سلام به همه بچه ها. داستانی که میخوام بگم مربوط به خودمه اون موقع16سالم بود یه کون سفید بی مو ژله ای هم داشتم( بدبختانه) پدرم تازه برام دوچرخه خریده بود و من از سر شوق زیاد میرفتم بیرون دور دور صبح تا ناهار بعد از ناهار تا مغرب. با بچه هایی که دو چرخه داشتن دور میزدم یبار یکی از بچه ها که ظهر داشتم باهاش دور میزدم به اسم جاسم که هم عرب بود هم چهار سالی ازم بزرگتر بود گوشیش زنگ خورد حرف زد بعد گفت باشه ببینم چی میشه بعد گوشی رو قطع کرد به من گفت تو میتونی بازی جی تی ای تو پلی دو رو دو نفره کنی منم گفتم آره بلدم گفت بیا بریم خونه دوستم میخواد یاد بگیره منم گفتم باشه بریم رفتیم یه خونه تو همون منطقه خودمون بود زیاد دور نبود در زدیم یه پسر 24 ساله درو باز کرد به اسم میلاد رفتم داخل رفتیم تو یه اتاق دیدم کامپیوتر روشنه صدای کامپیوتر رو تا آخر برد بالا با بلند گو، صداش کر کننده بود گفتم بازی رو بیار تا بهت بگم گفت باشه یهو در اتاق باز شد دو نفر دیگه هم سن میلاد اومدن تو اتاق یکیش بالا تنه لخت بود یکم ترسیدم. اسماشون محسن و جواد بود به من گفتن بیا تو اون اتاق ترسیدم رفتم تو اون اتاق گفتم بله گفتن اسمت چیه بابات چکارست و از این سوالا بعد که سوالاشون پایان شد جواد به محسن گفت شلوارش رو در بیار من دستمو تو دستش کشیدم در آوردم یهو جواد چاقو در آورد خیلی ترسیدم محسن دستمو گرفت میلاد شلوارمو کشید پایین و منو خوابوندن تو اتاق با چاقو هم یکم دستمو بریدن ولی بیشتر خراش بود. وقتی دیدن تسلیم شدم دیگه صدای آهنگ رو یواش کردن که دیگه صدا نمیکردم میلاد شلوارش رو در آورد گفت بیین صدا کنی زنگ میزنم بقیه بچه ها هم بیان بکننت دیگه واقعا تخمم اومده بود تو دهنم به محسن و جواد و جاسم که خودشو مظلوم گرفته بود گفت برن منتظر بشینن و اومد روم دراز کشید یه تف انداخت لا کونم و یه تف زد به کیر خودش گذاشت لای کون ژله ایم لا پایی زد تا وقتی آبش اومد ریخت وسط پام بعد به جواد گفت بیاد جواد کیرش از از کیر محسن کلفت تر بود جواد اومد لای پامو تمیز کرد لای کونمو باز کرد یه تف انداخت و خوابید شروع کرد کیرشو لا کونم تکون دادن و سر کیرشو به سوراخ تنگم فشار دادن یهو محسن گفت جواد ابتو بریز رو سوراخ کونش کارش دارم جواد هی در گوشم میگفت اگه برام ساک بزنی نمیزارم دیگه بکننت منم میگفتم نه نمیخوام اونم اعصابش خورد میشد میگفت آدمت میکنم ایقد کرد لا کونم که آبش داشت میومد گفت لای کونتو باز کن من اهمیتی ندادم گفت محسن بیا. محسن اومد گفت کیری چقد طولش میدی زودی منم میخوام بکنمش گفت ابم داره میاد لای کونشو باز کن ببینم داره ابم رو سوراخش لیز میخوره محسن گفت چرا خودش باز نمیکنه گفت گوش نمیده گفت خب الان زنگ میزنم ده تا بچه دیگه هم بیان تا گوش بده تا اینو گفت گفتم باز میکنم گفت آفرین کون بزرگ تازه اول کاریمیهو جواد گفت بازش کن اومد من لای کونمو باز کردم آبش مثل چت به سوراخ کونم میخورد بلند شد رفت محسن کشید پایین کیر آدم نبود کیر خر بود گفت خوب نوبت منه. تا اینجای داستان بدون درد بود. محسن اومد انتظار داشتم ابا رو تمیز کنه گفت خب حالا وقتش آب کیرا تو کونت ریخته بشن گفت باز کن جنده لاشی از ترس باز کردم لای کونمو کیرشو گذاشت لای کونم که پر اب کیر جواد بود گفت بگیر که اومد یهو کیرشو کرد داخل یه جیغ زدم و خودمو از زیرش در آوردم شروع کردم به گریه زاری کردن که درد اومد بسه و التماس که باز محسن گفت میخوابی یا زنگ بزنم بیان با گریه زاری خوابیدم باز آب کیرا جواد رو کرده بود تو کونم گفت زور بزن در بیان زور زدم آبا در اومد یکمیش باز روم خوابید کیرشو کرد داخل کونم که من شروع کردم گریه زاری کردن میگفت چقد تنگی کیرم ترکید منم گریه زاری که گفت میخوام از کونت درش بیارم برات تف بندازم که دردت کمتر بشه کیرشو کشید بیرون قشنگ حس میکردم که پاره شدم یه تف انداخت رو کیرش یه تف سوراخ کونم باز کرد داخل داشت میکرد که یه لحظه بی حرکت شد حس کردم تو کونم آب داغ باز کردن ریخت ابشو و باز روم خوابید و هی کیرشو لا کونم بازی میداد خوابیده بود بازی داد باز شق کرد دیگه راحت کرد تو باز کرد گفت جواد. میلاد عجب کونیه دلم نمیخواد از روش بلند شم یهو محسن گفت زودی تموم کن بچه کونی باز میخوام بکنمش گفت تازه رفتم واسه باز دوم بکنمش میلاد گفت بیام تو گفت بیا اومد کنارم نشست محسن گفت میبینی چجوری کونش رو باز کردم میلاد گفت کو ببینم محسن کیرشو کشید بیرون لای کونمو باز کرد میلاد گفت بدبخت سوراخش سرخ شده محسن گفت لاش رو برام باز نگاه دار لامو باز کرد سوراخم یکم باز بود محسن یه تف غلیظ انداخت و گفت اینجا رو ببین خودشو از بالا انداخت روم کیرش کامل رفت تو کونم دیگه هق هق هم نمیکردم فقط خوابیده بودم محسن میلادو دیده بود خر شده بود میخواست بگه من چه بکنیم مثل وحشیا میکرد میلاد هم میزد رو کونم میگفت خیلی خوبی کونی.. محسن کرد تا وقتی باز آبش اومد باز همشو ریخت داخل کونم بلند شد بره گفت اینم واست یادگاری میزارم یکی زد رو کونم که جای 5 تا انگشتش موند نفت میلاد بیا میلاد اومد کونمو تمیز کرد گفت یه بالشت بزار زیر شکمت گفتم لطفا تمومش کن گفت یکساعت به محسن دادی حالا واسه من ناز میکنی بخواب گه نخر سرمو انداختم پایین یهو گفت خب شل بگیر بکنم داخل شل کردم کرد داخل درش آورد گفت حالا سفت میگیری تا نتونم بکنم داخل کونت منم مجبور بودم سفت گرفتم کیرش نمیرفت گفت خب یکم کمتر سفت بگیر یکم شل کردم باز کرد تو وقتی رفت تو گفت خب حالا تو میتونی سفت بگیر من گوش نگرفتم یهو گفت محسن زنگ بزن علی و سامان هم بیان اینو بگا بدن گوش نمیگیره گفتم باشه باشه سفت میگیرم.. کیرش تو کونم بود منم سفت گرفته بودم اونم میگفت جون خیلی تنگی تپلی جووون بالشت زیر شکمم بود گفت پاهات هم از زانو به پایین بیار بالا بیشتر قمبل کنی دیگه داشتم جون میدادم که ابش اومد ریخت تو کونم دیگه کونم جا نداشت گفت جواد میخوای بکنی یا نه جواد گفت آره مثل این کم گیر میاد جواد اومد و اونم تا جا داشتم تپوند تو کونم بلند شد گفت سر پا وایسا. تو کل این مدت رو شکم خوابیده بودم جواد منو بلند کرد و هی میکرد تو کونم هی در میآورد انگشتشو کرد تو دهنم گفت مک بزن منم مجبوری مک میزدم تا جواد هم آبش اومد کیرش گذاشت رو کونم آبش رو ریخت رو کونم گفت خب دیگه میتونی شلوار پات کنی یهو محسن گفت نه صبر کن کسی که تو رو آورده حیفه خودش نکنه گفتم لطفا دیگه دارم میمیرم گفت جاسم زیاد نمیکنه مفید میکنه بخواب باز خوابیدم جاسم اومد شلوار کشید پایین ترسیدم از کیرش گفتم این خیلی بزرگه میمیرم همشون زدن زیر خنده گفتن نترس دیگه کونت پتانسیل داره جاسم کیر سیاهش رو خیس کرد روم خوابید کیرش نمیرفت تو میگفت نمیخوام بکنمش گناه داره محسن لاشی میگفت تا کونش اندازه کیرت باز نشده بلند نمیشی دید راهی نداره کیرشو گذاشت رو سوراخ کونم و زور زد تا نصفه رفت داخل باز شروع کردم اشک ریختن محسن گفت در بیار جاسم در آورد گفت بچه ها نفری یه تف بندازین سه تاشون تف انداختن رو سوراخم محسن گفت جاسم زود باش پارش کن همشون کنارم بودن جواد و محسن و میلاد کنارم نشسته بودن جاسم فشار داد تا رفت داخل که من بلند شروع کردم گریع کردن محسن هم انگار باز داشت شهوتی میشد گفت ببین یکم دیگه گریع کنی باز شق میکنم میکنمت که من خفه شدم دیگه جاسم شروع کرد کردن که گفت داره ابم میاد میلاد گفت کیرتو در بیار رو سوراخش بگیر جاسم وقتی کیرشو در آورد کونم دیگه بسته نمیشد لا کونمو باز کردن گفتن از بالا بریز تو سوراخش جاسم هم که هر چی آب میریخت تموم نمیکرد نیم لیتر آب ریخت تو کونم بعد گفتن حالا مینوی شلوار بپوشی من از ترس اینکه باز نیان بگن بخواب میخوایم بکنیمت با اینکه حال نداشتم سریع بلند شدم پوشیدم سوار دوچرخه شدم زدم بیرون حس میکردن ان دارم رفتم سریع خونه تو دستشویی هر چی زور میزدم آب کیر میریخت…. اگه خوب بود داستان پسر داییم هم مینویسم که چجوری شدم کونیش.نوشته صادق
0 views
Date: September 10, 2019