من يکی از تعميرکاران يک مجموعه مسکونيم . اگر قفلی خراب بشه يا فاضلابی گير کنه يا کولر و بخاری احتياج به تعمير داشته باشه به دفتر خبر ميدن و اونها هم من يا همکارانم رو خبر ميکنند . يه روز تلفن زنگ زد و خبر دادند بايد برم آپارتمان شماره ۲۱۵ ؛ يه خانوم است که ۵۰ بار زنگ زده و چند نفر هم برای تعمير کولرش رفتن ولی هنوز زنگ ميزنه و ميگه کولرش خرابه . رفتم اونجا و در زدم سه ساعت طول کشيد در رو باز کنه ؛ عجب مالی بود يه خانم عرب که از خوشگلی داد ميزد که آماده گائيدنه ؛ تو خونه بوی تنباکوی گنديده ميومد از بس سيگار کشيده بودند اما بوی ادکلن اون زنه گيجم کرده بود . روسری که نداشت هيچی يه تيشرت ساده سفيد پوشيده بود که ممه هاش توش وول ميخوردند ؛ بيچاره عرق از چال و چولش ميرخت . به شوخی گفتم اومدم بخاری رو درست کنم ؛ مثلا غش غش خنديد و گفت دارم از گرما ميميرم از صبح تا حالا ده بار دوش گرفتم . تا پيچای کولر رو وا ميکردم ولو شد رو مبل و منو نگاه ميکرد . ميگفت شوهرش خواسته درست کنه ولی ريده توش ؛ مرتب برميگشتم طرفش يعنی دارم گوش ميکنم ؛ لاپاشو کامل باز کرده بود که هوا بخوره ؛ از لای شرتش تا مغز کسشو ميشد ديد. شق کرده بودم و دزدکی لاپاشو ديد ميزدم و اون هم کيرم رو ورنداز ميکرد . بهش گفتم شوهرت عربه گفت آره من هم دو سه تا جوک از بزرگی کير عربها براش تعريف کردم از خنده اشکاش داشت در ميومد ؛ گفت بزرگی کير شوهرش تو سرش بخوره سالی يه بار هم بهش دست نميزنه . گفتم چه طور همچين چيزی ممکنه از تو بهتر هم مگه ميتونه گيرش بياد ؛ با ناراحتی گفت مياد . موضوع رو عوض کردم و گفتم تو خونه که خيلی گرم نيست ؛ گفت هست و برای اثبات پيرهنش رو تا زير نوک پستوناش بالا کشيد ؛ فکر ميکرد بايد تا نوک پستوناش حجاب رو رعايت کنه چون تا زير ممه هاش رو ميشد ديد ؛ سينش خيس خيس بود . گفتم اينا عرقه ؛ گفت کدوما گفتم اينا رو سينت نافت شکمت ( کيرم ميخواست شلوارمو جر بده ) گفت آره همه عرقه ؛ دو سه ثانيه ای خيره شدم به پاهاش و نصف زير ممه هاش ؛ نميدونستم کدوم رو نگاه کنم ؛ خودش فهميد چه حالی هستم دامنشو زد بالا و تکون تکون داد تا باد بزنه لای پاهاش ؛ با يه حالت سایت داستان سکسی خودمونی گفت زودباش ديگه درستش کن مُردم ؛ گفتم اين کولر درست بشو نيست گفتم ميخوای بلوت (Blow) کنم ؛ گفت منظورت چيه من شوهر دارم گفتم ببخشيد منظورم اينه که خودم فوتت کنم گفت بيا فوت کن تنشو لغزوند رو مبل ؛ شورتش فشار آورده بود رفته بود لای درز کسش ؛ لبهای کسش قُلُپی زده بود بيرون ؛ با دستش کسشو باد ميزد من مُردد مونده بودم با ناز گفت بيا ديگه رفتم جلو شرتش رو کندم چقدر کسش تميز بود کم مو و خوشگل نه مثل اون کسهای ترقه ای که گوشت از هر طرفشون آويزانه ؛ کوچيک و تنگ و جمع و جور ؛ کسشو آنقدر ليس زدم که آخ و اوخش دراومد ؛ گفت صبر کن بلند شد و زنجير در رو انداخت گفت برای احتياط ؛ همينطور که برميگشت دامن و تی شرتش رو هم درآورد لخت لخت شد عجب کون و پستونائی داشت ؛ کف اتاق دمر خوابيد افتادم به جون کونش و لمبرهاش و سوراخ کونش رو ميليسيدم تا حالی به حالی بشه ؛ گفت منو بکُن ( Fuck Me ) شلوارمو نصفه کشيدم پائين ؛ کيرم سيخ سيخ بود از پشت کردم تو کسش نيم ساعتی کردمش اما خودمو نگه داشتم تا دو سه بار آبش اومد پستونام رو محکم گرفته بودم تو دستام بهش گفتم ميگه وقتشه که بياد گفت بهش بگو اون تو نياد حامله ميشم ؛ گفتم ميگه نميشه بايد تو يه جائی بياد گفت بکن تو کونم قبل از اينکه حرفش کامل پایان بشه کيرم رو درآوردم و تا دسته کردم تو کونش دادش به هوا بلند شد داشتم جلو و عقب ميرفتم گفت تکون نده دردم مياد گفتم نميشه که ؛ ميخوای در بيارم گفت در بيار درآوردم گفت ساک ميزنم گفتم خوب بخورش بلند شدم رو صندلی نشستم پاهامو باز کردم و حلقه کردم دور گردنش کيرمو گرفت تو دستش ؛ کيرم خيس بود از آب کسش و ان کونش ؛ يکم دست ماليد بعد يهو يه لقمش کرد و شروع به مک زدن کرد در مياورد و دوباره ميکرد تو؛ تخمام رو هم ميخورد خيس که ميشدن در مياورد و با دست ميماليد نزديکای اين بود که آبم بياد دست انداختم کلشو سفت نگه داشتم که کيرم رو يه وقت در نياره ولی همچين قصدی هم نداشت تا قطره آخرش رو خورد باز مک ميزد و ميخواست اما کيره بدبخت يه ريزه شده بود ….وقتی ميرفتم بيرون روبرت يکی از همکارام رو ديدم برگشت بهم گفت کولر رو که درست نکردی
0 views
Date: November 25, 2018