گی در نوجوانی

0 views
0%

سلام دوستان. من میخواستم داستان خودمو بنویسم. و کاملا و کاملا واقعیه بخاطر برخی چیزا اسم هارو عوض میکنیم خب بریم سر اصل داستان من. یه پسر ۱۷ ساله هستم و این داستان بر میگرده به چن سال پیش که کلاس هفتم بودم. من. تازه به مدرسه جدید اومده بودم. خیلی خانواده مذهبی دارم بخاطر همین یه پسر درس خون و چشمو دل پاک بودم تا اینکه از غدا این مدرسه به دلایلی نتونسته بودیم مدرسه قبلی سال بعدش ثبت نام کنیم و به این مدرسه اومدیم در این هنگام. که من تازه اومدم تو این مدرسه با بعضی ها دوست شدم. و این افراد. بعضی فحش ها و بعضی چیز هارو بهم یاد دادن سال بعدش بیشتر در مورد سکس و این چیزا فهمیدم و مبایل خریدم. یادمه اولین گوشی که خریدم اون موقع رویه مد بود خریدم چون همه دوست داشتم. جدید ترین چیزو داشته باشم حتی الان که بروز ترین گوشی سامسونگ دارم. این یه خصوصیت. چرت هست تو من. که نمیشه انکارش کرد ولی. اون سال. پسری تویه مدرسه بود که درسش افتضاح بود ولی خیلی کون چاق و خوشگولی داشت. و اینکه منم تازه. جق رو شروع کرده بودم خلاصه ما. چند روز شروع به حرف باهاش کردیم و این شخصم. صف بقلی ما بود یعنی صف کلاسش بقل صف ما بود منم که دیدم صفش بقل. ما هست. شروع به حرف زدن کردم اول خواستم ببینم اینم اهل. دل هست یا نه گفتم حرف های سکی که از بقیه شنیدم. گفتم. و. طی چند روز اونم شروع کرد صحبت کرد. و بعله اونم یسری حرف سکسی زد اولین سوالی که کردم اون روز . گفتم. کیرت. چند سانته اونم گفت. مال من ۱۳ منم گفتم مال من ۱۸ اون باورش نمیشد. ولی واقعا. کیرم گنده بود بین هم سن هام نمیدونم خودم که میگم. بخاطر. جق هایی که میزدم بوده. چون من وقتی با جق اشنا شدم به حدی تاثیر داشت که روزی ۱ بار و. واقعا درسم بد شده بود حالا اینا به کنار زنگ بعد مدرسه ما دستشویی هاش دوربین نداشت و مبصر هایی که. اونجا بودن درازای پول میزاشتن. بعضیا دو نفره برن تو. مثلا نه برای گی. یا چیزای مثل این. فقط در حد کشیدن ۱ پوک یا دو پوک سیگار و یا موبایل. در اوردن دیدن فیلم یا فرستادن اهنگ. ولی ما. از غذا. میخواستیم دودول همو ببینیم. پولو دادیم و گفتیم میخواییم سیگار بکشیم طرف گفت. شما چون کوچیک هستید و تازه کارید. نفری ۵ تومن. ما قبول کردیم پول ۲ تا ساندویچ دادیم. و. رفتیم تو اولش جفتمون خجالت خیلی کشیدیم ولی خب من ادمی نبودم. که اگه ۵ دقیقه خچالت بکشم. ۵ دقیقه بعدی هم لپ سرخ. خجالت کشیده بمونم. خب بعد ۳ دقیقه که بحث سر این بود که کی اول در بیاره دقیقه ۴ من قبول کردم من اول بکشم پایین. خب اونم وایساد من کمر بند وا کنم. وشرت شلوارمو بکشم پایین تا ببینه. منم همینکارو کردم. و وقتی که دید جا خورد. اومد بهش دست زد. و یکم با دست مالیدش منم فقط نگاه میکردم چون حسی که داره بی نظیره شهوت خالی بود اون حس. و با دستای خیس و گرم هعی میمالوند اما بعد. ۳ دقیقه گفتم بسه نوبت تو هستا یادت رفت ؟ اونم گفت راس میگی خب اونم یخ هاش اب شده بود به قول معروف سریع کمربند وا کرد شلوارو داد پایین شرتشو در اورد وقتی دیدم مال اونو جا خودم خیلی جالب بود چون از مال خودم کوچیک تر بود اونم گفت نوبت تویه. تو هم بمال منم مال تورو میمال همینطور که ادامه دادیم نمیدونم چجوری زمان. مثل باد گزشت و خیلی سریع ۱۵ دقیقع زنگ تفریح تموم شد. و رفتیم کلاس. ولی مبصرا گیر دادن چرا بودی سیگار نمیومد و یا اینکه چرا. بدنتون بو نمیداد. و میگفتن اگه بفهمیم کار دیگه ای کردید. دهنتونو سرویس میکنیم ما هم که ترسیده بودیم و دیگه دستشویی نرفتیم تا ترم ۲ که. بعد امتحان سریع میرفتیم خونه و منم خونمون صبحا تا ظهر خالی بود فکری به سرم زد که بهش بگم بیاد خونپون هم گیم بزنیم. هم یه کوچولو حالم کنیم دوتایی امتحان املا تموم کردیم سریع رفتیم خونه ( بهش گفتم بریم. s3 بازی کنیم ) . و اونو اوردم خونمون اولش خونه رو نشون دادم. ولی بعدش نشستیم رو مبل. اینم بگم بجز شهوت. ما. رابطه. دوستانه هم داشتیم و مثل دوتا رفیق هم بودیم بعدش. وقتی نشستیم رو مبل. یهو با مشت زد رو شیکمم اروم به شوخی گفت. میبینم شق کردی منم گفتم خب ادم تورو میبینع مگه میشه شق نکنه خندیدیم منم الکی گفتم باید لباسمو در بیارم ( لباسای مدرسه تنم بود ) و اینکه ما بعد اخرین بار دیگه رابطه جنسی نداشتیم چون فرصت نبود و بخاطر همین موضوع دوباره خجالت میکشیدیم یه کوچولو . بعدش که رفتم لباسارو در بیارم یاد حرفش افتادم که گفت شق کردی منم. شرتم بندش اونقدر سفت نبود که شق کنی نشون نده منم خیلی حشری تر از قبل شده بودم. و تا حرف یادم اومد و . خیلی سریع شق کردم و یهو نگاهش به م افتاد گفت. اااا چقدر بزرگ تر شده گفتم نه پدر چیزی نیس همونقدره اونم گیر داد نه اومد جلو تخمامو گرفت. محکم فشار داد انقدر محکم که. کیرم کوچیک شد گفت. اگه لخت نشی میترکونمش منم گفت. جاکش ول کن میمیرم گفت باشه ولی لخت شو. وقتی ول کرد افتادم زمین شکمم دل پیچه میرفت گفتم. بچه کونی حالم بد شد. خیلی جاکشی اونم گفت. خوب میشی شوخی خرکی بود بعدش. حالم سر ۵ دقیقه خوب شد بلند شدم. گفتم حالا میکنمت شلوارو در اوردم ویراهنم همینطور و پرت کردم رو مبل خودشو اوردم رو تخت( اینو یادم نره بگم وقتی موبایل خریدم. فیلم سوپرم نگاه میکردم و اینکه من. فیلم هایی ک تسلط و این چیزا دارن دوس دارم ) لختش کردم. منم فقط شرت پام بود. از وقتی هم فیلم سوپر میدیدم یکم چیز یاد گرفتم. لختش کردم یکم براش ساک زدم. بعدش دستو پاشو بستم به تخت. بعدش. کونشو برای اولین بار دیدیم یه چیز مهشر مثل الکسیس بی مو. و عالی سفید. و نرم و داغ. ولی کیرم واسه کردن توش گنده تر از چیزی بود ک فکر میکردم و اینکه اگه توش میکردم. بد بخت. از درد میمرد و اینکه خودمم کیرم گوهی میشد اصلا دوست نداشتم. پس بندارو وا کردم چرخوندمش دوباره بستم اما این بار جوری بستم که بتونم مثلا بچرخونم ولی. بندا باز نشه. منم شرتمو در اوردم کیرمو کردم تو دهنش بعدش همونجوری ک دستاش به سمت بالا بسته بود زیر بقلاشو دیدم و منم عاص زیر بقلم. کلی لیس زدم اونم هم قلقلک هم حس جنسی با هم داشت و گلی لذت میبرد بعدش کلی خودمونو بهم چسبوندیم کیرمانو به هم زدیم ولی ساک زد منم کلی ساک زدم کلی لا پاش گزاشتم و کلی به کون هم مالیدیم. از گونشم که گاز گرفتم چون وقاعا چیزای نرمو خیلی دوست دارم گاز بزنم اینم یه بدیه اخلاقمه چون لپ هر بچه فامیلیو گاز میزدم البته اخرش به دعوا منجر میشد که چرا ابروی پدر مادرمو بردم خب بعدش کلی سکس حدود ۲ ساعت اونم. پاشد دید بد جور زمان از دست رفته البته. بگم من خیلی زود. به بلوغ رسیدم و یه جورایی هم زود انزالم وقتی ابم اومد اون دوستم ابش نیومد نمیدونم به بلوغ نرسیده بود یا. زود انزال نبود ولی خب بعدش بلند شد یه لحضه. که بره خودشو پاک کنه چون. خودمو رو شیکمش عقب جلو میکردم چون واقعا حال میداد و همون موقع. ابم اومد و رفت تمیز کنه. که سایتو دید بدو بدو خودشو اب کشید. با صابون شست و لباساشو پوشید خدافظی کردیم و رفت. و. بازم هم کلی خاطره دارم و هنوزم که هنوزه باهاش دوستم ولی تنها بدی که شهوت داره درس ادمو ضعیف میکنه من امثال پشت کنکوری هستم و خدا باید با دادم برسه ک فک نکنم با این کارا به دادم برسه خب بازم بقیه خاطره هامو میگم اگه ببین استقبال میشه. فقط عاشق اون افرادی هستم ک میگم این خاطره الکی و دروغه و کپی کردی و چرت نوشتی و غلط املایی داری و نگارشت ظعیفه خدایی من که. نویسنده. بزرگ نیسنم اینم فقط جهت تعریف خاطره نوشتم نه چیزی. ولیاگه غلط املایی داشتم ببخشید دیگه نوشته فیزیک دان

Date: April 10, 2019

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *