گی بازی در سربازی

0 views
0%

با سلام خدمت دوستان سربازی مخصوصا سربازان وطناین خاطره واقعیه و شاید برای شما هم اتفاق افتاده باشه من اسمم میلاده و سال ۹۴ رفتم سربازی بعد از اموزشی افتادم یگان تهران که از شانس بد من افتادم پاسداری یه روز نگهبان و روز بعدش خواب بگزریم که یه روز من تو اسایشگاه پاسدار خانه خواب بودم که سینا که همدوره ام بود با دو نفر دیگه اومدن ما با هم همیشه شوخی میکردیم و بعضی وقت ها کون همدیگه رو دست میزدیم و … که اون روز سینا گفت وای میلاد جون خوابه و کونشو نگاه کن (من فقط چشامو بسته بودم )که اومد پیشم گفت که میلاد بلند شو گفتم چیه گفت که پاس کجایی منم گفتم برجک فلان گفت اها و رفت که بعد ساعت ۱۰ شب که رفتم سر پست دیدم که اونم با ما هستش تو ماشین گفتم تو که پاس بعدی هستی گفت که اره با فلانی پستمو عوض کردمو و فلان و بهانه اورد پادگان ما هم کوچیک بودو پست ها نزدیک که بعد ۱۰۰ متدگر پایین اونم پیاده شد نیم ساعت بعد دیدم که اومد پیشمو یه فیلم سکس گزاشت و با هم تماشا میکردیم که یهو دستشو گزاشت و با کیرم بازی کرد بعد دست منو برد سمت کیرش منم از شلوارش بین دکمه هاش کیرشو اوردم بیرون و بازی کردم که دیدم بلند شد و شلوارمو پایین کشید مال خودشم کشید پایین و گفت میخوریش منم گفتم اول تو بخور که دیدم شروع کرد به ساک زدن بعد ۳ ۴ دقیقه گفت حالا نوبت توعه که من شروع کردم ساک زدن و بعد ۵ دقیقه گفت بسه (چون ما قدیمی بودیم پتو میبردیم سر پست)پتو رو انداختم رو پله های برجک و سینا جون به شکم خابید و کونش سمت من بود گفتم لایی کنم یا بکنمش تو گفت که لایی منم یه تف تو کونش کردمو بعد به کیرمم زدم که داشتم تلمبه میزدم گفتم داره میاد تا نیومده تو بیا بکن که من خوابیدمو اون اومد تف زدو داشت میکرد که بعد حدود ۳ دقیه یهو کشید گفت اه جوووون و ابشو ریخت بیرون و اومد سمتمو لبام خورد منم میخوردم که گفتم بیا سریع منم بکنمت که بری سر پستت که ایندفعه سر پا وایستاد و من از پشت تلمبه زدم که سریع ابم اومدو من ریختم لای پاهاش که گفت اشکالی نداره عشقم تو شلوارامونو کشیدیم و باز چند تا لب گرفتیمو رفت یر پستشالبته بعد از این ماجرا چند بار دیگه تو دستشویی حال کردیم که بعدا میگم براتوننوشته میلاد

Date: February 5, 2019

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *