یک روز داغ

0 views
0%

تابستان بود هوا بسیار گرم . ساعت 10 صبح من توی خونه زیر سایه درخت نشسته بودم که تلفن زنگ زد . سریع دویدم تو خونه و گوشی رو برداشتم دختر خالم پری بود . پری حدود یکسال میشد که طلاق گرفته بود . گفت رادیوم خرابه بیا یه نگاه بهش کن ببینم میتونی درستش کنی ؟ منم از خدا م بود . چند سالی میشد که من بالغ شده بودم و خیلی نسبتش بهش علاقه داشتم . رفتمرادیوی قدیمیش رو که به قول خودش مونسش بوذ بهم داد و گفت میخوام یه گوشی بهش وصل کنم که وقتی گوش میدم مزاحم کسی نشم . براش یه فیش خریده بود . نشستم روبروش و بازش کردم اونم مشغول خیاطی بود . بغل رادیو رو سوراخ کردم که فیش رو کار بذارم . حدود یک ربع گذشته بود گردنم خسته شد سرم رو بلند کردم تا خستگی بگیرم . که نگاهم به وسط پاهای پری افتاد که از زیر میز چزخ خیاطی بسمت من دراز شده بود . تا بالای زانوشو میشد دید . اب دهنم رو قورت دادم . نگاهی به پری کردم . اون خودشو به اون راه زده بود که یعنی متوجه نیست که من دارم پاهاشو نگاه میکنم . سرم رو پائین انداختم و دوباره مشغول شدم اما تما حواسم پیش پاهای پری بود . چند دقیقه نگذشت که پری تکونی خورد و پاهاشو بیشتر باز کرد . نیک نگاهی انداختم . شوراتشم پیدا شده بود . حس سایت داستان سکسی عجیبی بهم دست داده بود . دهنم خشک شده بود . کیرم راست شده بود . دیگه نمیتونستم چشم از پاهای سفیدش بردارم . روناش عین پنیر سفید بود و با چرخوندن دسگیره چرخ عین ژله تکون میخوردن . لبخنداروم شیطنت رو از رو لباش میخوندم . هر لحظه یه طور پاهاشو جابجا میکرد و منم هر لحظه حالم خرابتر میشد . یه دفه خاله جلو در ظاهر شد و گفت پری من دارم میرم بازار حواست به غذای سر اجاق باشه تا من بیام .عمه رفت صدای بستن درب حیاط اومد . چند لحظه بعد پری گفت سعید ؟ منکه محو رونای خوشگلش بودم از جا پریدم . گفتم بله . پری گفت پاهام بی حس شده میری یه لیوان اب برام بیاری . بلند شدم رفتم از دریخچال یه بطری اب و یه لیوان برداشتم و اوردم . وقتی رسیدم بالای سرش از لای یقه تقریبا بازش سینه هاشو دیدم . دستام میلرزید . سعید میکردم طوری وایسم که کیرم که راست شده پیدا نباشه . لیوان رو بهش دادم . و اون متوجه شد که دستام میلرزه . و میدونست برا چی میلرزه . لیوان رو گرفت من براش اب ریختم . در حالیه اب میخورد . طوری خورد که از لای لباش اب توی یقش ریخت . اب لیز خورد و رفت لای سینه هاش . من اب رو تعقیب کردم صدای جیغ پری منو به خود اورد . ازسرما اب روی سینه هاش از جا پرید با دست یقش رو باز کرد و دست لای اونا کرد . نصف سین هاش بیورن افتاد . وای چقدر سفید بود . عین مرمر میدرخشید . پوستش بقدری صاف و تمیز بود که هوش از سرم برده بود . محو سینه هاش شده بودم . قلبم داشت بیرون میزد . حس میکردم از صورتم اتیش میریزه . پری که کار خودشو کرده بود . گفت چقدر یخ بود . سینم یخ کرد . دست بزن ببین . دستم رو گرفت و اروم روی سینش گذاشت . پایان وجودم غرق لذت شد شهوت از سر روم میبارید . بی اختیار سینشو فشار دادم . صدای ناله پری بلند شد . گفت چیه لهش کردی . خواستم دستم رو بردارم که گفت دوستش داری ؟ با سر اشاره کردم اره . یقم رو گرفت و پائین کشید . لبمو بوسید . گفت سنه هامومیخوائی . گفتم اره . با دست یکی از سینه هاشو بیرون اورد . با فشار منو نشوند . سرمو کشوند و سینه شو تو دهنم گذاشت . شروع کردم به میک زدن . بوی بدنش دیونم کرده بود . صورتش پری گل انداخته بود . نفساش به شماره افتاده بود . گفت تا حالا با زنا سکس داشتی . گفتم نه . گفت میخوائی با من سکس کنی ؟ گفتم از خدامه . خودشو از زیر چرخ خیاطی بیرون اورد . اصلا باورم نمیشد من همیشه تو رویاهام با پری عشقبازی میکردم . اما حالا اون خودشه . از کنار چرخ رد شد خودشو وسط اتاق انداخت و بمن اشاره کرد . من رفتم و افتادم روش . لباش رو کردم تو دهنم و با دستام سینه هاشو گرفتم . دکمه های پیرهنشو باز کردم سینه هاش عین تو گوی ژله ای بیرون افتاد . اونا رو با دست گرفتم و مالش میدادم . پری هم ناله میکرد و هم میگفت یواش درد میکنه . اما من دیونه شده بودم . رفتم پائین دامن و شورتش رو با هم بیرون اوردم . بلند شدم و لباسهای خودمم در اوردم و دوباره افتادم روش . گرمای تنش عین کوره بود . با نفساش . سینه هاش عین فنر بالا و پائین میشدند . پاهاش باز کرد . و بالا اورد من وسط پاش رفتم کیرم درست مقابل کوسش بود . وقتی کیرم رو توی کوسش گذاشتم . داخل نمیرفت کمی فشار دادم که صدای ناله پری بلند شد یواش دردم میکنه . خیسش کن . منم با اب دهنم کمی به کیرم زدم و دوباره گذاشتمش تو کوسش . با یه فشار نوک کیرم رفت داخل کوسش . چقدر داغ بود . یه بار رفتم و اومدم با فشار دوم تا نصف کیرم رفت تو که صدای جیغ پری بلند شد . من فکر کردم دردش میکنه خودمو عقب کشیدم . کیرم بیرون اومد . که گفت بکن چرا درش اوردی ؟ تازه فهمیدم که خوشش میاد دوباره کیرم رو گذاشتم تو کوسش و به یه فشار تا ته کردمش تو . پری ناله ای کرد و منو صفت بغل کرد . منم دیگه نفهمیدم چی میکنم . میرفتم و میومدم . کوسش خیس شده بود . صدای کیرم و کوسش بلند شده بود . بدنش پری عین ماهیس پیچ و تاب میخورد . هر بار که فشار میدادم صدای نالش بیشتر میشد . دستم رو انداختم زیر پاهاش بالا اوردم و کیرم رو با فشار و ضربه کردم تو . شورع کردم به ضربه زدن . صدای پری بلند شد و جیغ میزد . چند بار که زدم . ناله کرد و گفت کمرم رو شکوندی یواش . پاهاشو پائین اوردم . خودش برگشت و چهاز دست و پا موند از پشت گذاشتم تو کوسش و شورع کردم به کردنش . چندبار گه تلمبه زدم داشت ابم میومد . موندم . ناراحت شد و گفت تمومش کن . کفتم الان ابم میاد . دوباره برگشت و روی زمین افتاد . افتادم رو سینش . کیرم رو کردم تو کوسش . سینه هاشو رو کردم تو دهنم و هم میکردم و سینه هاشد میخوردم . یه دفه صدای پری بلند شد . جیغ میزد محکم منو به خودش فشار میداد . با ناخنش چنان به کمرم فشار اورد که زخم شد . با فریاد میگفت . بکن بکن بکن . پارش کن . جرش بده . بکن . بدنش چنان پیچ تاب میخورد که نمیتونستم مهار ش کنم . بعدش اروم شد اما من دیونه شده بودم . پری فریاد میزد تموم کن زود باش مردم . ابتو نریزی تو زود باش . چند بار محکم رفتم و اومدمتا اب م اومد وقتی که داشت ابم میومد پری گفت بکش کنار درارش ابت نریزه تو . وقتی که کیرم رو با پایان قدرت فشار دادم تو کوسش منو با شدت از خودش دور کرد و کیرم رو گرفت و با دست باهاش ور رفت تا ابم اومد . وقتی ابم اومد . چنان بیحال شده بودم که نای تکون خوردن رو نداشتم . پری گفت یالا زود باش الان مادر میاد . نوشته سعید

Date: November 25, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *