یه کس مفتی تــــــــوپ

0 views
0%

سلاممن می خوام ماجرای که واسه من پیش اومده رو براتون تعریف کنممن تو جزیره قشم مغازه لوازم ارایشی دارم تویکی از پاساژها تو درگهان تو اون لاینی که مغازه دارم همه بچه ها با هم رفیقیم و پایه هم دیگه یکی هم بود تو لاین بچه ها بش میگن حمید دالتون چون دستش کجه چند بار دخله چند تا از بچه ها رو زده بود و از خودم چند تا ادلکن بلند کرده واسه همین همیشه بچه ها مسخرش میکردن و سر به سرش می زاشتن از شانس بد من مغازه بغلی من هم بود این حمید دالتون ما هم یه شغل شریف دیگه هم داشت کس کشی هم می کرد اینجور که من امارشو گرفتم چند تا خانم مشهدی و تهرانی بودن که این دالتون واسشون کس کشی می کرد تابستون سال 90 بود با بچه ها چارپایه گذاشته بودیم تو لاین نشسته بودیم چون تابستونا بازار خلوته و خبری نیست نشسته بودیم داشتیم برنامه رفتن به دبی رو میریختیم که یه زنه گوشی دره گوش اومد دره مغازه حید دالتون به دادو بیداد ایستاده بود دره مغازه بسته دادو بیداد می کرد می گفت اگه پولو ازت نگیرم تخم پدرم نیستم به روح پدرم میگیرم این دالتون هم نیومد زنه داشته از اون وره لاین میرفت منو بچه ها هم مسخره بازیمون گل کرد داد میزدیم حمید بیا که رفتن دوباره زنه بر می گشت زنه اومد گفت کجا رفت یکی از بچه ها هم بش گفت تو مغازه من قایم شده زنه اومد داخل بش گفتم نیست و از این حرفا واسش چهار پایه اوردم گفتم بشین پیداش می شه میاد زنه هم نشت منم سره حرف رو باش وا کردم گفتم چی شده مگه چی کار کرده که این همه از دستش شاکی هستی زنه شروع کرد که کسش پول دخترا رو نداده می گه دادم همین جور داشت می نالید که گوشیش زنگ خورد شنیدم که گفت من تو اریشی بغلش نشتم بیا همونجا بعد از چند دقیقه یه دختری وای چه دختری اومد تو مغازه سلام کرد و گفت چی شد خاله خاله هم یه مشت فوش نصار اموات حمید دالتون کرد من که دختره رو دیدم کف کردم چه گوشتی بود لامصــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــب قدش حدودن 170 بود وزن ترازو نداشتم وزنش کنم ولی رو فرم بود شکم نداشت رون های تپول موپولی هم داشت یه شلوار جین چسپون با یه مانتو مشکی چسپون پوشیده بوود سینه هاش هم حسابی برجسته بود ار زیره مانتو تو فکر بودم به خاله بگم دستی چنده این جیگر ببرمش خونه یه حله توپی باش بکنم که یه فکری به ذهنم رسید رفتم بیرون زنگ زدم به دالتون الو دالتون کدوم گوری هستی بچه کونی بیا این زنه اومده لاین رو گذاشته رو سرش اقا دالتون هم نوتق فرمودند که 20 تومن بش بده تا بره منم گفتم بچه بچه کونی می خواستی 20 تومن بالا بکشی این همه قایم موشک بازی در اوردی خودم جوفت پا تو کونت گفتم به یه شرط 20 تومن رو میدم بش بره که کلید خونت رو بدی من یه کس به تورم خورده می خوام ببرم خونت چون اون درگهانه خونه گرفته من قشم اونم گفت باشه مغازه رو سپردم دسته بچه ها رفتم کلید رو ازش گرفتم رفتم بالا به خاله گفتم من طلبه این خانوم خوشگله شدم چنده اونم گفت 50 خلاصه با خاله و دختر خاله که اسمشو گفت سوگنده راهی خونه دالتون شدیم رفتیم تو خونه لباساشون رو در اوردن سوگند داشت با تاپ زرد و شرت سرخ توری تو خونه می گشت که دستشو گرفتم بردمش تو اتاق اها یادم رفت بگم قبل از این که بریم خونه رفتم بالای مغازه انبارم یه اسپری برداشتم و خالی کردم رو خایه هایه مبارک رفتیم تو اتاق سینه هاش انگار می خواستن تاپش رو پاره کنن دستش رو گرفتم کشی دمش تو بغلم شروع کردیم به لب گرفتن که دیدم بد جور عرق کرده گفتم بریم حموم قبول کرد و خیلی هم خوش حال شد من تو اتاق لخت شدم دستشو گرفتم رفتم تو حال که خاله هم انگار بش بد نمی گذشت رفته بود سره یخچال واسه خودش میوه اورده بود داشت می خورد رفتیم تو حموم شرت و تاپ و سوتینش رو در اورد دیدم یکم مو داره تازه در میاد دورو وره کسش تو حموم اسپری ویت بود که جناب دالتون از خودم بلند کرده بودن بش دادم و شرو کرد به زدن موهاش و قتی تو اون حالت دیدمش حسابی کیرم راست شد جوری که فکر می کردم پوست کیرم می خواد پاره شه امتحان کنید خیلی حاله خوبی میده با هم دوش گرفتیم زیره دوش با دستش کیرم رو گرفته بود و باش بازی می کرد بعدش هم دیگه رو شستیم خشک کریم وقتی می خواستیم بریم تو اتاق از حموم تا اتاق کیرم رو گرفته بود به محض این که وارد اتاق شدیم شروع کردم به لب گرفتن ازش زبونشو تو دهنم می چرخوند اب دهنم رو می فرستادم تو دهنش اومدم پاین به اون سینه های گندش رسیدم شروع کردم به خوردن نوک سینه هاشو گــــــــــــــــــــــــــــــــــــاز میگرفتم جوری که از درد جیغ می کشیدنشستم رو لبه تخت گفتم ساک بزن شرو کرد به ساک زدن جــــــــــــــــــــــــــــــــــون چه ساکی میزد زبونشو دور سره کیرم می چرخوندو با زبونش سره کیرم رو لیس می زد که خیلی حال می داد زبونشو می کرد توو سوارخ کیرم وقتی میرفت تخمامو می خورد حیچ حسی نداشتم زیاد اسپری زده بودم به تخمام و حسی نداشتم وقتی می خورد کیرم رو تا تح میکردم تو حلقش که اوق میزد خوابوندمش رو تخت و رفتم سراغ کسش یه کوسه توپول و خوش رنک که کلی هم اب انداخته بود با دستم لاشو وا کردم و زبون می کیشیدم روش که با گوفتن اهـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــی از اون و جـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــون از من بود لبه های کسش رو گاز می گرفتم اخ خ خ خ خ خ خ خ خ خزبونم رو لوله کردم داخله کسش واسش تلمبه مبزدم که نفساش تند تر شد و ارضا شد منم دوباره رفتم و ازش لب گرفتم تا حالش جا اومد و واسم ساک زد بعدش خابوندمش پاهاش رو دادم بالا به خودش گفتم پاهاش رو نگه داره دوباره شروع کردم به خوردنه کسش که خودش گفت ترو خدا بکن منم سره کیرم رو گزاشتم دره کسش و همش رو تا ته کردم تو کسش ای ی ی ی ی ی ی ی ی ی ی ی ی ی ی یکیره 19 سانتی مو یه مرتبه کردم تو کسش دردش گرفته کیرم کلفته بد جور زیرم داشت اهو ناله می کرد منم تند توند داشتم تلنبه می زدم که از این حالت خسته شدم و بش گفتم بیاد لبه تخت بشینه روو زانوهاش و اون مدلی دباره یه دفه با سرعت کردم تو کسش اونم دیگه خوشش امومده بود و از این اشوه های که جنده لاشی ها می کنن که زود ابت بیاد برن می کرد هی میگفت اخ چه کیری داری داره جرم میده خبری از اب ما نبود تخمم هم درد گرفته بود گفتم چار دستو پا شو می خوام کونت بزارم اونم چار دستو پا شد و سره کیرم رو گزاشتم دره کونش و راحت رفت تو کونش کسش تنگ بود ولی کونش نه اونجور که باید باشه ولی کونه خیلی گرمی داشت انقد گرم بود که با چند تا تلمبه محکم ابم امود و همون تو خالیش کردم رفتیم با هم دباره دوش گرفتیم و اومدیم بیرون لباسام رو پوشیدم سوگند هم همون تاپ و شرت رو پوشید رفتم قلیون دالتون رو هم چاق کردم نشسته بودیم قلیون می کشیدیم که نگاه به ساعت کردم دیدم 7 عصر شده و من از 3 تا حالا اینجام به خاله گفتم شب همین جا بمونید من از حمید تلب داشتم اینجا هم خونه اونه بشینید می یاد منم زدم به چاک جده فردای اون روز هم دالتون اومد زر زد بعدش هم سوگند و خاله اومدن مغازم که کارت مغازم رو دادم به سوگند که چند هفته پیش دوباره اومده بود قشم بهم زنگ زد شبا می یومد خونه من می خوابید من می کردمش روزا هم ملت اینبار بدون خاله اومده بود …….اگه وقت شد ماجرای اون دختره که اومده بود مغازم و کیره مصنوعی می خواست رو هم واستون می نویسم.اگه خواستین بیان قشم و کسستون خارید بهم پیام بدید [email protected]نوشته for-vell

Date: November 25, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *