خیانت به خاطر سردی مردم

سلام دوستان من چندین ساله داستان میخوندم ولی کلا بار اوله مینویسم پس غلط اینا رو به دل نگیرید … من 20 ساله مه … از 17سالگی متاهلم و اهل جنوبم اینجا هوا گرمه دخترا زود بالغ میشن زود هم ازدواج…. همسرم هم 24سالشه هیکل چارشونه نداره قدش 178و هیکلش ظریفه لاغره پوستش سفیده کیرش هم 23سانته و سرش کلفته از خودمم هم بگم من تپلم 160قد 62کیلو وزن …. یه کون معمولی و یه سینه بزرگ 90دارم …. پوست صورت و سینه ام سفید تر از بقیه جاهامه … کسم هم خطیه …. من با مردم خیلی خوبیم ولی یه مشکلی پیش اومده بود چند ماهه … مردم از نظر جنسی کاملا سرد شده بود … یه جور خاص ینی براش ساک میزدم میگف بگیر خواب خسته ام … یا بذار برا فردا و این حرفا چند بار باهاش حرف زدم که بی نتیجه بود … من ادم خیلی داغیم خیلی … بعد اون شروع کردم برا سرکوب نیازم خودارضایی کردم و داستان خوندن و پورن دیدین رو باز شروع کردم تا این که اتفاقی با یه پسر سی ساله آشنا شدم … یه رابطه احساسی بدون سکس چندین ماه باهاش داشتم تا اینکه پیشنهاد سکس داد من شوهرمو دوس دارم خیلی ولی خب اون موقع درس زمانی بود که من با یه تیپ فوق سکسی اومدم سراغ مردم و پسم زد منمم ناراحت شدم و از طرفی مردم ماهی یه بار یا دو بار نهایتش باهام سکس میکرد منم نیاز داشتم خب نمیدونم چی شد پیشنهادشو قبول کردم … رفتم پیشش و اون چیزی که نباید شد … راستش کیرش خیلی کوچیک بود اصلا به هیکله مرده نمیحورد به این کوچیکی و زود هم ابش اومد و من اصلا ارضا نشدم کیرش هم به تو کسم حس نکردم ولی راستش از اون روز از روی مردم شرمنده ام … عذاب وجدان داره دیوونه ام میکنه … با مرده هم قطع رابطه کردم … حالم خوب نیس از اون روز حس گناه دارم … حس میکنم دارم افسردگی میگیرم از اعتماد مردم سو استفاده کردم ولی باهمه اینا منم بیست سالمه به سکس نیاز دارم حیلی داغم سردی مردم اذیتم میکنه هر بار که خود ارضایی میکنم هم لامصب بیشتر داغم میکنه تا اروم شم … این که هر بار برم پیش مردم پس بزنه منو ناراحتم میکنه … گاهی باهمه عذاب وجدانی که دارم یکی تو ذهنم میگه برو بده این که نمیکنه یا داره حودشو با کسای دیکه حالی میکنع تو مظلوم واقع شدی …گاهی یه صدا دیگه تو ذهتم میگه خفه شو برو بمیر بدبخت خیانتکار … به نظرتون دلیل سردی مردم چیه ؟؟؟ من چی کار کنم ،،،،؟؟؟؟ داستان زیاد سکسی نبود ببخشید اما شرح زندگی خودم بود واقعی بودنوشته Elahe