همسایه ای که مادر رو می کرد

0 views
0%

سلام من اسمم نیماست الان25 سالم خاطره ای که می گم مال 2 سال پیش ما یه خونواده 3نفره ایم من پدرم مادرم که اسمش ناهیده یه خانم با قد متوسط سفید ویکم تپل ما یه خونه 2 طبقه داریم با حیاط قشنگ تو یکی از محله های شرق تهران اون موقع ما یه همسایه داشتیم به اسم سعید که پسر همکار پدرم بود وطبقه پایین ما زندگی می کردسعید مهتدس کامپیوتر بود من اون موقع تازه یه لپ تاپ خریده بودم که کارای دانشگاه باهاش انجام بدم هر وقت هم سوالی داشتم میرفتم پیش سعید تا کمکم کنه من خودم گی بودم از20 سالگی کون میدادم یه روز یه نرم افزارگرفتم نصب کنم رو لب تاب ولی هر کاری کردم نتونستم گفتم زنگ بزنم به سعید ببینم خونه اس تا کمکم کنه زنگ زدم اون هم گفت خونه است خلاصه من لب تاب برداشتم رفتم پایین سعید در باز کرد رفتیم تو اتاق تا کمکم کنه تو اتاق یه تخت بود وکامپیوتر سعید ولباساش که هر کدوم یه جا افتاده بود نشستیم سعید شروع کرد به یاد دان یکم که کار کردیم سعید رفت تا شربت بیاره منم رفتم دراز بکشم رو تخت پتو که مچاله بود کنار زدم که دراز بکشم که دیدم یه شورت سوتین از لای پتو افتاد بیرون جا خوردم خدایا این چیه سعید که مجرد این مال کیه بعد گفتم حتما مال دوست دخترش ولی اون که نمیتونه کسی بیاره خونه بعدش هم کدوم دختر سایزش به این بزرگی؟ مانده بودم پس این مال کیه ؟حتما جنده لاشی اورده ولی چطوری بعدش هم اون که همه اش سر کار وقتی هم میاد خونه ما هستیم جرات نمی گنه کسی بیاره اخه بابای من سپاهی واز اون گیرهاست تو فکر بودم که سعید اومد من هم سریع اومدم نشستم روزمین شربت خوردیم بعد سعید نشست پای لب تاب من باهاش ور رفتن من هم نشستم پشت کامپیوترش داشتم اهنگ گوش میکردم عکس های سیستم میدیدم که یه دفعه دیدم یه پوشه هست که اسم عجیبی داشتXXICشک کردم که عکس سکس باشه دیدم سعید تو بر بازی رفتم توش پر بود از انواع عکس های سکس ایرانی وخارجی همین جور که نگا میکردم یه دفعه یه عکس اومد جلوم دیدم یه خانم غنبل مرد کرد توکسش از بالا با موبایل عکس گرفته تخت سعید بود یعنی خانم کیه عکس عوش کردم که یه دفعه خشکم رای چی میبینم مادرم کیر سعید تو دهنش دیگه داشتم دیوونه میشدم یه نگا کردم دیدم سعید حواسش نیست زدم عکس بعدی که کیر سعید تو کس مادرم بود نشسته بود روش سریع اومدم بیرون از پوشه با اضظراب به سعید گفتم کاری نداری من برم اون گفت کچا .واستا فیلم بزارم ببینیم گفتم نه مرسی کار دارم اومدم بالا رفتم تو اتاق چند روز هما اش به این موضوع فکر کی کردک که چکار کنم به پدر بگم نگم؟همه اش فکرم مشغول بود تا اینکه کم کم از اون حال اومدم بیرون چند وقت گذشت تا اینکه یه روز خونه بودم دوستم زنگ زد نیما میای فوتبال منم گفتم اره رفتم وسایلم حمع کردم برم مادر تو هال بود گفت کجا منم گفتم برم فوتبال گفت کی برمی گردی ؟گفتم 2-3 ساعت دیگه اومد لباس ورزشی ها که شسته بود داد بهم گفت منم شاید برم خونه خالت هر وقت خواستی بیای بهم زنگ بزن بیا اونجا یه سر با هم بیایم گفتم باشه رفتم پایین موتور از زیر زمین در اوردم که دوستم زنگ زد کجایی زود باش گفتم اومدم اینقد عجبه داشتم که کلاه یادم رفت بر دارم زدم بیرون به چهار اره نرسیده بودم که دیدم پر پلیس ترسیدم موتور بگیرن گذاشتم همونجا برگشتم کلاه بر دارم یه رب تول کشید تا رسیدم در خونه مستقیم رفتم سمت زیر زمین دیدم در بسته گفتم چتما مادر رفته اونجا تمیز کنه ترسیدم که الان سیگار ها فیلم سوپرهام ببینه خاستم ببینم تو چه خبر یادم اومد که شیشه ها رو از تو روز نامه زده بودم تو فکر بودم که یه دفعه یادم اومد پشت ساختمن شیشه زیر زمین به خاطر لوله بخاری سوراخ کردیم رفتم از اونجا نگا کنم دیدم چیزی نیست تو که یه دفعه دیدم مادر با یه تاب شلوارک اومد جبو بعدهم سعید اومد چسبید بهش شروع کرد لب گرفتن بعد هم لیس زدن گردنش بعد هم تاپش در اورد وای چه هیکلی داشت مادر سفید مس برف یه سوتین قرمز به سینه هاش بود که سینه های گنده اش توش جا داده بود کم کم داشتن کنجکاو میشدم ببینم چی میشه گوشیم خاموش کردم تا صداش در نیاد سعید بند سوتین باز کرد سینه های بلوری مادر افتاد بیرون شروع کرد به خوردنش ون بعد دستاش گذاشت رو دیوار کونش کرد شمت خودش اروم شلوارک کشید پایین وای الان داشتم کون گنده مادرم با یه شرت توری ست با سوتینش میدیدم که قنبل کرده برای سعید که شرت کشید پایین کون سفید تپلش زد بیرون بعد شروع کرد به خوردنش بعد نشوندش رو تخت انگشتش گذاشت لا کسش شروع کرد به نوازش هی انگشتش میکرد تو دهن بعد نشست جبو کس مادر شروع کرد خورده انقد خورد که یه دفعه مادر پرتش کرد کنار با یه جرکت کیر سعد کشید بیرون چقد بزرگ بود اول سرش بوس کرد گفت جون فدات شم و شروع کرد خوردن کیرش خیای حرفه ای میخورد چند دقیقه که خورد دوباره سعید افتاد به خوردن کسش که مادر گفت بسه بکن اونم گفت چشم کیرش خیس کرد گذاشت رو کسش چند دقیقه مالید و انگشت کرد روش که مادر گفت بکن تو دارم میمیرم اونم گفت چشم عزیزم فدای کس نازت بعد سرش گذاشت در سوراخ با یه جرکت کرد تو که جیغش رفت هوا وشروع کرد به تلمیه زدن پاهای مادرم بالا بود سعید همون جور که می کرد انگشت های پاش لیس میزد هی میگفت حیف این کس نیست که اون سپاهی کسخول بکنه ؟ سرهنگ کجایی که زنت گاییدم مادرم حشری تر میشد انقد تلمبه رد که یه دفعه مادر پرتش کرد کنار اومد رو کیر ش با کسش مماس کرد نشست روش شروع کرد بالا پایین کردن تا اینکه یه لرزه ای گرفت افتاد رو سعید اونم بقلش کرد محکم چسبوند به خودش بعد چند دقیقه سعید گبت ناهید جون قنبل کن مادر گقت خودم برات میارم ابت که سعید گفت شیطون قولت یادت رفته؟میخام از در پشتی بیام تو بهشتت مادر گفت نه دیگه سعید جون ولی سعید گفت قول دادی گلم تا اینکه راضیش کرد مادر قنبل شد اونم شروع کرد لیس زدن کونش کونش مثل کیک خامه ای بود سفید نرم بعد کیرش گذاشت در سوراخش واییی چقد سوراخش تنگ بود سعید گقت جون چه کون تنگی مادر گقت فکر کنم دیگه دوران تنگیش سر اومد سرهنگ بد بخت تو ارزوش موند سعید گفت حیف این نیست سرهنک بکنه هر کاری می کرد نمیرفت مادر هم التماس می کرد بیخیال شو که یه دفه سرش کرد تو مادر جیف زد ایییییییییییییییییییییییی سوختم خاست فرار کنه سعید نذاشت اونم هی التماس میکرد نده تو بزار همین جور باشه سعید همون جور مکخ سینه هاش گرفته بود شروع کرد عقب جلو مادر هم داشت فقط اخ اوف می کرد که یه دفعه سعید چند تا عقب جلو کرد محکم تلمبه رد که مادر سرخ شد گفت ایییییییییییییی سعید در بیار ریدم دسشویی دارم اونم گفت چشم صبر کن یه ضربه مجکم زد ابش خالی کرد تو کونش مادر گفت در بیار دربیار ریدم دیوانه بعد سعید گفن بیا عزیزم همین که کیر کشید بیرون یه دفعه زووووووووووررررت زووووووووووووورت مادر گوزید اب تو کونش پاشید بیرون سعید شروع کرد خندیدن اونم گفت کوفت گه میخورم بهت بدم نگا چه کثافت کاری راه انداختی بعد سعید بقلش کرد شروع کرد دلداری دادن وبعد خودشون تمیز کردن خواستن لباس بپوشن که من رفتم.نوشته NIMA77

Date: November 25, 2018

2 thoughts on “همسایه ای که مادر رو می کرد

Leave a Reply to فرید Cancel reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *