من عسل 17 ساله از …. هستم.قدم 165 و وزنمم 55 سفیدم و از خودم تعریف نباشه خیلی خوشگله صورتم لاغرم نه استخونیا توپر سایز سینهامم نسبت به خودم بزگن 75 .داستان از اونجا شرو میشه که منو پسر خالم از بچگی همدیگه رو خیلی دوس داشتیم از بچگی کنجکاویا ی زیادی داشتیم یادمه 4 سالم که بود با هم میرفتیم تو اتاقم اون کیرشو نشون میداد منم کسمو خلاصه از این داستانا داستانا داشتیم حالا فک کن من از 4 سالگی اینجور بودم.خلاصه سرتو درد نیارم دو هفته قبل از عید و عقدش دختر خالم بودش بود منم بخاطر این که کمی کمک کنم رفته بودم خونشون منو پسر خالم خیلی همو نیگا میکردیم همه جا سر میز شام وقتی فیلم میدیدم خلاصه همیشه چشش به من بود ولی حیف که چند ماهی از من کوچیکتره .عصر روزه 4 شنبه بود که نشسته بودیم چایی میخوردیم دقیقا جلوم نشسته بود دیدم یه شماره نا شناس بهم تک زد منم تا اومدم بر دارم قط کرد بعد چند دیقه اس داد که منو میشناسی؟گفتم نچ از کج باید بشناسم یو رو؟گفت که الان روبروت نشتم خیلی جا خوردم اخه هیچوقت از این جرعتا نمیکرد بزنگه خلاصه یکم باهم اس بازی کردیم بعدش دیگه من ج شو ندادم خونشون 2 طبقس اتاق اونم طبقه دومه و اتاق خواهرش که اون امشب رفته بود پیش دوستش بخوابه خوابیده .منم تو اتاق دختر خالم خوابیده بودم یهو پسر خالم اس داد گفت واااااااای بیا اتاقم دارم میمیرم منم گفتم چی شده حال سری رفتم تو اتاقش دیدم خبری نیس تا اومدم تو اومد درو قفلید گفتم چیکار میکنی دسشو انداخ دور گردنم جوری که دوتامون نشستیم رو تخت بعد گفت دختر خاله خیلی دوست دارم منم خجالیتی با صدای لرزون گفتم منم دوست دارم .دیگه واقعا کنترلشو از دس داد دسشو گزاش رو صورتم ، لباشم رو لبام (اینم بگم من عاشق لب دادنو لب گرفتنم)خلاصه 5 دیقه ای لب میگرفتیم خیلی فازم رف بالا دسمو که گزاشته بودم رو تخت حل دادو افتاد روم همیشه وزنشم زیاد بود سنگینیه رو رو دوس داشتم بالا ا سری افتاد تو گردم همچین گردنمو میخورد که انگار کباب میخوره خیلی حشرری شدم لاله گوشمو که میخورد و میمکید وای صدای نفساش که تو گوشم میپیچیدو هنوز نمیتونم فراموش کنم خیلی خیلی حسو حاله خوبی داشتم (.گفتم بهتون؟نگفتم؟خب حالا میگم من تاحالا سکس نداشتم تا اون موقع ولی از سکس وحشیانه خوشم میاد..)منم که شورت نپوشیده بودم یه شلوارک نازکم پام بود اونم کیرش شق شق شده بود کامل حسش میکردم .دکمه پیرنمو باز کرد چنتاشم کند مثه وحشیا همونجوری که دوس داشتم (پیرنرو دوس داشتم)چند دیقه فقط نیگاشون میکرد دسشو برد پشتم و سوتینمو با یه دستش باز کرد باحال بود بعد کل سینمو کرد تو دهنش وای ک چقد سینه های من نرمه مثه پنبس ول کن نبود دوباره اومد ازم لب گرف منم دسمو برم سمت کیرش کیره داش شلوارشو جر میداد که دکمشو باز کردم راحتش کردم خیلی حرفه ای کار میکرد انگار که تجربه زیاد داشته اونم دسشو برد بود سمت کسم چوچولمو میمالوند و انگشتشو میکرد توش اول 1 بعد 2-3-4 هی میکردو در میاورد درد داش بعد فک کردم بزاره تو کونم چی میکشم ولی دردشو دوس دارم منو بر گردون به پشتو با اب کسم کونمو خیس کرد یهو انگشت اشارشو تا ته کرد توش یه داد بلندی کشیدم گفت واویلا بخوام بکنم توش خونه رو میزاری رو سرم منم که حشری حشری بودم گفتم منو بگا – منو بکن من کیر میخوام دیگه کون دس نخورده گیرت نمیادا اونم تا اینو شنید نمیدونم چش شد که کیرشو تا ته کرد تو کونم انگار داشتن رودمو پاره میکردن چند دیقه ای همونجوری موندو کونمم بهش عادت کرد کمی چه کیر گنده ایم داشت28 سانت بود قطرشم خیلی زیاد بود وای وای وای خیلی اولاش درد داش هی آهو داد میکشیدم نسبتا صدام بلند بو وای خدا فک کردم یه لحظه کسی شندیده ولی اون که ول کن نبود دهنمم گرفته بود که صدا ندم مثه وحشیا منو میکرد 10 دیقه تلمبه میزد آآآآآآآآآآهههههههههههههههههههه یهو یکی در زد سری کیرشو کشید بیرونو لباسامو پوشیدیم گفت کیه؟گفت منم عموت وای چه لحظه ی بدی بود فهمیده بود گفت درو باز کن به کسی نمیگم خلاصا اومد توو منم خجالت زد. گفت اگه نزاری منم بکنمت به مادر بابات میگم چیکار میکردین چی میتونستم بگم گفتم باشه نوبتی من هنوز باکره ام گفت چی؟گفتم همون که شنیدی یکم خنیدو گف دیگه فرض کن نیستی پسر خالمم عین خیالش نبود من گفتم نه ولی انگار چیزی در گوشش گفت اون نشست و نگا کرد پسر خالم خابیدو منم روش و داش از پشت میکردم که عموش کیرشو در اورود30 سانت بود اوه مای گاد خیلی گنده بود تو عمرم به این گندگی ندیده بودم اومد گذاش سر کسم یه داد زدم پسر خالم دهنمو گرفت هر کاری کردم نشد فک کن دیگه بین دوتا حشری گذاش توشو محکم تلمبه میزد از دو طرف گاییده شدم پردمم پاره کرد وای خدا بلایی که میترسیدم سرم بیاد سرم اومد یه 10 دیقه ای دوتایی منو به گا دادن خیلی درد داش منم دوس داشتم ولی نه بزور پسر خالم ارضا شد و کیر گندشو از کونم در اوورد ولی عموش بس کن نبود هی میگاییید مارو حسو حاله خوبیم داشت ولی زوری آخه؟منو از رو پسر خالم بلند کردم بقلم کردو سرپا منو میکرد اونم از جلو که دیدم پسر خالمم دوباره اومد دوتایی گذاشتن توش یه 5 دیقه ای اینجور بودیم که دوتاشون ارضا شدن و منو گداشتن رو تخت و آبشونو رو صورتمو سینم خالی کردن ولو شدن یکی سمت راست یکی سمت چپ خیلی فاز داد خدایی تا حالا چنین حسیو نداشتم بهترین حس بود موقعی که میخاستم از اتاقش برم پسر خالم محکم زدو به دیوارم یه لب حسابی ازم گرفت که مثلا از دلم در بیاد ولی کونم و کسم خیلی درد داشت بعد از اونم 2 بار دیگه عموش منوکرد اگر شد براتون می تعریفم چون اولین داستانمه ببخشید اگه بد بود اگه خوشتو اومد بازم مینویسمنوشته عسل جوون
0 views
Date: November 25, 2018