نمی خوای بیای؟؟

سلام خاطره من زیاد نیست من کلا 20 یا 30 تا سکس داشتم اما یکی شو می گم که حال بهتری داد .یه دوست داشتم که یه ماهی با یکی تلفنی دوست شده بود . یک ماهو رو مخش رفت تا چند باری رفته بود طرفو کرده بود . بعد من ازش خواستم که ازاون برام کره بگیره یعنی دوستشو برام جور کنه .خلاصه بعد از چند روز یکیو برام جور کرد منم تلفن بهش زدم و با هاش لاس زدم و خودمو معرفی کردم . خلاصه تو یک ساعت اول کارو رسوندم به بوس . تقریبا ظهر که شد دعوتم کرد که صبح فردای اون روز برم خونش تا بکونمش .حالا توضیح این که این طرف یه خانم بود43 یا 44 ساله که خودشو سحر معرفی کرد می گفت یه پسر داره که من بعدا فهمیدم یه دخترم داره اندازه خودم که در ماهای بعد هم توسط همون دوستمون دخترش رو هم کردم . خلاصه دوستمون گفت که نرو و من گفتم چرا ؟؟؟گفت بزار با هم میریم می ری خودتو بگا میدی میگیرنت اونجا . خلاصه منم سیریچ نشدمو به حرف دوستم گوش دادم که نگه حرف ما کیرشهچند وقت بعد با دوستم رفتیمو کردیمش . باهاش که صحبت می کردم پیش خودم فکر می کردم جلو زنه کم کیارم و تا ببینمش آبم اومده برا همین روز ملاقات یه قرص انداختم بالا . من خودم کمر سفتی دارم دور آبم میاد اما از همون ترسه که جلوش کم بیارم قرص خوردم . خلاصه صبح رفتیم و تا رسیدیم سینه هاشو ور انداز کردم . سفید بود یکم دست مالیش کردم که گفت صبر کن بریم اتاق جلو دوستم ( حمید ) خجالت می کشه خلاصه ما دوتا تو یک اتاق حمید اینام تو یک اتاق . کلی با دست کسشو گاییدم دستم کامل کردم تو کسش . و مشقول کردن شدم سه بار اون ارضا شد اما من نه . حتی حاضر شد از کون بکنمش تا آبم بیاد اما نیومد که نیومد . پرسید چی خوردی منم گفتم ژل تاخیری زدم . اونم ساک می زد تخمامو خورد که آبم بیاد اما نیومد.خلاصه صبح ساعت 8 کجا ساعت 1 کجابرگشتیم اومدیماما اصل جریان که تا صبح طول کشیدیه بار دیگه شب با حمید رفتم باسه عملیات . گفتم چکار کنم من نمی تونم انقدر خودمو نگه دارم تا آبم نیاد ؟؟؟؟نصف قرص خوردم . اینبار شب بود رفتیم تو داشتیم میرفتیم تو اتاق که از رو بچه ها رد شدیم . موقع نشستمن سرم خورد به میز عسلی میوه ها ریخت . لرز گرفته بود منو میلرزیدم بد جور . رفت سراغه بچه هاش تا بخوابونتشون تا فردا لو نره .این تا اینجاش . اومد تو من سرپا بقلش کردم و از رو شلوارک کشیش می مالیدمش که تا دست میزدم به کسش خودشو عقب می کشید . خلاصه لباساشو در آورد و منم ماله خودمو بقلش کردمو گذاشتم تو کسش . تنگ شده بود که سرش تو نمی رفت . بعدا فهمیدم آب انار کاریش کرده . سینه هاش که نرم بود بزرگ و سفید تر از هر چیزی اما صورتش لک داشت مثل آلمانی ها. خلاصه سینه هاشو می خوردمو می کردم .برش گشتوندم از کون بکنمش اما نزاشت گفت خودم میشینم روش . منم خابیدم و افتاد به جون کیرو تخمام لیس میزدو میمالید کلی حال داد .بعد نشت رو کیرمو کرد تو کونش . خلاصه از این مدل به اون مدل . خسته شدم از مدل های تکراری اما اون حال می کرد چند بار ارضا شد . منم به بهونه اینکه نور نیست گوشیمو روشن کردم که فلش داشته باشه اما در حقیقت داشتم فیلم میگرفتم . دباره خواستم کونش بزارم که نزاشت ام برش گشتوندمو گزاشتم توش.کلی سرو صدا می کرد کلی قربون صدقم می رفت . تا اینکه تند تند کیرمو می کردم تو و در می آوردم و دوباره می کردم تو . این کارم باعث می شد داد بیداد کنه و التماس می کرد .از این مدل هم خسته شدم گفتم چاشو شلوارتو بپوش. گفت مگه تو نمی خوای بیای؟؟؟گفتم بپوش فکر کرد من ناراحت شدم که از زیره کیرم در میرفت.گفت بیا بکون تو کونم باز .اما نمی دونست من چه نقشه ایی دارم براش.گفتم برو شلوارکتو بپوش. همون شلوارک سبزرو پوشید .منم کشیدمش تا زیر کونشو بازم گزاشتم کسش داشت حال میکرد و بازم قربونم میرفت که بازم بر عکسش کردم تا از کون بکنم .قر قر می کرد که درد داره گفتم برو پدر . میزدم رو کونشو شالاپ شالاپ.خلاصه بازم از کون کردم.چون کون کپلی داشت و لپه های کونش بزرگ بود نمی شد تا ته بکونم تو کونش.خلاصه ما با دست زور زدیم و از هم بازش کردیم تا بتونم جرش بدم تو همین حال فشار دادم و تا ته کردم تو اونم از زیرم فرار می کرد اما من میرفتم جلو تا رسیدیم به دیوار جلو مون راه بسته شد و من تا ته میکردم تو اونم دیگه داشت عر می زد .تند تند تا ته میکردم تو و کونشو از هم باز نگه میداشتم .همین حرکتو کامل کردم یعنی در می آوردم و تا ته می کردم نو کونش اونم تند تند .که کیرم گاهی تا حد شکستن می رفت.خلاصه تندتر کردم تا آبم اومد و تا ته فشار دادم که به غلط کردن افتاد بدجوربلند شدم و نشستیم فیلم سوپرایه گوشیمو دیدن اونم تو همون حال که شلوارش تا زیر کونش پایین بود . بازم راست کردم و شروع کردیم ور رفتم به هم مالیدنو کردنکسش . یه بار دیگه آبش اومد و بلندش کردم بقلم تو دشتام سنگین بود و گذاشتم تو کسش. از این مدل خوشش اومده بود تا میزاشتمش پایین که دستم خستگب بگیره خودشو پرت میکرد تو بقلم که تو هوا بهم بده .خسته که شدم انداختمش زمین همین جوری مون نگاه کردن من منم رفتم فشارش دادم زمین رو زانوش خم شد ترسیده بود خایه هامو کردم تو حلقش تا بلیه فهمید منظورم چیه با جونو دل مشقول شد به ساک زدن .درش که میاورد میزدم تو صورتش خلاشه صورتش سرخ شد .شروع کرد قرقر کردن که منم بیخیالش شدم . دباره اومد سمتم به الماس که ببخشیدو بیا هر کار می خوای بکون اینا منم گزاشتمش رو صندلی که کونش رو دستش بودو شرو کردم خوردن کوسش سرمو گرفت ناز کردن داشت حال می رد که دست نگه داشتم و محکم زدم رو کسش دردش میومد جیغ می زد اما من ادامه میدادم و این وسطا زدنم با کیرم تو کسش می کردم.داشت آبش می اومد که گفتم خودت کوستو بمال . گفت نمیخوام منم قهر کردم .دید راهی نداره اومدنشست رو شکمم و کسشو مالید و انگشت کرد تا آبش اومد این بار دیگه واقعا بدجور ارضا شد خودشو می کوبید زمیو هی می لرزیدو تکون می خورد که از رو من افتاد زمینو خودشو می مالید و انگشت کرد و دستو پا میزد .خلاصه بعد از این کارا بعد که دباره حالش جا اومدگفت بیا تو هم از کون بکن تا آبت بیاد منم نیم خیزش کرم به حالت سگس کردم کونش دیگه فقط آخ آخ میگفت جیق نمیزد من که خسته شدم گفت بخوام تا من بشیتم رو شوکبولت.منم بهم برخورد گفتم این شومبوله داشتی در میرفتی گفت غلط کردم و ما خوابیدیمو اونم نشست رو کیرمو چپوند تو کسش و خی خودشو سفت می کرد انقد بالا پایین رفت تا آبم اومد منم بهش نگفتم اونم همینجوری بالا پایین میرفت ( خاصیت این قرصا این بود که آبتم که میاد راست می مونه ) منم کیرم قلقلک میومد که نمیتونستم طاقت بیارم بزور خودمو از زیرش کشیدم بیرون گفت نمی خوای بیای ؟ گفتم نه ….نوشته محمد