لام به همه ی دوستای گل سایت داستان سکسی این داستان من کاملا واقعی پس خواهشن فواش ندید.اسم من نازی من الان26سالمه و این خاطره ی من بر میگرده به ب 4سال قبال که من22سالم بود من به خاطر کار پدرم ممکن بود یک سال یا چند ماهی برم امریکا.4سال قبال که من امریکا بودم پدرم با یک شرکت میخواست قرار داد ببنده ب من گفت ممکنه که شب نیا هتل و بعد رفت من که داخل اتاق حوصلم سر رفته بود رفتم بیرون که یک دوری بزنم قبلش اسم هتلو به خاطر سپردم که گم نشم داشتم قدم میزدم که یک پارک دیدم و رفتم روی چمنها نشستم و به مردم نگاه میکردم بعد از چند دقیقه دیدم یک مرد امد جای من و سلام داد به زبان فارسی از تعجب شاخ در اوردم و بعد منم سلام دادم بهش بهم گف ایرانی هستی منم جواب دادم بله بعد چند دقیقه که من با اون مرد حرف میزدم فهمیدم که هری امریکاییه و زبان فارسی رو یاد داره بعد بهم گفت اگه مایل باشی امشبو باهم باشیم من قبلا رابطه ی سکسی داشتم ولی خیلی کم یکی از دوس پسرام پرده ی منو زده بود منم که تشنه ی سکس بودم اولش یکم ناز کردم و بعد قبول کردم من و هری باهم رفتیم سوار ماشین شدیم زمانی که منو برد دم خونش بهم گفت من و دوستم میخوایم امشب با تو باشیم من گفتم نه فقط یکی از شما اون گفت باشه دوستم این کارو میکنه و اون به من دست هم نمیزنه در زد و یک مرد سیاه پوست درو باز کرد من خیلی ترسیدم چون سیاه ها کیر های بزرگی داشتن بعد رفتیم داخل و هری با دوستش به امریکای حرف زد من نمیدونستم چی میگه بعد چند دقیقه دوست هری که اسمش جونز بود بود سرشو تکون داد و گفت اوکی بعد هر رو به من کرد و گفت دوستم میخواد که با تو سکس داشته باشه من گفتم ن گفت واسه چی نه گفتم چون سیاه ها کیر های بزرگی دارن گفت نترس این از اونا نیست منم قبول کردم هری رفت بیرون اتاق و منو جونز تنها شدیم جونز از جاش پاشد و سینه های منو از روی پیراهن دس کشید و کنارم نشست منم خودمو در اختیار اون قرار دادم که باهام حال کنه بعد لباشو گذاشت روی لبام و شروع کرد به خوردن لبام منم هم راهیش کردم توی این کار و دیدم که پاشد و پیراهن منو در آورد و همین طور شلوا جینی که پام بود من با یک شورت جلوی اون واستاده بودم که منو بغلم کرد و انداخت روی کاناپه و شروع به خوردن کوسم کرد چه حال عجیبی بهم دست داده بود از خود بی خود شدم 5دقیقه ای گذشته بود که دیدم پیراهنشو در اورد گذاشت کنار چه بدنی ناز داشت همش تیکه تیکه بود و بعد شلوالشو یک شرت بزرگ پاش بود که تا زانو هاش میومد بهم اشاره کرد و ی نگاه به کیرش کرد و زد روی کیرش فهمیدم که میگه بیا ساک بزن منم رفتم جلو شورتشو کشیدم پایین و از ترس رفتم عقب و جونز بهم خندید گفت کمان یعنی بیا.باترس رفتم جلو کیرشو اندازه گرفتم دو وجبو چهار انگشت کلفتیشم که دیگه نگو اندازه که میگرفتم انگشت شصتم و انگشت اشارم پنج ناخون از هم دور بودن رفتم که لباسمو بپوشم دیدم منو گرفت و در گوشم به فارسی گفت اگه خودت بزاری قول میدم درد نداشته باشه ولی اگه میخوای که من به زور این کارو با تو بکنم خیلی درد میکشی من گفتم قسم بخور که محکم نکنی و اروم کارتو پایان کنی.گفت باشه و منو سگی نشوند بالای مبل و خودش پشت سرم داشت به کس و کنم دس میکشید و گفت خیلی نازی دختر جون منم با پوری گفتم بدبخت مث من دیگه گیرت نمیاد اونم گفت اره درسته.و با دسش یک سیلی محکم زد روی لپ کونم که جیقم بلند شد سه چهار تا سیلی که زد امد جلوی صورتم و گفت بخور.من همین کارو کردم و شروع کردم به خوردن بعد رفت اسپری تخیری ور داشت زد به کیرش و یک کرم برداشت پایان کیرگندشو چرب کرد و امد پشت منو از سوراخ کونم و کوسم پایان کون و کوسمو چرب کرد.بعد کیرشو زد به سوراخ کونم گفتم از عقب کنی که درد داره.گفت اوکی منم از ترس داشتم میلرزیدم که کیرشو زد روی لپای کونم و گذاشت دم کوسم من هنوز به حالت سگی بودم که سر کیرشو داد داخل کوسم منه بدبختم جیقم رفت هوا خواستم پاشم که دیدم با دستش منو گرفت ولی کبرش در اومد و گفت یکم تحمل کن بعد ادی میشه جنده لاشی و دوباره یه سیلی زد به کونم.منه بدبختم گفتم باشه دوباره سگی نشستم و این بار قبل این که کیرشو داخل کسم کنه هردوتا دستمو با یک دستش گرفت و با اون دستش کیرشو داخل کسم کرد تا خواستم بگم یواش جلوی دهنمو گرفت و سرکیرش1دقیقه ای که توی کوسم بود شروع کرد به تلنبه زدن کرد درد پایان بدنمو گرفته بود دستشو از جلوی دهنم برداشت و منو محکم گرفت منم بلند جیق میکشیدم ولی اون بی توجه تلنبه میزد که دیگه طاقت نداشتم و به گریه زاری شده بودم ولی بازم داشت میکرد بعد از چند دقیقه دردش هنوز کم نشده بود که دیدم واستاد و کیرشو دراورد و زد روی کونم منو دراز کشوند و این بار پایان کیرشو کرد توی کسم این دفه چنان جیقی کشیدم که هری امد تو اتاق نگام کرد دید زیر کیرگنده ی این مرتیکه ی سیاه دستو پاه میزنم و گریه زاری میکنم رفت بیرون و درو بست ولی اون جونز حرومزاده داشت منو با پایان توانش میکرد و پایان این کیرکلفت و درازشو میداد داخل کوسم منم زیز کیرش فقط گریه زاری میکردم و دستو پا میزدم که کیرشو در آورد و از روی من پا شد فکر کردم پایان شده و ابشو ریخت توی کسم دیدم دوباره رفت کرم آورد زد به پایان کونم این بار سوراخ کونونمو بیشتر زد.و گفت دراز بگش من گفتم نه ولی به زور منو خوابوند و فقط سر کیرشو به زور داد داخل کونم دیگه داد کشیدنام شروع شد هر کاری کردم نتونستم از زیزش پاشم که شروع به تلنبه زدن توی کونم کرد داشتم از درد میمردم واقعا درد داشت همون جوری که دراز کشیده بودم منو میکرد کیرش توی کونم بود که در میاورد و توی کس میکرد و زمانی که از کس در میاورد بی درنک و معتلی توی کونم میکرد ولی این بار از کونم در نیاورد و تلنبه میزد منم گریه زاری میکردم که دیدن پایان کیرشو کرد توی کونم دیگه هیچی از اون کیر دراز و کلفت بیرون نبود همش توی کون منه بدبخت بود که داشتم دادمیکشیدم و گریه زاری میکردم که دیدم پایان کیرشو میاره بیرون و با پایان قدرت میکنه توی کونم تلنبه های اون سریع تر و قوی ترشده بود و دادهای من هم بلند تر و اشکام بیشتر شده بود که متوجهی خالی شدن آب کیرشو توی کونم حس کردم و روی من دراز کشید و خوب اب کیرشو توی کون منه بدبخت خالی کرد وقتی از روی من پاشد دستمو برودم دم سوراخ کنم میخواستم ببیتگنم که چقد گشاد شده بود که متوجه شدم اثری از سوراخ نیست به جاش یک تونل بود وقتی پاشدم همه ی آب کیرش از توی کونم ریخت روی فرش من سریع لباسامو پوشیدم و هری منو رسوند دم هتلم و من رفتم داخل اتاقم زمانی که راه میرفتم پاهام از ههم فاصله داشتن.رفتم داخل اتاقم ورفتم حمام و وقتی از حمام امدم بیرون با همون حوله ی دورم گرفتم خوابیدم.این داستان نیسته یه خاطره ی کاملا واقعیه پس خواهشن فوش ویا بی احترامی نکنین.خیلی ممنونم از اونای که این داستانو خوندن.دوستون دارم باینازی
0 views
Date: November 25, 2018