گاییدن مرد گی تو مسافرخونه

0 views
0%

سلام دوستان این خاطره کاملا واقعیه مربوط میشه به تقربا هفت سال پیش اون موقع من دانشجو بودم اینم بگم من جنوبی هستم و سبزه هستم و اون زمان ورزش میکردم کشتی گیر بودم قد م بلند و هیکل درشتی دارم اون سال تابستون برای مسابقات ورزشی دانشجوها باید میرفتم ارومیه داستان و خیلی کش نمیدم از بندرعباس راه افتادم اومدم به سمت تهران من تنها از بندر اومدم وهم تیمی هام هر کدوم از یه شهر بودن مسئولانمان از قبل با هواپیما اومده بودن من موندم تنها ک برم ارومیه صبح رسیدم تهران میخواستم بلیط قطار بگیرم گیرم نیومد چون تهران جایی بلد نبودم تا اومدم بجنبم شب شده بود رفتم ترمینال غرب با اتوبوس برم که دیر وقت شده بود اتوبوس نبود نشسته بودم تو سالن ترمینال تو فکر که چیکار کنم که یه آقایی میانسال اومد کنارم نشست و بامن حرف زد که بچه کجایی و کجا میخوای بری واز این صحبتها منم باهاش حرف زدم بعد یه رب حرف زدن گفت الان ک اتوبوس نیست بیا تو ماشین من حرف بزنیم من اولش ترسیدم ولی اصرار کرد منم چون هیکل درشت بود و ورزشکار بودم و یه چاقو هم تو وسایلم داشتم باهاش رفتم نشستیم تو ماشین بهش گفتم تو که ماشین داری چرا اومدی ترمینال؟ گفت میخوام برم تبریز چون شب بود تنها بودم نرفتم و ازین حرفا بعد گفت شب بریم مسافر خونه صبح باهم می ریم من اول واقعا ترسیدم ولی از هیکل گنده خودم خجالت کشیدم باهاش رفتم تو ماشین همش حرف کس و کون میزد چند بارم دست زد به کیرم من اونجا بود با خودم گفتم دو تا حالت داره یا امشب این منو میکنه یا من برا همین یواشکی طوری که نفهمه چاقو که تو وسایلم بود برداشتم گذاشتم جیبم ک اگه خواست حرکتی بکنه حواسم باشه خلاصه رفتیم مسافر خونه اتاق گرفت پولشو خودش داد رسیدیم تو اتاق اولین کاری که کرد تحتها رو بهم چسباند بعد همینطور که مشغول کارا مون بودیم بهم گفت فیلم سوپر تو گوشی داری ؟ من گفتم نه گفت من چندتا عکس دارم اومد نشون ما داد یه عکس یه خانوم خوشگل که داشت ساک میزد رسید گفت میزاری منم کیرتو برات بخورم اینجا دیگه مطمئن شدم که گی هست اول گفتم نه ولی دست زد به کیرم و باهاش بازی کرد که کیرم راست شده بود طوری که میخواست شلوار وشرتم پاره کنه خلاصه زیپ شلوارمو کشید پایین وکیر سیاه وکلفت من افتاد بیرون یارو جا خورد گفت چقدر بزرگه و شروع کرد به خوردنش همین جور که داشت لذت میبرد ابم با فشار ریخت تو دهنش اونم همشو خورد من بی حال افتادم رو تخت ولی یارو منو ول نکرد و اومد دوباره با کیرم ور رفت و دوباره راستش کرد این دفعه گفت بکن تو کونم من از خدا خواسته یارو لخت شد با اینکه چهل و پنج یا پنجاه سن داشت ولی کون سفید و بدون مویی داشت یه کم کیرمو خورد و بعد آب دهن انداخت در کون خودش و گفت بزن تو من گفتم بدون کاندوم گفت دارم و رفت یه کاندوم اورد برام و خودش کشید سر کیرم منم رفتم پشت کیرمو گذاشتم در کونش فشار دادم یه آه کشید گونش گشاد بود کیرم رفت تو شروع کردم به تلمبه زدن یه چهار پنج دقیقه تلمبه زدم دیدم کاندوم پاره شده با خودم گفتم دیگه اگه قراره ایدز بگیرم دیگه گرفتم بی خیال کاندوم شدم ودرش اوردم دوباره یکم کیرمو با آب دهن خیس کردم و فرو کردم تو بدون کاندوم واقعا حالش بیشتر بود کونش گرم ونرم بود منم جنوبی کون به این سفیدی ندیده بودم همچین لذت میبردم که قابل وصف نیست و عرض کمتر از ده دقیقه ابم اومد و این داستان کردن یارو تا صبح شاید پنج دفعه تکرار شد که دیگه کمرم داشت می شکست وبعد همون حالت خوابم برد وقتی بیدار شدیم ساعت یازده صبح بود که من گفتم دیرم شده باید برم فردا مسابقه دارم رفتم دست وصورتمو بشورم دستشویی تو راهرو بود خانمم اتاق بغلی با تاپ و شلوارک تو راهرو بود دید منو با حالت تعجب و ترس گفت دعوا کردی؟ گفتم نه چطور مگه گفت خون دماغ شدی تو آینه نگاه کردم دیدم راست میگه خانوم بهم گفت بیا تو اتاقم دستمال بهت بدم نگهش دار رفتم تو اتاقش اونم داشت دلبری میکرد و حرکاتی میکرد که بکنمش منم رفتم بیرون گفتم الان که دیگه جون ندارم اومدی نکبت دیشب باید میومدی خلاصه صورتم و شستم رفتم حموم وبعد بلند شدیم بریم من ماجرایی خون دماغ شدن مو به یارو گفتم اونم گفت برا اینکه زیاد کردی و رفتیم بیرون منو برد جیگرکی چندتا سیخ جیگر برام گرفت خوردیم بعدش پنجاه هزار تومن پول بهم داد اینو بگم کرایه قطار از بندر تا تهران شانزده هزار تومن بود و گفت این دستمزد زحمت دیشبته خیلی بهم حال دادی معلوم بود یارو حسابی حال کرده کیر جنوبی خورده منو رسوند ترمینال گفتم مگه نمیدی تبریز گفت نه کاری برام پیش اومده باید برم کرج خلاصه سوار اتوبوس شدم اومدم ارومیه فردای اون روز مسابقه داشتم هم خستگی راه تو تنم بود وهم چهار پنج بار ارضا شدن جونی برام نذاشته بود و منم رفتم رو تشک کشتی کلا با حریف راحتی بودم ولی یه دقیقه هم نتونستم دوام بیارم و ضربه فنی شدم اینم بگم داستان نیست بلکه واقعیه پس لطفا فحش ندید اگه بد نوشتم معذرت میخوامنوشته یوسف

Date: February 28, 2019

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *