باسلام
داستانی که میخام براتون تعریف کنم برمیگرده به دوران تحصیلی راهنمایی من
اون زمان گی یا بهتر بگم کودک آزاری و تجاوز جنسی به پسرا خیلی زیاد بود
مخصوصا واسه منی که به شدت سفید و کمی کُپلی بودم ، توی مدرسه و محل زندگیمون خیلیا بودن که دوست داشتن منو بکنن ، من اوایل حسی به فاعل یا مفعول بودن نداشتم ، صرفا بخاطر هیجانش و اینکه اکثر دوستام این کارو با هم انجام میدادن ،منم انجام میدادم
با چندتا از همبازی هام ترتیب همو میدادیم اول فقط در حد انگشت کردن بود بعد شد لاپایی و با یکی از دوستام همدیگرو سوراخی میکردیم ، خب دروغ نمیگم لذت داشت و هیجان اما هنوز حسی خاصی بهش نداشتم
تا اینکه یه پسری اومد توی محلمون به اسم بهنام ، دوسال از ما بزرگتر بود اما از نظر قد و هیکل خیلی بیشتر به نظر میومد
باهم فوتبال بازی میکردیم و خیلی دوست شده بودیم از حق نگذریم خیلی هم با معرفت بود
اما کم کم با خبر شدم که داره دوستامو میکنه ، داشت کل محلُ میکرد
من وقتی فهمیدم ، خیلی خوشم نیومد ازش
اما هر روز میدیدم که بهنام و دوستای دیگه م میرن خونه های همدیگه و من تنها میموندم
دیگه کاملا مشخص بود که بهنام اونارو میکنه
یه بار من و یکی از دوستام داشتیم با هم ور میرفتیم و لاپایی همدیگه رو میکردیم که گفت :
– تو به بهنام کون دادی ؟
+ نه
– راستشو بگو بین خودمون میمونه
+ نه والا چرا دروغ بگم ندادم بهش
– من خبر دارم اون چندتا از بچه محلارو کرده
+کیا رو ؟
(این سوال جواب در حالی داشت انجام میشد که من و دوستم داشتیم لاپایی ترتیب همو میدادیم و هِی جامونو عوض میکردیم)
– حامد، علی ،امیر ، اینارو کرده
+ نه بابا ؟ جدی میگی؟
– آره دروغم چیه ،
اینجا از بهنام بیشتر بدم اومد که هنوز شیش ماه نمیشه اومده ولی همه رو کرده
توی این فکرا بودم که دوستم گفت :
– بسه دیگه نوبت منه که بکنم
کیرمُ از لای پاش در اوردم و اون اومد پشتم که بُکنه ، یه کم که کَرد صداش شروع به لرزش کرد ، از پشت کاملا چسبید به من و حرفی زد که زندگیمو خیلی تحت الشعاع قرار داد
با صدای لرزون و سرشار از شهوت گفت:
– اونایی که تا الان بهش کون دادن همه شون از دَم میگن کیرِ بهنام خیلی حااال میده
این حرفُ که زد انگار بدنم داغ شد ، به شهوتم اضافه شد ، در یک لحظه حس کردم به طرز عجیبی دیگه از بهنام بدم نمیاد بلکه خوشم میاد ، به روی خودم نیوردم اما انگار ته وجودم علاقه پیدا کردم ببینم کیرش مگه چجوریه که همه ازش تعریف میکنن
خلاصه…. رابطه مو با بهنام بهتر و بیشتر کردم ، حتا چند باری باهم رد و بدل فیلم سوپر کردیم
خیلی توی نخ این نبودم که بهش کون بدم ، فقط دوست داشتم کیرشو ببینم چون هیکلش بزرگتر از ما بود و سنش بیشتر ، دوست داشتم کیر یه نفر که ازم بزرگتر هست رو ببینم
یه روز نزدیکای غروب که هوا کم کم داشت تاریک میشد بعد از فوتبال همه بچه کنار هم نشسته بودیم و داشتیم در مورد فیلم سوپرایی که دیده بودیم صحبت میکردیم ،
بهنام هم خیلی ریز و مثلا مخفیانه داشت یکی از دوستامو انگشت میکرد
هوا که داشت تاریک میشد بچه ها کم کم رفتن خونشون حتا اونی که بهنام داشت انگشتش میکرد ، بعد از رفتنش دیدم بهنام کیرش راست کرده
من خیلی خوشم اومد و یاد حرف دوستم که میگفت کیر بهنام خیلی حال میده افتادم
منم ادامه بحث در مورد کیر بزرگ پورن استار هارو ادامه دادم که بهنام گفت:
+کیر منم خیلی بزرگه میخای ببینیش
(من جا خوردم ، از طرفی هم خوشحال شدم اما به روی خودم نیوردم و گفتم:)
– نمیدونم
+میخای ببینیش یا نه؟
-اگه خودت دوست داری در بیار
+اگه درش بیارم چیکار میکنی واسم ؟
– چیکار باید بکنم
+ باید واسم جق بزنی
– نه عمرا
+ خاهش میکنم
– گفتم نه
(چون توی پارک بود مخالفت میکردم چون ممکن بود کسی ببینه وگرنه مشکلی نداشتم از طرفی هم به بهنام.بی اعتماد بودم )
+ خب بگیرش دستت
– حالا این شد یه چیزی درش بیار ببینمش
بهنام یکم باهاش ور رفت ، راست راست بود ، بلند شد جلوم و کیرشو در اورد
این بزرگترین کیری بود که میدیدم و عین حال خیلی کلفت ، پوست سفید ، یه رگ آبی تیره هم روش بود ، سر کیرش کوچیک بود اما هر چقدر به آخر کیرش میرسید کلفت تر و کلفت تر میشد
جون میداد واسه اینکه کونتو باز کنه
و خوراک ساک زدن بود
ساکرا میدونن چی میگم و حتما الان دهنشون اب افتاده ، کیر سفید و کلفت خوراکه ساکه
با نگاه اشاره کرد که بگیرم توی دستم ، منم قبول کردم
با تعجب بهش نگاه میکردم ، از کیرش خوشم اومده بود
ازم.خاست که یه کم جق بزنم واسش ، من اول دستمو برداشتم اما بعد از کلی خاهش قبول کردم واسش جق بزنم ، حس خوبی بود وقتی کیرش توی دستم بود ، اما چون توی پارک بودیم نتونست آبشو بیاره
فردا شب هم بعد فوتبال و اینکه بچه ها رفتن پرسید
+ در بیارم
– چیو؟
+ کیرم ُ
– نمیدونم
+ درش میارم مثل دیشب بازم واسم بزن خیلی حال میده
– چون خیلی با هم.رفیقیم این کارو میکنما
+ باشه
بازم در اورد و بازم مثل دیشب نشد که آبش بیاد
دیگه خیلی باهم جور شده بودیم ، از کل بچه های محل من و بهنام.صمیمی تر شده بودیم
یه روز اومد گفت یه فیلم سوپر جدید دستش رسیده به اسم دلار که خیلی خوبه و از این حرفا حسابی دهن مارو آب انداخت با سوپرش ، ازش خاستم که بده به من تا توی یه فرصت مناسب ببینمش اما گفت چون خودش هم کامل ندیده ، حتما باید باهم ببینیم
چند روزی گذشت تا خونه ما خالی شد ، بهنامُ خبر کردم اومد خونه فیلم سوپر گذاشتم حالا من بودم بهنام و کیرش کلفتش و خونه خالی با فیلم سوپر ، مطمعن بودم که امروز منو میکنه
وسطای فیلم.رسید دیدم کاری نمیکنه ، کیرم در اوردم و شروع کردم به جق زدن ، اون موقع ها با ژل جق میزدم ، همین طور که داشتم جق میزدم بهنام گفت یا کیرت بکن توو یا میام میکنمت ، منم پررو بازی گفتم نمیخام ، اگه میتونی بیا بکن ،
البته اینم بگم که بهنام خیلی ترسو یا محافظه کار بود ، میترسید اگه منو.بکنه من میرم به بابام میگم.، کسخل بود واسه خودش
بهنام حمله کرد سمتم اما من مقاومت کردم ، چون زورم بهش نمیرسید سریع منو به پهلو کرد و از پشت بهم چسبید ، منم الکی میگفتم نکن و ازاین حرفا ولی با اینکه از روی شلوار بود داشتم کیف میکردم چند دقیقه ای توی این حالت بودیم که من از دستش فرار کردم اخه هنوز به بهنام اعتماد نداشتم و با اینکه دوست داشتم طعم کیرشو توی وجود خودم بچشم اما از ترس آبرو جلو خودمو میگرفتم
بهنام اومد دنبالم و منو توی راهرو که تهش حیاط بود گرفت (خونه ما قدیمی بود) گفت برگرد ببینم ، معلوم بود خیلی شهوتیه ، اما وقتی من گفتم :ولم کن وگرنه به بابام میگم ، ترسید
ولم کرد ، و شروع کرد به خاهش کردن
اما من قبول نکردم
قرار شد واسش جق بزنم ، بازم اون کیر سفید و خوشگلشو در اورد
این بار توی خونه تنها با خیال راحت کیر بهنام.جونمو گرفتم دستم ، کلی باهاش بازی کردم ، یه ربع بیست دقیقه ای بازی کردم واسش جق زدم تآ ابش اومد
آبش خیلی زیاد بود ، و ریخت روی دستم از شدتش و زیادیش و گرمای زیادش کیف کردم
مدت ها گذشت دیگه منو بهنام از همه بچه ها جدا شده بودیم ، درسته که هنوز منو نکرده بود اما تقریبا چاقال بهنام شده بودم
واسش جق میزدم ، انگشتم میکرد ، روی پاهاش مینشستم.و …
یه شب که طبق معمول بعد از تاریک.شدن هوا داشتم واسش جق میزدم ازم.خواست تا بریم توی دستشویی شون توی حیاط یهش کون بدم ، اول قبول نکردم بعد از کلی خاهش گفت لاپایی میکنم
منم که شهوت داشت خفه م میکرد قبول کردم ، رفتیم توی دستشویی یه کم از روی شلوار مالید ، شلوارمو کشید پایین ، اما من هنوزم میترسیدم بعد اینکه سوراخی منو بکنه بره به همه بگه و آبروم بره بخاطر همین گفتم.شورتمو در نمیارم ، قبول کرد
کیرشو گذاشت لاپام حقیقتاً یه کم ترسیدم.، خیلی کلفت بود ، پشماشم نزده بود به همین خاطر خیلی خشن بود
خیلی حال نکردم ، اما از کلفتی و گرمای زیاد کیرش خیلی خوشم اومد
گذشت و گذشت ….
از این که بهش ندادم واقعا پشیمون بودم
و با خودم عهد کردم که این دفعه که رفتیم خونه خالی زیرش بخابم و دیگه اذیت نکنم
بعد از مدتها خونمون خالی شد ، سر ظهر تابستون بود ، رفتم دم خونه بهنام اینا و گفتم خونمون خالیه ، و یه فیلم سوپر بیاره
رفتیم خونمون ، بهنام یه آرامش عجیبی داشت انگار مطمعن بود که امروز دیگه منو میکنه
چند دقیقه ای از فیلم گذشت که گفت خاموشش کن ، منم بدون سوال به حرفش گوش کردم ، اومد بغلم کرد ، شهوت توی چشماش موج میزد ولی از ترس اینکه من به بابام.نگم کاری نمیکرددر حالی به نظر کشتی میگرفتیم یه لحظه اروم شد و گفت :
+ به پهلو بخاب
حالا دیگه منم اونو میخاستم ولی نمیخاستم به کون کٌن شماره یک محل به این اسونیا کون بدم ، دوست داشتم با بقیه یه فرقی داشته باشم.
حرفی نزدم به پهلو خابیدم
منو از پشت بغل کرد گرما کیرشو روی کونم حس میکردم ، حس خیلی خوبی بود یه کیر کلفت و داغ ، بهنام گفت:
+ میدونی چند وقته داری اذیت میکنی ؟
امروز دیگه میخام بکنمت ، خسته م کردی
– اگه میتونی بکن
با عصبانیت شلوارمو کشید پایین ، چون قبلا هم اینکارو توی دسشویی خونشون کرده بود و یه لاپایی ازم.گرفته بود ، اما اینباربه لاپایی راضی نبود و میخاست تمامِ کیرشو بکنه توی تمامِ وجودم ، میخاست سوراخی بکنه شوخی هم نداشت
اما جرات نکرد شورتمو بکشه پایین و منتظر اجازه من بود ، کیرشو در اورد و گذاشت روی کونم ،
و شروع کرد به التماس کردن
منم میدونستم که ترسو هست و تا من اجازه ندم نمیکنه ، منم شروع کردم سر به سر گذاشتنش
+ بزار بکنم دیگه
– نه
+ چیزی نمیشه بخدا
– دردم میگره کیرت خیلی بزرگه
+ اگه درد گرفت بگو ،سریع درش میارم
– تو عرضه کون کردن نداری اخه
بهنام عصبانی شد منو به روی شکم خابوند ، شرتمو کشید پایین ، دستمو به صورت صلیب بود و جفت دستامو بهنام گرفته بود و نشسته بود روی کونم
خوشحال شدم گفتم الان که تا خایه بکنه توی کونم
فکر کنم از رفتارش ترسید ، اخه خیلی زورش از من بیشتر بود ، بازم شروع کرد به التماس
منم.که فهمیده بودم تا نگم نمیکنه بازم شروع کردم به اذیت کردنش
– واقعا عُرضه نداری دیگه
اگه من جای تو بودم و یه کون زیر دستم بود میکردمش
اما تا کیرشو نزدیک کونم میکرد داد میزدم
دیگه خودم خسته شده بودم و.دوست داشتم زودتر بکنه توش
به همین خاطر با لحن جدی گفتم:
– اخه اگه منو بکنی میری به همه میگی ، ابروم میره
+ نه به خدا به هیشکی نمیگم
– من بهت اعنماد ندارم
+ من چیکار کنم که بهم اعتماد کنی
– باید بزاری منم بکنمت
با خودم گفتم الان میگه باشه حالا بزار اول من بکنمت منم قبول میکنم چند تا هم قسم بخوره که به کسی نمیگه، بعدش هم.منو میکنه دیگه ، منم که نمیخاستم.بکنمش
اما….
در کمال ناباوری دیدم بهنام.منو ول کرد ، به پهلو خابید و به من گفت بکن !
من تعجب کره بودم ، واقعا توقع اینو نداشتم ، بهناااام با اون هیکلش خابیده تا من بکنمش !
منم بخاطر اینکه حرفی به کسی نزنه ، کیزمو در اوردم و اندازه سی ثانیه بهنامُ کردم ، اما از اونجایی که دوست داشتم.بهش کون بدم و اونم دوست ترتیب منو بده ، بعد از سی ثانیه خودم برگشتم و گفتم بیا بکن …
و بهنام برگشت
هیچی نمیگفت ، من به پهلو خابیده بودم ، بهنام خیلی اروم بهم نزدیک شد و در گوشم گفت خیالت راحت بین خودمون میمونه
دیگه نمیتونستم.حرف بزنم ، تسلیم شهوت شده بودم
بهنام خیلی آروم شورتمو کشید پایین ، در حین اینکه.داشت شورتمو در میورد قلقلکم میشد و حتا از از اینکه شورتم داره میاد پایین لذت میبردم چون میدونستم.بعدش قراره چه لذت بزرگی ببرم
بهنام نفس هاش به شماره افتاد بود منم که چند ماه بود منتظر این لحظه بودم
تا چند دقیقه قبل داشتم اذیتش میکردم اما حالا تسلیمش شده بودم و همه چیزم در اختیارش بود خودم ، کونم و ابروم
دیگه بهش اعتماد کرده بودم ، یه لحظه پشیمون شدم اما دیگه نمیتونستم تکون بخورم بهنام انقدر حرفه ای و با حوصله کیرشو لای کونم بازی میداد که نمیتسنم خودمو از این لذت بی بهره کنم
اصلا عجله نداشت ، کیرشو تفی کرد گذاشت دَمِ سوراخ کونم ، واقعا با اینکه هنوز توش نکرده بود به اوج رسیده بودم با تمام وجود میخاستم زودتر بکنه توی کونم
خیلی اروم شروع کرد ، قبلا گفته بودم که سر کیرش کوچیک بود اما هرچی به انتها میرفت کلفت تر میشد
سرش که رفت توی کونم یه لحظه نفسم بند اومد ، بهنام ترسید که بگم نمیدم .
زود کشید بیرون ، ولی دید چیزی نگفتم باز کرد توو ، شاید بیست بار سرشو کرد توو و کشید بیرون دیگه داشتم ازشهوت عصبی میشدم
حسابی کونم جا باز کرده بود اما بازم.ترس اینو داشتم که اون کیر هیولا چجوری میخاد بره توی من
حالا دیگه کیر بهنام تا وسطاش توی کونم بود و من در اختیار بهنام .
منی که تا چند دقیقه پیش میگفتم نمیدم و اذیتش میکردم شروع کردم به التماس کردنش که توروخدا به کسی نگو منو کردی منم قول میدم هر وقت خاستی بهت کون بدم
بهنامم با صدای بریده بریده میگفت : دیوونه من کیو دارم که بهش بگم از اینکه اعتمادمو جلب کرد ، کون دادن بهش بیشتر بهم لذت میداد
خودمو کامل در اختیارش گذاشته بودم و اونم داشت از کونم لذت میبرد
که در کمال ناباوری دیدم بدنش چسبیده به بدنم !
این به این معنی بود که اون کیر کلفتشو تا اخر کرده بود توی کونم و من کوچک ترین دردی حس نکردم ، حالا میفهمیدم بچه های محل چرا میگفتن کیربهنام خیلی حال میده
تا اخر توی کونم بود و داشت تلمبه میزد ، از لذت سرشار بودم که گفت جاتو عوض کن
من حرفی نمیزدم ، منتظر بودم تا ببینم خودش چه حالتی میخاد منو بکنه
دست انداخت بغلم کرد ،بدون اینکه کیرشو در بیاره
خودش به پشت خوابید و منم روش بودم حالا دیگه به معنای واقعی کلمه تا اخر توم بود ، همینجوری که بهنام منو بالا پایین میکرد ، نگاه من به سقف بود و داشتم به این فکر میکردم که چرا زودتر بهش کون ندادم
پوزیشن جالب نبود به همین خاطر بهنام خواست که منو بچورنه که بازم به پهلو بکنه که من کیرش در اوردم
بهنام فکر کرد دیگه نمیخام بهش بدم با تعجب گفت : من هنوز ابم نیومده ! توروخدا بزار یه کم دیگه بکنم
من حرفی نزدم ، همینجوری که بهنام به پهلو خابیده بود کیرشو گرفتم و رفتم که براش ساک بزنم ، میخاستم این کیر افسانه ای رو که همه ازش تعریف میکنن و انقد کلفتِ و انقد خوب میکنه رو طعمشو بچشم ، بهنام تعجب کرد چون تا حالا کسی واسش کیرشو نخوره بود
با احتیاط سر کیرشو گذاشتم روی لبام ، واقعا شهوتی بودم ، شروع کردم خیلی اروم کیرشو کردم توی دهنم ، اه ش بلند شده بود ، جوری میخوردم که داشت دیوونه میشد ، با ساک زدنم میخاستم ازش تشکر کنم ، اصلا حرف نمیزد منم از کیرش سیر نمیشدم ، بعد 15 دقیقه وقتی دید خسته شدم ، گفت بیا بالا
باز به پهلو خابیدم و حالا کیرش که 15 دقیقه توی دهن خودم خیس خورده بود رو کرد توی کون خودم ، بازم اروم کرد ، وقتی دید حرفی نمیزنم تلمبه هاشو بیشتر کرد
وقتی داشت ابش میومد منو به روی شکم خابوند، تند تند تلمبه میزد ، دقیقا صدای اه اه کردنش بغل گوشم بود و بعضی اوقات صورت عرق کرده ش میخورد به گونه م
یهو کل کیرشو از کونم کشید بیرون ، و کل آبشو ریخت روی باسن و کمرم
خیلی زیاد بود خیییییلی
حس میکردم دوش ابکیر گرفتم
گرمای ابشو دوس داشتم
وقتی خاست از روم بلند بشه ، یه چَک زد به کونم و با حالت تحقیر امیز گفت : اینم از کونِ تو
و از روم بلند شد
برگشتم نگاش کردم ، خیلی خسته بود
یه لبخند روی لبش بود که حاصل از فتح و قدرت بود
انقد کونمو کرده بود که کیرش قرمز شده بود
میدونست که دیگه چاقال اون شدم و هر وقت و هر جا که بخاد میتونه سوراخمو جِر بده
البته منم بدم نمیومد ، چون بیشترین لذت عمرمو تجربه کردم
چند بار دیگه بهنام منو کرد و زیرش لذت دنیارو میبردم، بالا پشت بوم ، حموم ، دستشویی،همه جا بهش میدادم ، معتاده کیرش شده بودم ، ولی بعد از مدتی بهنام از اون محل رفت و دیگه ندیدمش اما مزه کیرش زیر زبونم بود به همین خاطر با دوستای دیگه م حال میکردم اما هیچ کدوم بهنام نمیشدن ، دوستان شهوانی شمام اگه الان بکن خوبی دارید سعی کنید زیاد بهش بدید تا بعدا حسرت نخورید
من بعد بهنام با خیلیا بودم اما هیچکس بهنام نمیشه
نمیدونم کیرش چی داشت ، واقعا کیر بود یا هرویین؟
موفق و پیروز باشید