یکی بیاد منو بگاد

0 views
0%

اینو یه جا خوندم گفتم شما هم بخونید حلشو ببریداون روز خيلي كارم زياد بود . از دانشگاه اومده بودم سر كار و سركار هم اون قدر كار داشتم كه مجبور بودم تا دير وقت بمونم . ديگه همه رفته بودن و من هم كارهامو تموم كرده بودم و يه نگاهي به چند تا سايت سكسي كردم و داشتم كارهام رو جمع مي‌كردم كه برم خونه . يه دفعه ياد يه آهنگ افتادم و شروع كردم به زمزمه كردن . وسط آهنگ يه جمله بود كه مي‌گفت يكي مياد من ميدونم… و من در حين زمزمه يه دفعه قافيه کس و شعر رو درست كردم و باهاش مي‌خوندم كه يكي بياد منو بگاد…و همينطور داشتم زمزمه مي‌كردم و ميزم رو جمع مي‌كردم كه يه دفعه سرم رو آوردم بالا و ديدم كه يه ارباب رجوع با چشماي قهوه‌اي و قد بلند با لبخند داره به من نگاه مي‌كنه . يه دفعه هول شدم و سريع گفتم كه بفرمايين . گفت من با شما كار داشتم ولي مثل اين كه كار شما واجب تره . متوجه منظورش نشدم ، گفتم چه كاري ؟ گفت همين شعري كه مي‌خوني . خواستم عكس‌العمل نشون بدم ولي تا توي چشماش نگاه كردم يه لرزي توي سينه‌م افتاد كه ديدم حيفه پسر به اين خوشگلي رو ازدست بدم . ولي نتونستم چيزي بگم و فقط نگاهش كردم . اونم دست من رو گرفت و از پشت ميز به سمت خودش كشيد . بعد هم همونطور كه هاج و واج توي بغلش بودم منو به سمت در كشيد و در رو بست و لباش رو گذاشت روي لبم و شروع كرد با عجله دو تا از دكمه هاي مانتوم رو باز كرد و دستش رو برد روي سينم و شروع كرد به ماليدن و خودش رو به من چسبوند و كيرش رو فشار داد به كسم . بعد دستش رو آورد پايين و زيپ شلوارم رو كشيد پايين و دكمه شلوارم رو هم باز كرد . بعد زيپ خودش رو كشيد پايين و كيرش رو در آورد و از لاي زيپ شلوارم گذاشت لاي پام . تا داغي كيرش رو روي كسم حس كردم پایان بدنم لرزيد . ولي از اين كه يه وقت نگهبانها بيان و توي اين وضع ما رو ببينن خيلي مي‌ترسيدم . گفتم الان كسي مياد . اونم در رو قفل كرد و گفت اگه كسي اومد صدامون درنمياد تا بره ؛ و شلوارم رو تا زانو كشيد پايين و منو برگردوند . حالا روي من به ديوار بود و سينه هام به ديوار چسبيده بود . اونم كيرش رو گذاشته بود لاي پام من . يه كم باسنم رو دادم عقب تا كيرش خوب به وسط كسم ماليده بشه . كيرش با آب كسم خيس شده بود . خواست بكنه داخل كسم كه بهش گفتم من دخترم . گفت يعني فقط لا باشه ؟ منم با ناز گفتم نميدونم ؛ و يه كم باسنم رو بيشتر به عقب دادم . اون هم كيرش رو گذاشت دم كونم و به آرومي فشار داد . تا اون وقت نفهميده بودم كه اندازه كيرش چه قدره و به محض اين كه فشارش رو دم كونم حس كردم فهميدم كه اگر منو پرم كنه حتما پاره مي‌شم . از فكر اين كه اين كير بره داخل كونم داشتم از خوشي پر در مياوردم . آخه من درد فشار كون دادن رو خيلي دوست دارم . كيرش رو آروم آروم مي‌كرد توي كونم و من از درد لبام رو گاز مي‌گرفتم و دستام رو به ديوار فشار مي‌دادم كه از درد فرياد نكشم . وقتي همه كيرش رو داخلم فرو كرد ازدرد قرمز شده بودم . خيلي خوب بود . حتي وقتي براي بار اول كون مي‌دادم ، اين قدر درد نداشت . ولي اين درد رو از همون بار اول دوست داشتم . ولي مي‌دونستم كه گشاد نميشم . آخه كون من يه خاصيت خوبي داره ؛ فقط كافيه يك ساعت از كون دادنم بگذره تا دوباره كونم جمع بشه و به همون حالت اول در بياد . حتي اگه بزرگ‌ترين كير دنيا تو كونم رفته باشه ، بعد از يه ساعت با كوچكترين كير دنيا هم باز كونم درد مي‌گيره . ولي در اين كير يه چيز ديگه بود . اونقدر به من حال داد كه ديدم داره آبم كنده مي‌شه . اونم داشت حركاتش رو تندتر مي‌كرد تا اين كه گفت داره آبم مياد . گفتم بريز داخل كونم . آخه من فشار گرم آب رو توي كونم خيلي دوست دارم . يه دفعه حس كردم كه داخلم گرم شد و گرما و فشار آبش رو داخل خودم حس كردم . آب منم كنده شده بود . خيلي وقت بود كه كسي سرپايي من رو نكرده بود . آخرين بار وقتي ۱۵ سالم بود پسر همسايمون توي شهر خودمون توي زير زمين سرپايي لاي پام گذاشته بود و اين اولين باري بود كه كسي سرپايي اونم بدون اين كه دولا بشم كيرش رو توي كون من مي‌كرد . اون قدر خوب بود كه همون موقع تصميم گرفتم هميشه سرپايي كون بدم . مانتوم رو انداختم پايين و بدون اين كه شلوارم رو بكشم بالا دكمه هام رو بستم و با احتياط از اطاق اومدم بيرون . كسي توي راهرو نبود . بهش گفتم خوب سريع برو و خودم هم رفتم دستشويي و خودم رو تميز كردم و آرايش كردم و از محل كارم اومدم بيرون . خيلي جالب بود ؛ تا يك ساعت پيش فكر مي‌كردم كه امروز بدترين و سخت‌ترين روز زندگيم بوده والان آرزو مي‌كردم كه كاش هر روز مثل امروز باشه.فرستنده kosmashange ghashang

Date: November 25, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *