برده مادر قحبه

سلام و درود بر همه ایرانیان عزیز کیر همتون تو دهن من که برده شمامامروز میخوام براتون حکایت برده شدنم برای یه اکیپ پسرو بگم خو همتون منو میشناسید منو به اسم سالار ممه نوک صورتی میشناسن تو تهرانپارس من بهترین مهارتم ساکشن هستش و حاضرم تو این مهارت مسابقه شرط بذارمخو بیخیالداستان از اونجایی شروع شد که من تو تلگرام یه فیلم باز کردم ک دیدم چند نفر دارن یه پسرو به صورت خشن وار کتک میزنن و میکننشمن اونجا سوراخم خارید گفتم واییی چ خوبه که زور بالاسرم باش ب زور کون بدم برای همین تو مجازی خیلی گشتم دنبال اینو اون تا اینکه با یه بنده خدایی به اسم محمد کاوازاکی اشنا شدممنو برد تو اکیپشون که شامل نوید محمد فرید امیر سیامک شروین و … بودنبچه های خوبی بودن میدونستن من اوب دارم برای همین بهم یکم نگاه ننتو میگام داشتن منم دوست داشتم و استقبال میکردممیرفتیم دور دور میچرخیدیم تا این که ی روز محمد کاوازاکی من اورد خونشون گفت چیزی میخوری برات بیارم من مفقط دلم کیر میخواست برای همین گفتم انگور دارید گفت اره برام اورد خوردم بعد یه دونه از انگورم افتاد رو زمین دلا شدم برش دارم ک دیدم محمد انگشتشو کرد تو کونم گفتم محمد داری چیکار میکنی گفتش کون گلابی کی بودی تو؟منم داشتم لبامو گاز میگرفتم دلم میخواست محمد رفیقاشو صدا زد نوید فرید شروین محمد امیر کلی از بچه های همون گپ بعدش تا ب خودم اومدم دیدم دارم کیراشون میخورم یکی با کیرش میزد تو صورتم منم هعی دلم بیشتر میخواست اه ناله از سر لذت میکردم یکی دیگ کونمو چنگ میزد و انگشت میکرد ووووااییی عالی بود بعد دیدم که فرید سیگارشو رو کونم خاموش کرد وواااییی اون لحظه فقط یچیز میخواسم ک زودتر تموم شه ولی بیشتر فکر کردم و گفتم پسر کیر مهم تره هااااگفتم فریدی بکن تو کونم اونم با همه توان کردش تو کونم نوید هم محکم کیرشو فشار میداد تو حلقم از اون طرف بقیه بچه ها داشتن تو کونم تلمبه میزدن منو شکنجه میدادنن اووووووووف حالم بد شد خلاصه کل بچه ها ابشو نریختن دهنم منم قول دادم تا اخر بردشون باشم الانم بیرونم نمیدونم باید ب کی کون بدم دوستون دارم جنده لاشی شخصیتون ❤️?سالار کرمانینوشته سالار اب کون