تجربه تلخ سکس قبل از ازدواج

من آرشم.لیسانس حقوق.این خاطره اولین و آخرین رابطه ام تا قبل از ازدواجه.همین اول بگم دنبال یه داستان خفن سکسی نباشید من فقط میخوام احساسمو در میون بذارم و مطمئنم هر کس ذره ای انسانیت داشته باشه با حرفای من موافقه پس لطفا بی رحمانه نقد نکنید.امابعد.من 25 سالمه و دنبال این کارا نبودم اما از زور فشار با یکی از رفقا دردودل میکردم که گفت میخوای سکس داشته باشی؟ازخدا خواسته گفتم آره.قرار شد شماره یه خاله که باهاش آشنا بود بهم بده و کارا رو هماهنگ کنه.یه هفته ای درگیر بود تا برای یه جمعه هماهنگ کرد.اما حس من…بار اولی بودم و کلی آرزو و رویا.بالاخره روز موعود شد حموم رفتم کلی به خودم رسیدم و ادکلن و ادکلن و…راه افتادم و رفتم سراغ آدرس دست و پاهام میلرزید و در کل حالم خراب بود.وارد خونه شدم.اولین ضدحال دیدن یه بچه بود گفتم یعنی ننش بخاطر پول اینکارو میکنه؟یه خانم حدودا45ساله یه پسر 22ساله و یه دختر 20ساله با اون بچه تو خونه بودند.بعد از کمی انتظار دیدم دختره پا شد رفت تو اتاقو یه چشمک بهم زد که بیا.رفتم تو اولین سئوالم این بود که بچه توئه؟که گفت نه نوه خالست خیالم راحت شدبعد شروع کرد لباساشو در آورد نه شکل الکسی تگزاس بود نه جنیفر لوپز نه هیچ خر دیگه ای.یه دختر پاک ومعصوم بود که به گفته خودش بخاطر خرج دانشگاه آزاد اینکارو میکرد.عذاب وجدان آمد سراغم که میخوای تو بغل کسی باشی که یه ذره هم نسبت به تو حس نداره که گفتم پدر کیرم تو وجدان تو حالتو ببر.یه ذره باهاش ور رفتم اما این فکر راحتم نمیذاشت وقتی دید آبی از من گرم نمیشه خودش معامله ما رو گرفت کرد تو بخدا اصلا احساسی نداشتم با این که بار اولم بود و خیلی حرص و ولع داشتم اما انگار نه انگار.یه ذره گذشت دید من حرکتی نمی خانمم منو خوابوند و خودش نشست روم مشغول تلنبه زدن بود و گفت اگه ارضا نشی من تایمم که تموم شه میرما پس حالتو ببر.داشت تهوع بهم دست میداد از خودم از این مملکت کیری که درست کردند از همه چیز داشت حالم بهم میخورد.بهش گفتم پاشو با بهت و حیرت نگاهم میکرد که بلندش کردم کاندومو در آوردم و انداختم تو سطل یه بوسش کردمو ازش معذرت خواهی کردم گفت چی شد؟از حرفم ناراحت شدی؟گفتم نه پدر من نمیتونم پیش کسی که نسبت به من حسی نداره بخوابم گفت تو نباشی یکی دیگه میاد.به کجا داریم میریم؟؟؟گفتم من تا همینجاش خیلی زیاده روی هم کردم انسانیتم چی؟شرفم چی؟دردای تو چی؟مشکلات تو چی؟منگ منگ بودم که بوسیدمو گفت تو اولین نفری هستی که داری به این مسائل فکر میکنی.هیچکی تخمشم نیست من چه حسی دارم به عنوان خواهر بهت میگم دیگه دنبال این کارا نباش که جوابشو دادم من گوه بخورم دیگه بخوام با کسی اینطور رفتار کنم بخوام احساسشو لگد کنم وزدم بیرون.پولو دادمو …تو راه فقط فکر میکردم بیایید بدون توجه به شرع و عرف و این محدودیتها فکر کنیم.شما جای من بودید چکار می کردید؟برام نظر بذارید تا بدونم جوونای ایرانی به کجا دارند میرند؟فقط نگید بچه سوسولو بچه قرتیو…زود قضاوت نکنید.فکر کنید بعد حرف بزنید.من نمیخوام حیوان باشم همین.به نظر من این کار آیینه پایان نمای حیوانیته.خوش باشید.نوشته آرش