آمپول تقویتی

سلام به دوستان سکسی . من حمید هستم 30 سالمه و این خاطره مال 10سال پیش واسم اتفاق افتاد اگه از گی خوشتون نمیاد لطفا نخونید . بر سر اصل ماجرا من یه پسر قد بلند سفید کون متوسط و تک پسر خانواده که اتاق شخصی تو خونه داشتم و همیشه با خودم ور میزفتم تا اینکه بجایی رسید که انواع و اقسام میوه و چیزهای استوانه ای تو سوراخ کونم فرو میکردمو جلق میزدم. ولی این چیز ها من ارضا نمیکرد.تو محل از دوستام شنیده بودم که یه تزریقاتی تو یه محل دیگه هست که صاحبش بچه باز حرفه ای هست با خودم نقشه کشیدم که یه روز برم پیشش یه حالی بکنم . رفتم داروخانه یه آمپول تقویتی گرفتم بعد رفتم خونه یه دوش گرفتم خودم تمیز کردم راه افتادم رفتم تو راه خیلی اضطراب داشتم دل زدم به دریا رفتم داخل سلام کردم یه نفر از پشت جوابم داد گفت الان میام. بعد از دو دقیقه یه آقای چهل ساله قدی متوسط امد گفت امرتون منم گفتم میخام آمپول بزنم راستی اسم طرف مجید بود . مجید آقا گفت برو آماده شو تا من بیام منم رفتم پشت پرده شلوار شرتمو تا زانو دادم پایین اقا مجید وقتی امد صحنه رو دید تعجب کرد ولی فهمید چه خبره گفت میخوای آمپول گوشتی بزنی منم سرم تکون دادم به علامت رضا که گفت برو طبقه بالا تا در ببندم بیام منم رفتم بالا دیدم یه تخت اهنی به نیمکت عجیب یه سری خرت پرت اونجا بود که متوجه شدم اقا مجید داره باتلفن صحبت میکنه بعد از اتمام تلفن اومد بالا گفت عزیزم لباسات در بیار منم با دلهره لباسام در اوردم خودش اومد شرتم دراورد گفت به چه بچه کونی امروز نسیبمون شده که منو برد خوابوند روی اون نیمکت که جور ی کونم روبه هوا کیرم اویزون شد یه کمر بند اورد کمرم بست به نیمکت جوری که نمیتونستم تکون بخورم دستام برد پشتم با طناب بست بدجوری ترسیده بودم که دیدم پاهام یخورده داد بالا بست به پایه های نیمکت بعد بهم گفت نترس میخوام یه حالی بهت بدم که مشتری خودم شی . تا اومد لباسش دزبیاره دربه صدا اومد رفت دیدم با یه نفر دیگه اومد بالا که اسمش اصغر بود که اقا مجید گفت از کجا شکار کردی که اقا مجید گفت شکار با پای خودش امده بعد اقا مجید لباساش دراورد دیدم یه کیر خوش فرم داره بدون مقدمه کرد تو دهنم شروع کرد به تلمبه زدن خیلی وحشیانه کار مبکرد اصغر نشسته بود نگاه میکرد میخندید بعداز پنج دقیقه رفت پشتم یه تف انداخت رو سوراخ کونم بعد اول با یک انگشت بعد دومی که دیگه قشنگ سوراخ کونم بازشده بود یهو کیرشو گذاشت سر سوراخم فشار داد یه داد زدم دیدم اصغر بلند شد کیر شو درا ورد کرد تو دهنم دیگه نمیتونستم داد بزنم هر دوشون شروع کردن به تلمبه زدن که کم کم داشت بهم حال میداد بعد از ده دقیقه اب اقا مجید اومد ریخت تو دستمال کاغدی رفت نشست که نوبت اصغر شد که کیرش از مجید کلفتر بود رفت پشتم دیدم یه مقدار کرم زد یه کونم سر کیرشو گذاشت یواش فرو کردکه خیلی خوشم ا ومد که حول هوش یه ربع تلمبه زد پایان ابش ریخت تو کونم دیگه از حال رفته بودم رمقی برای پا شدن نداشتم که اقا مجید اومد دست پام باز کرد ازم تشکر کرد من بابت آمپول که بهم زد تشکر کردم رفتم خونه یه دوش گرفتم یه کف دستی زدم خوابیدم تا صبح. ببخشید که طولانی بود .باینوشته حمید