۴سال دانشجویی(۱)

0 views
0%

این داستان خاطرات ۴سال دانشجویی من از شهر شیراز واراک پایان ان عین واقعیت است.اسم من سیروانه ۲۳ سالمه از اراک.تمام اسم ها مستعاره.سال ۸۲ من اول دبیرستان بودم دوستی داشتم به اسم محمود که با دختر همسایه روبرو شون به اسم مریم دوست بود. همیشه صبح ها که می رفتیم مدرسه اونم تا وسطای راه با ما میومد. بعد از چند وقت دوست مریم خانوم هم همراه ما شد اسم ایشون مهسا بود. بعد از چند وقت منو مهسا با هم دوست شدیم البته به واسته ی محمود و مریم.اون وقت ها نامه نگاری بود و خبری از موبایل نبود خدایش خیلی سخت بود. ما تا ۳ سال رابطمون در همین حد بود. ما عاشق هم بودیم و توی این مدت به هم خیانتم نکردیم البته اون اهل خیانت نبود ولی منم… سال ۸۵ بود و من دانشگاه شیراز قبول شدم البته دیگه دوتامون موبایل داشتیم و مشکلات کمتر بود ولی بازم سخت بود دوری از هم. ترم اول من بخیر گذشت و من هر وقت میومدم اراک پاتوقمون شده بود کافی شاپ گل یخ.البته اینم بگم که همه خانواده من و اقوامم از این عشق با خبربودند. گذشت تا من رفتم ترم دوم. تحمل شیراز برام سخت شده بود تحمل قربت دوری ما هم که اهل درس نبودیم. یه روز اتفاقی شماره خوابگاه دخترانه ارم رو گرفتم که یه دختره گوشی رو برداشت شرع کردیم فک زدن هر چی بلد بودم رو گفتم اخرشم موخشو زدم اسمش لاله بود برا فردا قرار گذاشتیم رفتم جلوی باغ ارم اومدش قدش ۱۶۰ بود اندامشم بد نبود ولی تابلو بود مال اطراف شیرازه خوب بهتر از هیچی بود دوستیه ما تا یک ماه اول پاک بود.البته مهسا هم بودش ولی تلفنی و از اراک و این دو هم از هم خبر نداشتن.یه روز با لاله رفتم سر قرار گفتم بریم سینما اولش که راضی نمی شد ولی با اسرار من اومدش. رفتیم داخل سالن تاریک که شد من بغلش کردم که بدش نیومد من پرو تر از قبل دستمو گذاشتم رو سینش که می خواست دستمو برداره که من زبون کوچیکرو در اوردم راضی شد منم شروع کردم مالیدن سینش سایزش ۶۵ بود کم کم حشری شد لبامو گزاشتم رو لباش دیگه مقاومت نمی کرد دستمو کردم تو مانتوش سینه هاشو حسابی مالیدم اومدم پایین دستمو می خواستم بکنم تو شلوارش که دوباره ناز کرد(البته اینم رو بگم که من ردیف اخر سالن سینما بودم و دوستان شیرازی میدونن که سینما ایران پاتوق این جور کاراست ) ما هم که خریدار ناز اخر راضی شد وای چه حالی میداد کسش خیس شده بود من چیزی نمیدیدم ولی باسه بار اول خوب بود اون ۲ بار ارضا شد. این کار ما تا یک ترم ادامه داشت از دفه های بعد منو با مالیدن کیرم اضا می کرد. ولی هر کاری میکردم خونه نیومد اخه از هم خونه هام می ترسید. ترم بعد که شروع شدهمه هم خونه هام عوض شدن و همشون اراکی شدن. اولین بار که تو ترم جدید رفتیم سینما کارو شروع کردیم وسطای کار دست کشیدم یحو قاطی کردم براش گفتم این که زندگی نشد همش تو سینماذیگه خسته شدم باید بیایی خونه که همون بهونه قبلی رو اورد منم گفته همشون رفتن و جاشون ادمای جدید اومدن و اینا همشهریم هستن و قابل اعتماد. موند چی بگه بزور قبول کرد از سینما تا خونه نزدیک بود خونه ما طبقه ۵ بود تو راه پله ۳ بار پشیمون شد بزور اوردمش. خونه ۲ تا در داش با بچه ها هماهنگ کردم در باز بود رفتیم تو حس فتح قله اورست رو داشتم. اولش می ترسید، بغلش کردم بوسش کردم تا حس ارامش کنه روسریشو در اوردم موهای مشکی داشت مانتوشو در اوردم کم کم لختش کردم خجالت می کشید اندامش خوب بود. خودمم لخت شدم بغلش کردم اه چه گرم بود این اولین بار بود این حسو تجربه میکردم لبامو گذاشتم رو لباش این جوری حالش بیشتر بود باسناشو هم گرفتم تو دستامو میمالیدم بهش گفتم ساک بزن نشستو کیرمو کرد تو دهنش بلد نبود بیشتر دندون می گرفت ولی حال میداد خوابوندمش رو زمین خودمم خوابیدم روش لباشو یکم خوردم بعدش رفتم سراغ سینه هاش خیلی نرم بود می خوردمو دندون میگرفتم دستمم گزاشتم رو کسش و شروع کردم به مالیدن که صداش بلند شد جوری اه می کشید که بچه ها از اتاق بغل زدن به در که اروم تر همسایه ها میشنون. خیلی هشری بود اومدم پایین کسشو بخرم دلم راضی نشد بدم اومد برش گردوندم کیرمو گذاشتم لای پاش و خوابیدم روش یکم عقب جلو کردم که ارضا شد گفتم من این جوری نمی شم و باید از کون بکنم. اولش که درد داره و من میترسم ولی اخر راضی شد یه بالش گذاشتم زیرش تا کونش بیاد بالا تر کرمو از تو کیفش برداشتمو زدم به سوراخش خیلی تنگ بود به زور انگشتمو کردم تو شروع کرد به گریه زاری بعد از چند دقیقه دو انگشتی کردم می خواست از زیرم در بره بعد از این که جا باز کرد گفتم کونتو باز کن سر کیرمو کرم زدم سرشو با سوراخش هماهنگ کردم و به زور کردم توش یه جیغی زدو شروع کرد به گریه زاری ولی من کار خودمو میکردم تا ته کردم توش اونم مثل ابر بهار گریه زاری می کرد سینه هاشو میمالیدم ولی تقصیری نداشت اون فقط گریه زاری می کرد بعد از حدود ۱۰ تا تلمبه ابم اومد ریختم رو کمرش دیگه نا نداشتم دیدم سر کیرم خونیه فهمیدم خانوم جر خورده انقدر نق زد که نگو لباسامونو پوشیدیمو رفتیم خوابگاه رسوندموشو اومدم خونه تا صبحم مثل خرس خوابیدم از این جا به بعد هر هفته ۳ تا ۴ بار سکس داشتیم ولی از کون هر هفته ۱ بار بیشتر نمیزاشت می گفت گشاد میشم البته گشادم شد چون من ۳سال هر هفته میکردم و از این به بعد هم با مهسا سکس تلفنی رو شروع کردم. خسته نباشید دوستان داستان من ۴ قسمت این اولیشه و این تجربه اولم هست می خوام که کمکم کنید تا بهتر داستان بنویسم من با موبایل تایپ میکنم اگه ایراده داره خودتون ببخشید.ارزو مند ارزو هایتان سیروان

Date: November 25, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *