودم و خیلی هیجان داشتم رفت پایین شلوارمو یه خرده به اندازهای که کیرم در بیاد کشید پایین حسابی شق بودم بعد اول یه خرده باهاش ور رفت بعد شروع کرد به بوسیدن سرش بعد یکی دو دقیقه دیدم یهو کل کیرم رو تا حلق کرد تو دهنش؛ بعد پنج دقیقه ساک زدن حسابی برام بهش گفتم بسه الآن آبم میاد و بهش گفتم هنوز به کونت نرسیدم عزیزم میخوام تا دسته بکنمش گفت ماله خودتو، بعد گفت دوست داری خودم لباسهامو در آرم یا تو لختم کنی؟ من از مدل سوپرهایی خوشم میومد که همینطوری با لباس یه کم از شلوارو میکشن پایین میکنن خوشم میومد بهش گفتم این مدلی رو دوس دارم گفت باشه رفتم پشتش و شلوارشو تا زانوش کشیدم پایین یکم از کونش لــیســیــدم بعد سر کیر خیسم (که ساک زده بودش) رو یکم کردم تو کونش دیدم بیچاره داره دردش میاد آروم همونطوری بردم چسبوندمش به دیوار و یه خرده مالوندمش بعد که خیلی حشری شدم دیگه فکر این نبودم دردش میاد یهو کل کیر کلفتم رو (چون جق حسابی میزدم کیرم بزرگ بود) تا دسته تو کونش فرو بردم یه جیق بلند زد همونجا واسه اینکه همسایهها متوجه نشن جلو دهنشو گرفتم و آروم شروع کردم به تلمبه زدن، وای چه کــــووونه تنگ و سکسیای بعد از چند دقیقه حسابی تلمبه زدن تو کونش کیرمو در آوردم بهش گفتم کلاً لباسات رو در آر یکم با کسش ور رفتم و سر کیرمو مالوندم به کس تپل مپلش و چند دقیقه هم کسشو حسابی تا دسته گائیدم ولی زیاد بهم حال نداد واسه همین بهش گفتم چهار دسته پا بشینه و شکمش رو روی مبل بزاره اونم همین کارو کرد و همونجا شروع کردم به تلمبه زدن بع از حدوداً ده دقیقه کردن کونش حس کردم داره آبم میاد همینطور که داشتم کیرمو در میآوردم یکمش تو کونش ریخت بقیهی آبمو سریع بردم سمت صورتش و کلاً رو صورتش خالی کردم و اونم شروع کرد با بازی کردن با کیر در حال خوابیدن من، بعد از چند دقیقه بیحال شدم و اونو با خودم کشیدمش و همونجا تو بغل همدیگه خوابمون برد، این اولین تجربهی سکسم بود و حسابی برام هیجانانگیز بعد از اون ماجرا هم چند بار دیگه تو خونهی خودش فرشته جونمو کردمش و هنوزم از کردن یه همچین بچه کونی خسته نمیشم و واسم تکراری نمیشه.نوشتهامیر
0 views
Date: November 25, 2018